×

جستجو

«معماریِ تاریخ را مصالحی از حقیقت شاید»

به نام خدا

 

«معماریِ تاریخ را مصالحی از حقیقت شاید»:

 

نقدی آسیب‌شناسانه بر «معماری مخیّل» در تحقیق تاریخی

 

می‌توان به این مسئله اندیشید که واقعاً ظلم و ناحقی چیز عجیب و غریبی نیست. اگر «ظلم» را در مقابل «عدل» بشناسیم؛ برای ظالم نبودن در تلاشیم تا هرچیز در جایگاه خود و به قدر خود باشد. به این صورت شناختن اعمال و افکار ظالمانه اصلاً کار سختی نیست و بیشتر ما انسانهایی ظالمیم چون بسیاری از ریز و درشت زندگی ما در جای اصلی و لازم خود نیست.

 

حال باید بپرسیم چه شد که چیزی از جایگاه خود خارج شد یا وقتی به ما سپردندش به جایگاهش بازنگرداندیم؟ از نظر من این زور و تزویر ماست که خودآگاه و ناخودآگاه از آن بهره می‌بریم و برای تحمیل چیزی ناعادلانه به خودمان و دیگران به‌کار می‌بندیم. این یعنی ما اگر بتوانیم و زورمان برسد و راهش را بلد باشیم؛ ظالمیم.

 

از ظلمِ آشکارْ ظالمانه‌تر ظلمی است که به جامه حقیقت ملبس باشد و مزورانه و هنرمندانه خود را چنان عادلانه بنمایاند که بت‌شکنی برای شکستن بت تلبیس و تزویرش لازم آید. در این حالت محصولِ ظالمانه با ساختاری موهوم و فریبکار جایگاه عدالت را تصرف می‌کند و دیگر نمی‌توان به‌راحتی این جایگاه را از او پس گرفت.

 

بسیاری از معماران و هنرمندانی که به فعالیتهای تحقیقی و نظری مشغولند، خودآگاه و ناخودآگاه، بنایی برای ارائه محصول خود می‌سازند که مصالح آن از حقیقت یا حداقل داده‌هایی منسوب به حقیقت، نیست. معماران در پرداخت ساختار بسیاری از تحقیقاتشان از توانایی ساختن خود بهره می‌برند و با مصالحِ حقیقی اندک و مصالحَ خیالی بسیارْ بنایی را طراحی می‌کنند و می‌سازند و به نمایش می‌گذارند که متاسفانه قابل سکونت نیست. این ماجرا جز ظلم نام دیگری دارد؟

 

علت این ماجرا را مشقت و فشار فراوان تحقیقهای تاریخی و نظری می‌دانم که با روشهای مرسوم و همیشگی کار معماران از جنبه‌هایی تفاوتهای اساسی دارد. البته کار هرکس به نوبه خود سخت و مشقت‌بار است اما خلق هنری به علت رها کردن بخشی از احساس و خیال انسان لذتبخش است و با تحقیقات کتابخانه‌ای و مراحل صعب و خشک و مکرر تحقیق در بسیاری از رشته‌های علوم انسانی سازگار نیست. زمانی که یک معمار خود را با فضا و شرایط و اقتضائات تحقیق در علوم انسانی سازگار نکرده باشد در این عرصه تنگ و مشکل، خودآگاه یا ناخودآگاه، به هنر معماری خود پناه می‌برد و برای ساختن آنچه مشقت دارد از خیال و هنر سوءاستفاده می‌کند و ظالمانه بخشی از تاریخ را بر روی اوهام و خیالات خود می‌سازد.

 

کسی منکر این نیست که عنصر خیال و هنر چه جایگاه عمیقی در هر امری دارد حتی اگر آن امر تحقیق تاریخی به ظاهر خشک و بی‌روح باشد. یک هنرمند معمار می‌تواند ساختار مبتنی بر حقیقت یک تحقیق را بسیار زیبا و معمارانه پی‌ریزی کند و بالا ببرد و طرحی به نمایش بگذارد که زیبایی حقیقی‌اش چشم هر ناظری را خیره کند و سمت و سو و حال و هوای تحقیقات ناسودمند تاریخی را تغییر دهد؛ اما همه به شرط آنکه محصول با مصالحی از جنس حقیقت و بر مبنای حقیقت ساخته شود نه خیال و وهم هنرمندانه!

 

در آخر سوالی عمیقتر باقی می‌ماند. می‌توان این سوال را از مدعیان تاریخ معماری پرسید از محصلان و علاقه‌مندان به رشته تاریخ و مطالعات معماری ایران. چرا به این رشته پای گذاشتید؟ این سوال را از خود بپرسید چون شاید برای ادامه دادن «معماری و ساختن» بوده باشد و متوجه نباشید که تحقیق نظری و تاریخی اقتضائات و عالم مخصوص به خود را دارد: عالمی متفاوت از معماری و هنر صرف. گمان نکنید اگر این رشته و زعمای آن در بدنه نهاد آموزشی معماری‌اند می‌توان با اسلوب و عالم معمارانه در آن پیش رفت و حقیقت تولید کرد. نه! تاریخ معماری تحقیقی میان‌رشته‌ای و پیچیده و از تاریخ‌نگاری سنتی سختتر است، پس باید بدانیم که طبع و شرایطمان با خصوصیات چنین تحقیقی سازگار است یا نه و اگر نیست راه را باید با جسارت به سوی طلب حقیقی بازگشت!

 

اگر بخواهیم با پایه معماری در مطالعات نظری و تاریخی بمانیم و ظالم نیز نباشیم باید سختی بسیار تحمل کنیم و بعضی خصوصیات معمارانه خود را سامان و جهت‌گیری‌اش را تغیر بدهیم؛ اما اگر بتوانیم چنین همتی بکنیم خدمت بزرگی به تاریخ و هنر این مرز بوم کرده‌ایم که خود همان اجر صبر و تلاش ما خواهد بود. امیدوارم روزی برسد که همگی ما به مفهوم حقیقی فعالیت یا معرفت میان‌رشته‌ای پی ببریم و راه درست و مناسبش را طی کنیم و معمارانه تاریخ جدیدی از مصالح حقیقت برای ایران بسازیم.

 

با احترام

 

زهرا گلشن

 

 

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
«مسجد سنجیده‌ی قزوین: کارکرد و زمان ساخت» | لیلا قاسمی، زهره تفضلی
در محله‌ی کهن راه‌ری در شهر قزوین، بنایی تاریخی با نام «مسجد سنجیده» وجود دارد. تاریخِ ساختِ این بنا و بانی آن نامشخص است. با در نظر گرفتن برخی شواهد کالبدی در بنا و برخی شواهد در گزارش‌های مرمتیِ بنا و نظر به اینکه برخی محققان پیشین با توجه به شباهت فرم بنا به مقابر، احتمال تغییر کارکرد این بنا را مطرح کرده‌اند، به نظر می‌رسد کارکرد اصیل بنا چیزی غیر از مسجد بوده و در دوره‌ای کارکرد آن تغییر یافته است. درباره‌ی کارکرد اصیل آن نظراتِ مختلفی وجود دارد.
اسطوره و اسطوره‌شناسی نزد ژرژ فردریش کروزر | نخستین نشست از سلسله نشست‌های سهراب
برگزارکننده: گروه پژوهشی میت‌اوخته، موسسه‌ی فرهنگی هنری کتاب‌آرایی ایرانی میزبان: نگارخانه‌ی لاجورد
ایران‌شناسی در قلمرو زبان آلمانی (دو گزارش تاریخی) | رودیگر اشمیت، مانفرد لورنتس
ایران‌شناسی در آلمان سنّتی غنی است و سابقه‌ای چندصدساله دارد. به‌واقع هیچ‌یک از حوزه‌های گوناگون پژوهش در تاریخ و فرهنگ ایران کهن، اعمّ از باستان‌شناسی،...
تاریخ هنر و نهادهایش: بنیادهای یک رشته (۱) | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
الیزابت منسفیلد، استاد تاریخ هنر در دانشگاه ساوت در سوانی امریکا، در این کتاب، مقالاتی را بر محور موضوع بررسی رشته‌ی تاریخ هنر را از...

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر