- غزنه، ۴۸۴ق
- کاتب و مذهب: عثمان بن حسین وراق غزنوی
- حامی: ابراهیم بن مسعود غزنوی
- محل نگهداری: استانبول، کتابخانۀ کاخ توپقاپی، ش ۲۰۹
- ۲۳۹ برگ، ۷+۷ سطر، آیه ۶۰ کهف (۱۸) تا پایان حج (۲۲)
پارهٔ هشتم از یک تفسیر چهارده پارهٔ فارسی به نام معانی کتاب الله و تفسیره المنیر از ابونصر محمدبن احمد بن حمدان بن محمد حدادی در کتابخانه کاخ توپقاپوسرای استانبول نگهداری میشود که عثمان بن حسین وراق غزنوی در ۴۸۴ق کتابت و تذهیب کرده است.
تفسیر حدادی پس از تفسیر طبری در ردیف تاجالتراجم ابوالمظفر شاهفور اسفراینی (۴۷۱ق) و تفسیرالتفاسیر ابوبکر عتیق سورآبادی (۴۹۴ق) از کهنترین تفاسیر فارسی به شمار میرود. همچنین متن فارسی آن چهارمین دستنوشتهٔ فارسی تاریخدار پس از الابنیه عن الحقایق الادویه (۴۴۷ق)، شرح التعرف لمذهب التصوف (۴۷۳ق)، و هدایة المتعلمین (۴۷۸ق) است. یکی از نکات متن فارسیِ ترجمه حرکتگذاری واژههاست که در شناخت ادای اصیل و کهن برخی واژهها بسیار مفید است. برای نمونه تلفظ «زندَه»، «وَی»، «خَضِر نبی»، «خُواهَد»، و نیز املای متفاوت برخی کلمات مانند «دیوال» به جای «دیوار» شایان ذکر است.
تفسیر حدادی صفحهٔ تقدیمیهای دارد که گواهی میدهد نسخه را برای ابراهیم بن مسعود، سلطان غزنوی (حکـ ۴۵۱-۴۹۲ق) کتابت کردهاند. ابراهیم آخرین پسر مسعود غزنوی بود. اعیان دستگاه غزنوی پس از درگذشت فرخزاد در سال ۴۵۱ق او را که ۲۶ یا ۲۷ سال داشت از حبس در آورده و بر تخت نشاندند. او با برقراری صلح با سلجوقیان توانست صلح و آرامش را به سرزمینهای تحت سیطرهٔ غزنویان بازگرداند. ابراهیم در سال ۴۷۱ و ۴۷۲ق روی به هندوستان نهاد و سرزمینهای زیادی را فتح کرد به همین سبب پس از محمود و مسعود سومین سلطان غزنوی است که در هندوستان فتوحات دارد. او که به سبب فتوحات و دینداری محمودثانی خوانده میشد خطی خوش داشت و گفتهاند هر سالی قرآنی کتابت میکرد و به مکه میفرستاد. همچنین چندین خانقاه، رباط و مدرسه و مسجد ساخت. ابراهیم پس از ۴۲ سال سلطنت در سال ۴۹۲ق درگذشت و در غزنه به خاک سپرده شد. نویسنده تاریخ بیهق در ضمن یادکرد یحیی بن محمد غزنویِ منجّم مذهّب از کتابتخانهای یاد کرده که تحت حمایت ابراهیم در غزنه ساخته شده بود. این امر حاکی از توجه او به امر کتابپردازی است و شاید تنها خبر از کارگاه هنری غزنویان باشد. شواهدی در نسخه توپقاپی هست که نشان میدهد این نسخه با همکاری تعدادی از وراقان تهیه شده و این امر اهمیت نسخه را در شناخت تاریخ هنر عصر غزنویان افزون میکند.
از ویژگیهای مهم این نسخه کاربرد چند قلم مختلف در کتابت متن قرآن و تفسیر است و با توجه به مهارت چشمگیر کاتب در کتابت همهٔ این اقلام این نسخه نمونهای منحصر به فرد برای مطالعهٔ قلمهای کتابت سدهٔ پنجم هجری در خراسان به شمار میرود؛ زیرا میتوان خصوصیات چند قلم رایج آن عصر را، که به دست کاتبی واحد و البته ماهر کتابت شده، به منزلهٔ خط معیار آن عصر ارزیابی کرد. قلمهای به کار رفته در کتابت این اثر عبارت است از کوفی مسطح، کوفی شکسته، کوفی تزیینی (مورق ساده)، ثلث، توقیع، و حتی کوفی اولیه. این تنوع با رنگهنویسیهایی در مواضع خاص افزون شده است. البته تنوع قلمها و رنگها از سر تفنن نیست بلکه به سبب چندگانه بودن محتوای این متن و خطر ورود متون غیر به نص قرآن کاتب برای تفکیک متون فرعی از متن قرآن و نیز سهولت در قرائت، قلمها و رنگهایی متنوع به کار برده است به طوری که متن قرآن به قلم کوفی مسطح، و ترجمه و تفسیر به قلم کوفی شکسته خفی در ذیل سطور جلی متن کتابت شده است. در متن تفسیر آیات نقل شده از سورههای دیگر که عموما تصدیق کنندهٔ تفسیر است به قلم ثلث جلی است. در مواردی خاص مانند معانی مختلف واژهٔ «ورود» بر مبنای آیات قرآن (صفحه ۱۳۸) کاتب جهت تفکیک آیات از یکدیگر به تناوب از قلم ثلث و کوفی اولیه استفاده کرده است. از کوفی مورق نیز در کتابت متون میان تذهیب مثل واژهٔ «عشر»، «خمسه» و «الله» استفاده شده است.
برجستهترین خصوصیت تذهیب این نسخه تکیه بر نقوش هندسیِ پایه بخصوص دایره و مستطیل در طراحی عناصر تذهیب است. نقوش پایه با اندک افزودههایی مثل سرترنج کوچک در طراحی ابرک، ترنجهای حاشیه و لوحها تنوعی گسترده یافته است. به کارگیری اسلیمی درشت و زنجیرهسازی نیز در تذهیب این نسخه کاربردی بسیار دارد که البته هریک از این موارد در جایگاهی مخصوص به کار رفته است: انواع زنجیرهسازیها را در طراحی حاشیههای مستقیم لوحهای صفحات آغازین و جدولسازی صفحات افتتاح میتوان دید و طوقهها و حواشی مدور با ترصیع رنگی تزیین شده است.
نقوش هندسی گرهسازیشده برای پوشاندن سطوح بزرگ مانند زمینه لوحها کاربرد داشته اما زمینه نوشتهها، اعم از متن یا نشانهای شمارندة آیات، نقوش گیاهی مبتنی بر نقش اسلیمی است. همچنین گسترهٔ رنگی شامل زر، لاجورد، قهوهای، سفید، و شنجرف است.