بنامخدا
خوب یا بدش را هنوز نمی دانم، اما واقعیت آن است که تا به امروز، به هر دلیل و به هر بهانه که بوده، از ایفای نقش مستمر و موثر در یک فضای اجتماعی مجازی سر باز زدهام. اما این بار، خبر خوش برپایی خیمه وبگاه آسمانه که رسید، با شوق تسلیم شدم و عزمم را جزم کردم که به دعوت دوستان پاسخ مثبت دهم و به هر قیمتی شده، جایی برای خودم در بین درسهای شیرین و بحثهای دلنشین دیگر اعضا بیابم؛ و با حضور در این مجلسِ انس، راهی پیدا کنم که بیشتر بدانم، بهتر بفهمم، و پرسشها و دغدغههایم را در گسترهای وسیعتر به اشتراک بگذارم.
در ابتدا و قبل از هر تصمیمی، بهتر دیدم که نوشتههایی را که در اینجا مشق میکنم، با یک عنوان کلی و یک مفهوم مشترک به هم مرتبط سازم؛ شیرازهای که این پارههایِ نارسِ فکر را در بند کند و پیرامون یک پرسش اساسی گرد هم آورد. چند روزی را در اینباره فکر کردم و هرچه گذشت، موضوعی مناسبتر از «تأملی در روشها و نگرشهای ما برای شناخت معماری ایرانی» نیافتم. موضوعی که مدتهاست ذهن مرا سخت به خود مشغول ساخته و طرح آن با ساکنان آسمانه برایم بسیار راهگشا خواهد بود. مرادم از «ما» در این عنوان، همه پژوهشگرانی هستند که در حال حاضر در چهارچوبهای فعلیِ آموزشی و پژوهشی ایران به مقوله «معماری تاریخی ایران» مینگرند، آنرا میخوانند و فهم میکنند. و منظورم از «روشها و نگرشها»، قالبهای ذهنی و عینی است که «ما»، خودآگاه و ناخودآگاه در محیط آکادامیک فعلی ایران به آنها خو گرفتهایم و از منظر آنها و به وسیله آنها به معماری تاریخی ایران تقرب میجوییم. خلاصه آنکه، با وجود تفاوتهایی که در کار پژوهشگران حوزه مطالعات معماری ایران وجود دارد، به نظر میرسد ویژگیهایی کلی بر فضای پژوهشهای معاصر داخلی حاکم است که میتوان آنها را به عنوان هویتی مستقل و یکپارچه در نظر گرفت و در مورد آنها تأمل کرد. من در این مجموعه نوشتارها به دنبالم که به یاری خداوند و تا حد امکان، از سایه این شرایط حاکم بیرون آیم و نگاهی از بیرون به موقعیتی که در آن قرار گرفتهایم داشته باشم. در آخر، بار تأکید میکنم که این واژگانِ خام، تنها در صورتی در زیر سپهر این آسمانه قد میکشند که با نگاه و اندیشه همه نویسندگان و خوانندگان عزیز هَرَس شوند. پیشاپیش از لطف و توجه همه همراهان تشکر میکنم.
ادامه دارد...
مقدمه
اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
آخرین راوی رمان، دختری بیستساله به اسم نداست که نام او نیز مانند سه شخصیت دیگر، از بخش اول تا چهارم بارها تکرار شده و در تمام بخشهای دیگر حضور دارد. تجربهی ندا در مواجهه با شهر و بناها قدری متفاوت با بقیهی راویان است؛ چرا که مسیر زندگی او نیز تفاوتهای زیادی با باقی شخصیتها دارد. او که دوران نوجوانی خود را، مانند سامان، در شهرک اکباتان گذرانده، زمانی ناچار به کوچ همراه خانوادهاش شده و به بندرعباس میرود.
«شهر اسلامی» بهعنوان یک مفهوم و موضوع تاریخی مبهم از قرن نوزدهم در تخیل اروپایی ابداع شده است. با این حال، نقد شرقشناسی این انتظار را که تجدید حیات عقاید و سیاستهای اسلامی آغازگر مرحله جدیدی از شهرسازی اسلامی باشد، بهویژه در حکومتهای دینسالاری مسلمان مانند ایران و همچنین ترکیه و خلیجفارس، فرونشانده است.
فرشید امامی بر اساس کتاب اخیر خود با عنوان اصفهان: معماری و تجربه شهری در ایران اولیه (انتشارات دانشگاه ایالتی پن، 2024) که به تازگی...
اندیشهی اسطورهای بهاءالدین عاملی (شیخ بهایی)، بیش از چهار سده حاکم بر قلمروهای گوناگون علوم و فنون، بویژه معماری بوده است. مقالهی حاضر تأملی تاریخی در آثار و لایههای پنهان زندگی شیخ بهایی و ارتباط او با قلمرو معماری است؛ و تلاش میکند با استناد به مدارک تاریخی اندیشهی دیرپای توانایی و حضور برجستهی شیخ در قلمرو معماری را مورد تحلیل قرار دهد.