×

جستجو

میدان و مشروطه

مفهوم «میدان» برای ما با مفهوم «جمعیت» [۱] گره خورده است و شاید بیش از هر چیز تصویر تجمع مردم برای اعتراض، مطالبه، و اعلان نظر را تداعی کند. میدان را با تصویرهای شورانگیزی از رویدادهای مهم تاریخی به یاد می‌آوریم: مثلاً میدان بهارستان در رویدادهای دورۀ نخست‌وزیری مصدق، میدان شهیاد در انقلاب ۵۷، و البته میدان‌های آزادی و انقلاب و ولیعصر و امام خمینی در رویدادهای معاصرمان. در تصویری از میدان بهارستان در دورۀ پهلوی، خالیِ میدان که از جمعیت پر شده پس‌زمینه‌ای تیره‌ ساخته و سخن مشترک جمعیت را، که روی پارچه‌ای سفید نوشته‌اند، قاب گرفته است: «ملت ما را آزاد بگذارید». این تصویر شاید برای ما بهترین تجسم از میدان باشد، آنجا که مجالی برای مردم و سخن مردم است: آوردگاه ملت.    

این مجال اما عمر چندانی در تاریخ شهر ندارد و مولود تحولات اخیری است که با انقلاب مشروطه در دورۀ قاجاریه ساز و کار جامعه را تغییر داد. مفهوم تازۀ «مشروطه» در این دوره پیش از آنکه سلطنت را منقلب کند، در انقلاب مفاهیم سهیم بود، مفاهیمی که متحول شدند و راه بر تحول یکدیگر گشودند و در کنار هم چشم‌انداز تازه‌ای تصویر کردند. آزادی، ترقی، عدالت، ملت، دولت، وطن، و حتی ایران از جملۀ مفاهیم کهنی بودند که معنایی تازه‌ یافتند و طلایه‌دار دوره‌ای تازه‌ شدند، دورۀ مشروطه‌خواهی که تمنایی بزرگ داشت: ترفیع رعایا به شهروندان. 

در این مسیر، خود حکومت ناخواسته و ناگزیر پیش‌قدم شد، حکومتی که باید به پیروی از قواعد تازۀ دنیای مدرن پوست می‌انداخت و به دولتی توانمند در رتق و فتق امورِ ملت تبدیل می‌شد. اخم و تخم و داغ و درفش دیگر کفایت نمی‌کرد و دوران کور شو، دور شو سپری شده بود. حکومتی که باید توانمندی‌اش در گذار به دوران تازه را به ملت اثبات می‌کرد و به رخ رقبا می‌کشید، دیگر بی‌فایده بود که درون «حریم‌ خاصه»‌اش پنهان بماند. گشایش این حریم در میدان توپخانه عیان شد، وقتی میدان درب‌خانۀ شاه از حصار ارگ سلطنتی بیرون افتاد و با اتصال به نخستین و مهم‌ترین خیابان‌های شهر قلب زندگی آن شد. نهادهای مدرن نوظهور، تلگرافخانه و پستخانه و بانک و نظمیه و بلدیه، یکی‌یکی در پیرامون میدان مستقر شدند و در کنار باب همایون، دروازۀ ارگ سلطنتی، تصویر تازه‌ای از حکومت را برای مردم به نمایش گذاشتند؛ و این صحنۀ نمایشِ تازه‌ای بود که با دیگر نمایش‌های مرسومِ میدان، مثل برپایی صحنۀ مجازات در میانۀ میدان و نمایش جلال و جبروت سلطان در عالی‌قاپوی میدان، تفاوت بسیار داشت. میدان حکومتی توپخانه شاید نخستین جایی بود که تجربۀ «حریم همگان» را برای مردم میسر کرد، تجربه‌ای که شاید در تقویت خیالی سهیم بود که در دل‌ها پخته می‌شد. 

پس از پیروزی مشروطه در ۱۲۸۵ش و تشکیل نهاد نوظهور مجلس شورا، مردم رسماً در ساز و کار قدرت سهیم شدند و راه به حریم آن گشودند. شکل‌گیری میدان مجلس در پیشگاه نخستین خانۀ ملت عرصه‌ای تازه برای تجربۀ حریم همگان فراهم کرد؛ جایی در شهر برای ایفای نقش مستقیم مردم در ساز و کار قدرت. مردم در اینجا نه تماشاگر اقدامات دولت، که شریک و ناظر بر آن بودند، آنچه با استقرار انجمن‌های مردمی در پیرامون میدان تقویت شد. میدان مجلس برای نخستین بار «جمعیت» را معنا بخشید و آن را به مشروعیت قدرت پیوند زد.   

و اما «واقعۀ میدان توپخانه»، که در جریان منازعات محمدعلی‌شاه و دربارش با مجلس و مشروطه‌خواهان رخ داد! نقش تازۀ میدان در این واقعه بیش از پیش بروز یافت و تقویت شد. در این واقعه، هر دو سر منازعه به پشتوانۀ دو جمعیت مردمی که در دو میدان بزرگ شهر، میدان توپخانه و میدان بهارستان، مستقر شدند، به صحنه ‌آمدند. اگرچه حکومت دست بالا را داشت و بعدتر به‌راحتی پیروز منازعه ‌شد، مجلس را به توپ بست، و مشروطه را تعطیل کرد، ولی از پشتوانۀ جمعیت حاضر در میدان بی‌نیاز نبود و به واسطۀ آنها به اقدام و تصمیمش مشروعیت بخشید. این ماجرا حاکی از تثبیت نقش تازۀ میدان است، میدان به مثابۀ حریم همگان. [۲]

 

پی‌نوشت‌ها:

۱. «جمعیت» تعبیری است که یرواند آبراهامیان، در کتاب مردم در سیاست ایران، به کار گرفته، برای اشاره به هر اجتماع بزرگی که رفتارش از قواعد رسمی کنشگری تبعیت نکند و هدفش اثرگذاری بر طرف مقابل، از طریق نشان دادن انسجام و اتحاد گروهی، باشد. 

۲. شرح مبسوط تحولات مفهوم میدان را در این مقاله بخوانید: 

Mehrdad Qayyoomi Bidhendi and Mahnam Najafi. “The Concept of Maidan in Qajar Iran: Transformation to an Embodiment of the Public Sphere,” in International Journal of Environmental Studies, Volume 79, Number 2 (April 2022), pp. 320-336.

 

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر