×

جستجو

سهم نگرش و کنش نخبگان سیاسی در برپایی آرامگاه فردوسی| معین کارگری، محمد حسن خادم‌زاده، توران طولابی

بیان مساله: بازآرایی فرهنگی و بازتعریف هویت ملی بر پایۀ خوانشی باستان‌گرا از فرهنگ و تمدن ایرانی از جلوه‌های بارز نگرشی بود که از میانۀ دورۀ قاجاریه هویدا شد. نگرشی که ازجمله رهاوردهای آن، پاسداشت آن دسته از مشاهیر فرهنگیِ گذشته بود‌ که در حفظ هویت ایرانی نقش داشتند. در چارچوب این نگرش بود که فردوسی جایگاه بی‌بدیلی یافت. برگزاری هزارة فردوسی و برپایی آرامگاه او در دورۀ پهلوی، اقدامی در جهت بزرگداشت جایگاه وی بود. دراین‌میان، سهم نخبگان سیاسی دورة پهلوی، و نگرش و کنش آنان در پیوند با آرامگاه فردوسی، جلب‌توجه می‌کند.

سوال تحقیق: پژوهش حاضر بر محور این پرسش‌هاست که نگرش و کنش نخبگان سیاسی نسبت به پاسداشت فردوسی چه بود؟ و آنان چه سهمی در روند طراحی و ساخت آرامگاه او داشتند.

اهداف تحقیق: هدف این پژوهش شناخت نوع دیدگاه و کنش نخبگان ‌سیاسی در پاسداشت فردوسی، و شرح چگونگی بروز این نقش در روند طراحی و برپایی آرامگاه اوست.

روش تحقیق: پژوهش حاضر پژوهشی تاریخی از نوع توصیفی‌تحلیلی است. جنبۀ تحلیلی آن، تبیین سهم نگرش‌ برخی اندیشه‌وران و نخبگان سیاسی در بزرگداشت چهره‌های سرشناس فرهنگی‌ و به ثمر نشستن این نگرش در قالب برگزاری کنگره و احداث آرامگاه فردوسی، و وجه توصیفی آن شرح گام‌هایی است که با برپایی انجمن آثار ملی، جست‌وجوی مزار فردوسی، تأمین منابع مالی، و طراحی و ساخت آرامگاه برداشته شد. هم‌چنین این پژوهش برپایۀ واکاوی محتوای خاطرات، سخنرانی‌ها، نشریات، آثار منتشرشدۀ انجمن آثار ملی، مصوبات مجلس ‌شورای ‌ملی و اسناد سازمان اسناد ملی ایران انجام می‌شود.

مهم‌ترین یافته‌ها و نتیجه‌گیری تحقیق: نتیجة پژوهش نشان می‌دهد که ضرورت توجه به هویت ملی و پاسداشت مشاهیر فرهنگی، به‌تدریج در اواخر دورۀ قاجاریه، از سطح نخبگان فرهنگی عبور کرد و نخبگان سیاسی را به مداقه واداشت. دیدگاه‌های نخبگان سیاسی که در نشریه‌ها و سخنرانی‌های وقت بازتاب می‌یافت، به کنش‌گری‌ آنان در این زمینه منجر شد که برآیند آن شکل‌گیری انجمن آثار ملی، و آغاز روند طراحی و برپایی آرامگاهی برای فردوسی بود. چنانکه فردوسی در اندیشۀ اندیشه‌وران و نخبگان سیاسی احیاکننده تاریخ و زبان ایران خوانده می‌شد، معماری آرامگاه او نیز سبکی احیاگرانه داشت.

در اندیشۀ معماری، دورۀ ۵، شمارۀ ۹ (بهار و تابستان ۱۴۰۰)، ص ۱۰۱-۱۱۹.

 

اطلاعات بیشتر و دریافت مقاله:

https://at.journals.ikiu.ac.ir/article_2169.html

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
جستار چهارم از پنج جستار در باب نقش معماری و شهر در رمان یوسف‌آباد، خیابان سی‌وسوم، نوشته‌ی سینا دادخواه [۴] | نازنین عارف‌کیا
آخرین راوی رمان، دختری بیست‌­ساله به اسم نداست که نام او نیز مانند سه شخصیت دیگر، از بخش اول تا چهارم بارها تکرار شده و در تمام بخش‌­های دیگر حضور دارد. تجربه‌­ی ندا در مواجهه با شهر و بناها قدری متفاوت با بقیه­‌ی راویان است؛ چرا که مسیر زندگی او نیز تفاوت­‌های زیادی با باقی شخصیت­‌ها دارد. او که دوران نوجوانی خود را، مانند سامان، در شهرک اکباتان گذرانده، زمانی ناچار به کوچ همراه خانواده­‌اش شده و به بندرعباس می‌­رود.
گزیده‌ی متن؛ به مناسبت روز سعدی
صبح به اتفاق یاران به زیارت آرامگاه حافظ و از آن پس به ساختمان مقبره‌ی سعدی شتافتیم. نخست در مدخل اللّه‌اکبر طاق دروازه‌ی قرآن را...
گزیده‌ی متن؛ به مناسبت روز سعدی
هم‌خون بودن و خون ملی یعنی چه؟ کسی چه خبر دارد که در عروقش چه خونی جریان دارد؟ این همه ادوار که بر ما گذشته،...
«زنان و صنعت ساختمان در بریتانیا و ایرلند عصر جرجی» | کانر لوسی
با اینکه نقش زنان، در جایگاه طراحان و/یا بانیان معماری، در سده‌ی هجدهم میلادیِ بریتانیا و ایرلند بیش از پیش شناخته شده، نقش آنها در ساخت معماری مناقشه برانگیز باقی مانده است. این موضوع، در این مقاله، با بیرون کشیدن بسیاری از منابع درجه‌ی دوم و همچنین اسناد اصناف و دیگر منابع اولیه در لندن و دوبلین، روشن می‌شود.

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر