×

جستجو

از آینه تا حلبی؛ از آینگی تا حلبی‌بانی

دانشوران عالم دو دسته‌اند: اول، کسانی که بر دشواری و هراس رویارویی با واقعیت عریان جهان غلبه می‌کنند و به نیروی تفکر، از خود آینه‌ای می‌سازند و از جهان تصویری که بر لوح وجود آینه‌گونشان نشسته است. آنها این تصویر را در قالبی زبانی به دیگران عرضه می‌کنند. دوم، دانشورانی که یارای رویارویی با واقعیت جهان یا حتی خیال آن را هم ندارند، اما می‌کوشند جهان را به‌ میانجی تصویری بفهمند و بفهمانند که پیش‌تر از هاضمۀ فکر دستۀ اول عبور کرده و بر لوح وجود آنها نقش بسته و در قالبی زبانی عرضه شده است. دستۀ اول با جهان سروکار دارند، و دستمایۀ کارشان تفکر و زبان‌ورزی دربارۀ جهان، و صفت عمومی کارشان جهان‌شناسی است. اما دستۀ دوم با تصویر جهان سروکار دارند؛ تصویری که نتیجۀ تفکر دیگری است و بر آینۀ وجود دیگری نقش بسته و در قالب زبان او به دست رسیده است. بنا بر این موضوعِ تفکرِ دستۀ دوم مختصاتِ آن دیگریِ مانند آینه است و صفت عمومی کارشان نیز آینه‌شناسی. دستۀ دوم ناگزیر همواره در تلاش‌اند تا از مختصات آینگی دیگری پرده بردارند: دستگاه تفکر، دستگاه واژگان، ظرایف زبان، و نیت‌های پنهان او.

آینه‌شناسان در معرض سه خطرند: ۱. آینۀ مناسبی انتخاب نکنند و در نتیجه وقتشان را به تفسیر تصویری نارسا از جهان سپری کنند؛ ۲. به‌فرض مناسب بودن آینه، در فهم مختصات آینه یا تفسیر تصویر نشسته بر آینه کوتاهی یا اشتباه کنند؛ ۳. دقت تفسیرشان از دقت تصویر نشسته در آینه بیشتر شود یا اصلاً از تصویری که ذاتاً واجد معانی عمیق و ظریف نیست یا دقت نظر را تاب نمی‌آورد، معانی دقیق و عمیق و ظریف بیرون بکشند. البته خطر چهارمی نیز در کار است: شکستن آینه! این خطرها صبور و ساکت در کمین آینه‌شناس می‌نشینند و هنگامی رخ می‌نمایند که پاسی از عمر آینه‌شناس به پای شناختن آینه و تصویر نشسته در آن گذشته است. از این رو آینه‌شناس، برای حفظ وجاهت و اعتبار خود و کارش، باید از موضوع و دستمایه و دستاورد تفکرش حفاظت کند و در عین حال مانع از شکستن آینه شود. بدین‌سان متفکران آینه‌شناس رفته‌رفته به سوی «آینه‌بانی» میل می‌کنند و ویترین‌هایی جذاب و محفوظ برای آینه‌ها می‌سازند؛ ویترین‌هایی که آینه‌ها را به بت‌وارگی می‌رسانند، دست دیگران را کمابیش از آن آینه کوتاه می‌کنند، و در آخر مژدۀ حضور آینه‌شناسی همه‌چیزدان را به دیگران می‌دهند؛ همان آینه‌بانی که کاتالوگ‌هایی خوش‌رنگ و آب برای نسخۀ ویترینی آینه تهیه می‌کند.

متفکران آینه‌گون ممتاز عالم، یعنی کسانی که شهامت و یارای کلنجار رفتن اصیل با عالم واقع و فهم و تفسیر آن را داشته‌اند و دارند و فرآورده‌های ارزشمند زبانی به‌جا گذاشته‌اند، پرشمار نیستند. اما آینه‌شناسان مایل به آینه‌بانی پرشمارند. با رواج فرهنگ ویترین‌سازی و رونق گرفتن آینه‌بانی، آینۀ ممتاز نایاب می‌شود. خیل عظیم آینه‌شناسان که رونق کارشان را در داشتن ویترین خصوصی می‌بینند و سرقفلی آینه‌های ممتاز را نیز در چنگ شمار معدودی آینه‌شناس شناخته و معتبر، ناگزیر برای برپا کردن دکان خود به سراغ آینه‌های درجه دو و سه می‌روند و در نتیجه بازار آینه‌های درجه دو و سه داغ می‌شود. وقتی آینه‌های درجه دو و سه هم ته‌کشید و نایاب شد، صنعت و شغل دیگری در بازار آینه‌بانان رونق می‌گیرد: جا زدن حلبی به جای آینه و حلبی‌بانی. حلبی هم فراوان است و هم وقتی در ویترین بنشیند، از دور و زیر درخشش نورهای مصنوعی، و از پس کاتالوگ‌های خوش‌رنگ و آب، به چشم مشتریان چون آینه جلوه‌گر می‌شود. مهم نیست که حلبی چه تصویر معوجی از جهان عرضه کرده؛ حلبی‌بانان با استادی تمام، تصویر پوچ و بی‌معنای آن را در قاب‌های شیک و ظریف می‌گذارند و به پیوست تعبیرهای شاعرانه و عالمانۀ عمیق و پرشکوه پیچیده در زرورق به خورد مشتریان از همه‌جا بی‌خبر می‌دهند و در مقابل صاحب دکان و ویترین و سرقفلی می‌شوند.

امروز در راسته‌های آشفته بازار تفکر، حلبی‌بانان بی‌مایه بر صدر نشسته‌اند و با معرکه‌گیری متاع بی‌قدرشان را ممتاز جلوه می‌دهند و حلقه‌هایی از شاگردان و مریدان نگون‌بخت را گرد خود در می‌آورند. ویترین‌ها هنوز کار خودشان را می‌کنند: حلبی‌ها را محفوظ می‌دارند و به بت‌وارگی می‌رسانند؛ مشتریان را جذب می‌کنند و حلبی‌شناسان را تا مقام آینه و آینه‌شناس و متفکر بالا می‌برند. مشتریان نگون‌بخت نیز تعابیر لفاظانۀ پرزرق و برق جعلی سنجاق شده به تصاویر معوج را به جای تصویر جهان می‌خرند و سخنان حلبی‌بانان را باور می‌کنند که می‌گویند: «جهان بی‌کم‌وکاست از خلال همین تصاویر شناختنی است». کاش پیامبری می‌بود و مشتریان این ویرانه بازار حلبی‌بانان را ندا می‌داد که هان! این بازار برای فروش تصویری از جهان برپا شده است؛ حالی که جهان فارغ از سیطره و لفاظی این حلبی‌بانان بی‌مایه، درست پشت درهای این بازار پیش چشمانتان است.

 

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر