چند سال پیش، به گمانم در سال ۸۸ یا ۸۹، از پژوهشکدۀ فرهنگ و هنر اسلامی (حوزۀ هنری) پیشنویس کتابی را برایم فرستادند که دربارۀ نشر آن داوری کنم. کتاب حاوی متن تصحیحشدۀ سه نسخۀ خطی متعلق به دورۀ عثمانیان بود؛ به زبان فارسی و دربارۀ معماری! آن را با ولع تمام خواندم. چون خیال میکردم کتاب بهزودی منتشر خواهد شد، یادداشتبرداری از آن را روا نشمردم. حالا که با گذشت هشت سال، خبری از انتشار آن نیست و گویا در حبس افتاده است، گفتم بهتر است این چند سطر را از روی حافظه بنویسم.
مصحح کتاب را نمیشناختم؛ شخصی بود به نام آقای حسینی که گویا به منظور شناسایی و نشر نسخههای خطی فارسی در کتابخانههای ترکیه در آنجا مستقر شده بود. نسخهها را، که گویا هیچ نسخۀ بدلی نداشت، بهدقت تحریر و تصحیح کرده بود. آن سه نسخه سه رسالۀ کوچک است، هرکدام کمتر از پنجاه صفحه، به زبان فارسی و خط عربی، که آنها را سه تن از علمای دربار عثمانی به امر یکی از سلاطین (احتمالاً سلطان محمد فاتح یا سلطان سلیمان) از یونانی به فارسی برگرداندهاند. تا جایی که به خاطر دارم، هرسه رساله تاریخِ بنا کردن کلیسای هاگیا سوفیا (ایاصوفیه) به امر قیصر یوستینوس و بهدست ایزیدوروس ملطی در سدۀ ششم میلادی است (که به کلیسای سوم ایاصوفیه مربوط است). در آنها ماجرای احداث بنا، از تصمیم قیصر تا انتخاب معمار و انتخاب مکان و حتی تصمیم قیصر به قتل معمار پس از اتمام بنای کلیسا بیان شده است. فارسی بودن متن رسالهها عجیب نیست، زیرا فارسی زبان فاخر دربار عثمانیان بوده است؛ اما پرسشها دربارۀ صورت و محتوای این رسالهها بسیار است.
اگر سلطان محمد میخواست کلیسا را به مسجد بدل کند، یا سلطان سلیمان میخواست بر نشانههای اسلامی مسجد بیفزاید و سابقۀ کلیسایی آن را بزداید، چه نیازی به بیان و ترویج تاریخ کلیسا داشتند؟ محتوای این رسالهها یادآور برخی مضامین مکرر و آشنای مربوط به معماری و معماران در فرهنگ ایرانی است؛ از برجستگی و برتری معماران روم در نزد ایرانیان گرفته تا طرز انتخاب معمار و سپس گم شدن او و در نهایت اقدام به قتل او، تا داستان تدبیرهای زیرکانۀ معمار برای نجات جان خود با اتکا به علم حِیَل و آنگاه بازگشت او پس از چندین سال به نزد قیصر. ربط این رسالهها، و خاستگاه آنها، با این اسطورهها و افسانهها و سرنمونهای معماری در ایران چیست؟
این پرسشها و دهها پرسش ریز و درشت دیگر را فقط هنگامی میشود پی گرفت که آن رسالهها منتشر شود. متأسفانه از سرنوشت انتشار آنها هیچ خبری ندارم.
ــــــــــــــــــ
پن: یکی از دوستان اطلاع دادند که کتابی با عنوان سه رسالۀ فارسی در تاریخ آیاصوفیا در سال ۹۶ در کتابخانۀ ملی ثبت شده است. مشخصات کتاب را دیدم؛ با گزارش بنده وفق میکند. گویا کتاب ثبت شده؛ اما هنوز به بازار عرضه نشده است.
سه رسالۀ کهن فارسی دربارۀ معماری
اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط