خوان اول: آزمون تستی وزارت علوم
از نخستین دورۀ آزمون نیمهمتمرکز دکتری هفت سال میگذرد. در سالهای اخیر همواره بحثهایی دربارۀ این آزمون درگرفته و انتقاداتی مطرح شده است. اصحاب دانشگاه بر زوال استقلال دانشگاه و عدم تناسب آزمون با اهداف گروههای دکتری خرده گرفتهاند و داوطلبان از منابع پیشبینیناپذیر و دلبخواهی آزمون نالیدهاند. آزمون ورودی دکتری معماری نیز از این قاعده مستثنی نیست و میتوان از وجوه گوناگون آن را نقد و بررسی کرد. مثلا میتوان پرسید هفت خوان ورود به دورۀ دکتری معماری برای چیست و چه چیزی را در داوطلب میسنجد؟ برای پاسخگویی به این پرسش، میتوان در انواع آزمونهایی که در دورۀ تحصیل از سر گذراندهایم تأمل کرد. این آزمونها به اعتباری، از دو گونهاند:
۱. آزمونی که رو به گذشته دارد. مثلا امتحانی که در پایان هر نیمسال از دانشآموز یا دانشجو میگیرند معطوف به گذشتۀ او ــ واپسین نیمسال تحصیلی ــ است و معلومات و مهارتهای کسب شده طی آن نیمسال را میسنجد. حتی آزمون ورود به دورۀ کارشناسی معماری نیز چنین است؛ چرا که با سنجش میزان تسلط بر دروس دورۀ دبیرستان، از جمله حساب دیفرانسیل و انتگرال و ریاضیات گسسته و فیزیک مکانیک و شیمی آلی، صلاحیت داوطلب را برای ورود به رشتۀ معماری ارزیابی میکند. گو اینکه داوطلبِ بیچاره پس از عبور از سد آزمون، همۀ آن معلومات عالی و بینقص را، که به زحمت فراوان کسب کرده است، به درِ کوزه میسپارد و برای کشیدن خطوط هرچه صافتر و کانسپتهای هرچه خلاقانهتر تقلا میکند. ناگفته پیداست که در چنین آزمونی فقط معلومات و مهارتهای پیشین داوطلب ارزیابی میشود، نه صلاحیت دستیابی او به موقعیتی در آینده؛ به همین دلیل، رتبۀ کنکور داوطلبِ دورۀ کارشناسی معماری مطلقاً هیچ نسبتی با موفقیت آتی او در این رشته ندارد.
۲. آزمونی که رو به آینده دارد. نمونۀ چنین آزمونی را در دورۀ تحصیل، کمتر تجربه کردهایم. شاید آزمون دورۀ کارشناسی ارشد معماری را تسامحاً بتوان از این قبیل دانست؛ چرا که ضریب تأثیر متفاوت مواد در آزمون تستی و تنوع آزمونهای تشریحی یا ترسیمی برای این است که داوطلبانی در هر رشته پذیرفته شوند که آمادگی بیشتری برای تحصیل در آن رشته دارند. برای این کار، داوطلب ناگزیر است از قبل، اندکی با رشتهای که متقاضی تحصیل در آن است آشنا شود، به مراجع و منابع آن تسلط نسبی بیابد، و استعداد خود را در آموختن مهارتهای لازم در آن رشته، از قبیل طراحی یا نگارش، اثبات کند. پس دست کم بخشی از مطالعۀ پیش از کنکور داوطلب را مقتضیات رشتۀ آتی او تعیین میکند. بنابراین، چنین آزمونی فراتر از معلومات کسب شده در گذشته، قرار است آمادگی و صلاحیت داوطلب را برای احراز موقعیتی در آینده بسنجد.
حال باید دید که آزمون ورود به دورۀ دکتری معماری، به منزلۀ عالیترین سطح تحصیل در این رشته، از کدام گونه است؟ دستکم دربارۀ مرحلۀ نخست آزمون ــ یعنی آزمون تستی متمرکز وزارت علوم ــ قاطعانه میتوان گفت که از گونۀ نخست است. پیشفرض آزمون وزارت علوم این است که هر داوطلبی که دورۀ کارشناسی و کارشناسی ارشد را به خوبی گذرانده و معلوماتی در دروس نظری این دورهها ــ اعم از دروس فنی و تاریخ و تئوری ــ کسب کرده است، صلاحیت ورود به دورۀ دکتری را دارد. اما آیا اهداف دورۀ کارشناسی و کارشناسی ارشد با اهداف دورۀ دکتری معماری یکسان است که معلومات کسب شده در یکی مؤید صلاحیت ادامه تحصیل در دیگری باشد؟ خیر، احتمالا همه اتفاق نظر دارند که اگر هدف دورۀ کارشناسی و اغلبِ دورههای کارشناسی ارشد تربیت طراح و سازنده است، هدف دورۀ دکتری تربیت محقق و معلم معماری است. بنابراین تحصیل در دورۀ دکتری ملزوماتی متفاوت با دورههای پیشین دارد و آزمون متمرکز وزارت علوم در خدمت سنجش توانمندی داوطلبان در این عرصه و انتخاب افراد مستعد در تحقیق و تعلیم معماری نیست.
میتوان در اینجا ایراد گرفت که احراز صلاحیت داوطلب ورود به دورۀ دکتری بدون توجه به معلومات گذشته و سابقۀ تحصیل او ناممکن است. البته که چنین است. بخشی از صلاحیت داوطلب را سوابق تحصیلی او تعیین میکند. اما آیا گواهی معتبر دانشگاهی، مشتمل بر ریز نمرات و معدل، برای ارزیابی معلومات گذشته کفایت نمیکند؟ آیا وزارت علوم آنقدر به گواهی رسمی دانشگاههای کشور بیاعتماد است که راه چاره را در آستین بالا زدن و آزمودن دوبارۀ آزموده میداند؟ آن هم به بهای از دست رفتن فرصت ارزیابی صلاحیت ورود به دورۀ دکتری؟ به راستی چرا مدارک دانشگاهی ما، که نزد بسیاری از دانشگاههای دنیا معتبر است، در وزارت علوم و بلکه در خود دانشگاهها چنین بیقدر و قیمت است؟ آیا نظام دانشگاهی ما چنان به کاستیهایش ــ از آموزش تا ارزیابی ــ واقف است که مدرک اعطاییِ خود را به چیزی نمیخرد؟ اگر چنین است، آیا انصاف حکم نمیکند که اغیار را هم از این وضعیت آگاه کنیم و آنها را با نسخۀ ترجمه شدۀ این کاغذپارهها فریب ندهیم، بلکه آنها هم برای ارزیابی فارغالتحصیلان معماری دانشگاههای ایران تمهیدی ویژه کنند؟! یا نه، چه بسا وزارت علوم مدارک تحصیلی داوطلب را معتبر میداند، اما به کنکور، به مثابه یگانه راه ارزیابی «عادلانه» و مطمئن، چنان اعتمادی دارد که دست کشیدن از آن برایش ممکن نیست.
در این یادداشت ما بر سمت و سوی کلی آزمون متمرکز دکتری تمرکز کردیم. در مرتبۀ بعدی، میتوان از چند و چون برگزاری، مثلا تستی یا تشریحی بودن آن، پرسید. میتوان پرسید که آیا آزمون کنونی حتی همان معلومات پیشین را هم به درستی میسنجد؟ آیا مجال کوتاه آزمون و پرسش از محفوظات داوطلب آن هم در قالب چهار گزینه برای چنین ارزیابیای مناسب است؟ پس از پاسخگویی به این پرسشها، بحث منابع و محتوای آزمون مطرح میشود که آن هم یکی داستان است پر آب چشم که پیگیریاش یا به میزان اتصال به افراد و نهادهای طراح سئوال میانجامد یا به بخت و اقبال و پیشانینوشت داوطلب!۱