موزۀ پرگامون برلین از سه ماه پیش میزبان نمایشگاهی است از عکسهای آثار تاریخی یمن؛ نمایشگاهی که تا پایانش ۲-۳ روز بیشتر باقی نمانده است. معرفی نمایشگاه در وبگاه موزه به این قرار است:
«بناهایی که چشم را میگیرد: میراث معماری یمن»
معماری جزو عالیترین دستاوردهای فرهنگی یمن است. بسیار پیش از زمانۀ ملکه سبا، جریان قدرتمندی از شیوههای سنتی ساختمانی در هماهنگی با پستیوبلندیهای متنوع جنوب شبهجزیرۀ عربستان و وضعیت چالشبرانگیز اقلیمی آن ابداع شده بود. محیط مصنوع یمن را برج و باروهای مستحکم و خانههای برجی و روستاهایی شکل میدهد که به دقت بر سر ارتفاعات مستقر شده است. همۀ اینها با شبکهای وسیع از گذرگاههای سنگی پاکتراش با هم مرتبط است. زمینهای کشاورزی مطبق و شیبدارشان را نیز به کمک شبکههای آبرسانی شگفتآوری سیراب میکنند. نسلهای پیاپی صنعتگران ماهر از فنون بومی و مواد بومآورد بهره گرفتهاند تا مجموعههای معماری بینظیری پدید آورند؛ بناهایی که به قول یک استاد سنگتراش، «چشمگیر» است. مقیاس و تناسبات متعادل آنها تحسین هر بینندهای را بر میانگیزد.
از اهداف این نمایشگاه پیش چشم آوردن شکوه میراث معماری یمن و جلب توجه عمومی نسبت به اهمیت فرهنگی و تاریخی آن است. به علاوه نمایشگاه بر تهدیدهای برآمده از جنگ داخلی یمن که از سال ۲۰۱۵ آغاز شد نیز صحه میگذارد. به جز فاجعۀ انسانی و از دست رفتن جانهای بسیار، محوطههای باستانی، موزهها و بناهای تاریخی مهم یمن نیز بسیار آسیب دیده و یا ویران شده است. هر سه شهر باستانی یمن، شبام و صنعا و زبید، که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت است، اکنون در خطر است و پرشمار بناهای دیگر نیز طی این نزاعها خرابیهایی پیدا کرده است. به طرز غمانگیزی، دستیابی به صلح بسیار دور به نظر میرسد. در این نمایشگاه تلاش شد توجه عمومی نسبت به ضرورت همکاریهای بینالمللی برای حفاظت این میراث ارزشمند جلب شود. امری که اگر فراموش شود، این میراث آیندهای نخواهد داشت.
اکثر عکسها اثر ترهور مارچند، معمار و انسانشناس اجتماعی است و بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۸ و نیز طی دورۀ سیزده ماهۀ شاگردیاش نزد استادکاران سازندۀ مناره در یمن ثبت شده است. عکسها گوناگونی معماری یمن و نسبت آن با محیط طبیعی کشور را به تصویر میکشد؛ محدودهای از دریای سرخ تا سرزمینهای مرتفع آن سوی بیابان، تا وادی حضرموت و اقیانوس هند. در تکمیل این مجموعه، عکسهایی تاریخی نیز در نمایشگاه هست که بیشترشان را هرمان بورچآرتِ سیاح حدود سال ۱۹۰۰ تهیه کرده است (قرض از موزۀ مردمشناسی)، به علاوۀ دو نمای قدیمی از صنعا که در سالهای ۱۸۷۲ و ۱۹۰۰ تهیه شده (آرشیو خصوصی، برلین).
وقتی اولین بار حین خواندن این معرفی به پاراگراف دوم رسیدم انتظار داشتم نوشته باشند هدف از برگزاری این نمایشگاه جلب توجه عمومی نسبت به فاجعۀ انسانی یمن است؛ اما همینطور که کلمات بعدی را خواندم ناامید شدم: هدف جلب توجه عمومی به اهمیت فرهنگی و تاریخی میراث معماری یمن بوده است.
البته در تقسیمکاری میان سازمانهای بینالمللی با اهداف بشردوستانه، میراث فرهنگی هم سهمی دارد و این توجه ویژه به آن بناهای سنگی به معنای نادیده داشتن فاجعۀ انسانی نیست. نکتۀ بامزه این است که عنوان نمایشگاه نیز بر چشمگیر بودن بناها تأکید دارد.
اما جور دیگری هم میشود این موضوع را نگاه کرد. این روزها عکسهایی که از یمن میرسد، عکس انفجار و دود و کودکانی قحطیزده است که گویی حتی پیش از مردن از انسانیت ساقط شدهاند. میگویند این همه خبر و تصویر که هر روز در اخبار نشانمان میدهند هولناکترین چیزها را هم به تدریج برایمان عادی میکند. چندین سال است که نام یمن ملازم همین تصاویر هولناک است. شاید ملازمت نامش با تصاویر بناهای زیبا و شگفتانگیز صنعا خلافآمد عادت باشد؛ خلافآمدی که ممکن است بیننده را کنجکاو دانستن دربارۀ آن بناها کند؛ کنجکاو اینکه بدانند این بناها از کجا پیدا شدهاند؛ کنجکاو شناختن آدمهایی که در خیالشان چنین بناهایی بوده، آدمهایی که سنگ بر سنگ گذاشتند و آنها را ساختند، کسانی که این میراث باشکوه جهان را پدید آوردند، و آنهایی که هزاران سال در چنین بناهایی زیستهاند. من خود اینها را به تازگی آموختهام:
برخلاف شمال شبهجزیرۀ عربستان، جنوبش سرزمینی بوده است آباد و به مراتب متمدن. میگویند از هزار تا ۱۱۵ پیش از میلاد حاکمانی داشته به نام سبائیان (که نسبتی دارد با آن ملکۀ سبا که بیشتر در سیاقی دینی دربارهاش شنیدهایم). سبائیان شهری داشتند به نام مأرب و در مأرب سدی ساختند که بقایای آن هنوز پابرجاست. با کمی تسامح در بناهای چنداشکوبۀ صنعا رد همان بقایا را میشود دید؛ چنان که در توضیح همین نمایشگاه هم به این تداوم اشاره شده است. چند سده بعد، یمنیها پادشاهِ یهودیِ مسیحیکشی داشتند و با استمداد از رومِ مسیحی از دستش خلاصی یافتند. آن پادشاه از فرستادگان حاکم مسیحی حبشه شکست خورد. چند دهه بعد از این وقایع نیز، یمنیها جزو اولین مردمانی بودند که به دعوت پیامبر اسلام ایمان آوردند. یمن معادن عقیقی دارد که مرغوب و گرانبهاست. سرآغاز نوشیدن قهوه به سبک امروز را در یمن مییابیم. ...
با دانستن اینها ممکن است آن آدمها با وضع مشقتبارشان بار دیگر در چشم عادتیافتۀ ما انسان جلوه کنند؟ به قول متن معرفی نمایشگاه، «به طرزی غمانگیز (تراژیک)»، صلح دور است و نه در شرق و نه در غرب جهان خبری از جنبشهای ضدجنگ نیست؛ فقط در هر طرف صدای هیاهوی هواداران یکی از طرفین جنگ داخلی بلندتر است. با یک گل بهار نمیشود، اما با تکرار این دست نمایشها، تغییر در افکار عمومی ممکنتر است؛ مگر آثار گذشتگان منجی مردمان امروز شود.
پینوشت:
* عنوان این یادداشت عین عنوان کتابی از سوزان سونتاگ است.
- مطالعۀ بیشتر دربارۀ نمایشگاه و تماشای تصاویر بیشتر: https://www.smb.museum/en/exhibitions/detail/mit-augenmass-meisterwerke-der-architektur-im-jemen.html