در منابع مکتوب تاریخ معماری ایران بهندرت نوشتهای یافت میشود که حاوی اطلاعاتِ مستقیمی دربارۀ طراحیِ معماری باشد. قِلّت این نوع نوشتهها اهمیت درک درست و تفسیر بهجای همین مواردِ معدود را نشان میدهد. یکی از این مواردِ معدود فصلی است از کتاب ارشادالزراعه تألیف سال ۹۲۱ ه.ق در هرات با عنوان «در بیان نهال اشجار و گل و ریاحین به سیاق باغبانی در چهارباغ کاشتن و در برابر یکدیگر» و عنوانِ فرعیِ حیرت انگیزِ «طرح چهارباغ و عمارت» که نشان از نوشتهای نادر در مجموعۀ منابع مکتوب تاریخ معماری ایران میدهد. نوشته به گونهای است که از طریق آن میتوان به دقتِ نسبتاً بالایی پلان و مقطع باغی از پایان دورۀ تیموریان و آغاز حکومت صفویان را ترسیم کرد و همۀ عناصر باغ را در آن چید و به همۀ جزئیات باغ و اندازهها از حصار و راهها و جویها و حوض و عمارت تا انواع گیاهان و درختان و ترتیب کاشت آنها واقف شد. کور از خدا چه میخواهد جز دو چشم بینا؟! همه چیز فراهم است تا از طریق این متن بتوان دستکم یک بار هم که شده چیزی را از روی یک نوشتۀ کهن دربارۀ تاریخ معماری ایران ترسیم کرد.
تا جایی که من میدانم به سیاق بیشتر تحقیقات حوزۀ فرهنگ و معماری و هنر ایران اولین کسانی که به سراغ این متن رفتهاند محققان فرنگی یا ایرانیان تحصیلکرده در فرنگ بودند و سعی کردهاند زیر و بم این نوشته را در بیاورند و از طریق متن و نویسنده و استادِ نویسنده و دورۀ تاریخی و محلِ نوشتنِ کتاب و ارتباط آن با حوزههای فرهنگی دیگر از قبیل هند و ورارود دادِ سخن دهند و بیشترین بهرهها را از این جواهر کمیاب ببرند. دستشان درد نکند. چون در همین حین دانشگاه و فضای علمی در ایران بسیاری از محققان را وادار به کارهای مهمتر و بنیادیتر و تخیلات ماورایی و بازی با کلمات و لفاظی و امور مهمی نظیر کتابسازی و مقالهسازی میکند و ایشان نیز مجبورند برای راضی کردن خود و تئوریزه کردن کارهایشان به اعتبار جملۀ شریفۀ «دفتر صوفی سواد و حرف نیست» در مدرسه کارِ خانقاه کنند و علمِ پوزتیو را به عهدۀ «تونچیِ حمام»۲ که همان محققان فرنگی باشند بگذارند تا بتوانند در قلمرو «نادانیِ» محصولِ دانشگاه و فضای علمی، به زندگی ادامه دهند یا در بهترین حالت اگر دانشگاه مجالی بگذارد شارح و تکرار کنندۀ حرفهای فرنگیها در مقالات و کتاب و کلاسهای خودشان باشند و متأسفانه نادرند کسانی که از این عرصه جستهاند؛ اما هنوز کسانی هستند.
ارشادالزراعه نوشتۀ قاسم بن یوسف ابونصری هروی یکی از کتابهای مهم در علم فلاحت است که در هشت روضه تنظیم شده است و روضۀ هشتم و آخر همانی است که دربارۀ طرح چهارباغ است. در دوران جدید نخسین آگاهیها از وجود این کتاب مربوط به عبدالغفار نجمالدوله است که آن را در سال ۱۳۲۲ ق در مجموعهای شامل چند کتاب در علم فلاحت با چاپِ سنگی و سربی منتشر کرد (تصویر ۲) البته در هفت روضه و روضۀ هشتم که مد نظر ماست در این چاپ نیامده است.۳ پس از آن مرحوم ایرج افشار در سال ۱۳۴۳ در معرفی تألیفات دیگری از صاحب ارشادالزراعه به نسخۀ کاملی از ارشادالزراعه اشاره کرد۴ که تحریرش ۹۲۷ ق است و به تاریخ تألیف کتاب بسیار نزدیک است و در هشت روضه است و علاوه بر آن چند رسالۀ دیگر را بر دارد و متعلق به کتابخانۀ مجلس است.۵ پس از آن در سال ۱۳۴۶ اولین بار نسخۀ چاپی کامل کتاب با تصحیح محمد مشیری چاپ شد که کامل است و در هشت روضه است و اولین و آخرین چاپ منقح کتاب است۶ و منبع تقریباً همۀ تألیفات محققان فرنگی.
برای اینکه ببینیم که با چه جور متنی روبهرو هستیم و چقدر جزئیات به دست میدهد بخشهای ابتدایی آن را از روی طبعِ مشیری اینجا عیناً اینجا نقل میکنم:
طرح چهارباغ و عمارت
طرح آنست که گرد چهارباغ را از پای دیوار سه ذرع گذاشته بعد از آن یک ذرع جوی سازند و کنار جوی که از جانب دیوار است، سفیددار سمرقندی نزدیک یکدیگر کارند که خوشنماست. و ناجو چندان لطافت و میمنتی ندارد و جانب دیگر جوی که آن نیز حاشیه است، سوسن مناسب است و سه زرع دیگر غرق که راهرو است گذارند و بعد از آن یک زرع دیگر جهت جوی و جانب غرق را بر حاشیه سوسن کاشته بر لولهپَل که پنج زرع از سفیدار دور است زردآلو کارند. باید که میان دو زردآلو هشت زرع فاصله باشد و در میان آن گل سرخ و شفتالو مناسب است. و از زردآلویی که مذکور شد هر پنج زرع را در میان فاصله گذاشته باز زردآلو کاشته آلوانگور پیوند نمایند و بعد از آن میانه راست شاهجوی گذاشته، آب را به حوض که رو به عمارت است آورند، و کنارۀ آن همیشه بهار و سوسن و خنجری باشد که خوشنماست و در هر دو کناره شاهجوی مذکور غرق جهت راهرو گذاشته بعد از آن جهت سهبرگه جا ترتیب نمایند.
در همین متن اولین کلمهای که به ظاهر غریب میآید «غرق» است که دستکم برای خوانندۀ امروز معنی و تلفظ آن روشن نیست؛ اگرچه خود مؤلف توضیح داده که «راهرو است» اما خود کلمه برای ما نامعلوم است. در این موارد معمولاً رجوع به لغتنامۀ دهخدا راهگشاست؛ اما ذیل مداخل «غرق» با همۀ تلفظهای آن چیزِ مرتبطی که با سیاق متن بخواند پیدا نمیشود. طبیعتاً اگر قدری دربارۀ معنی و تلفظ این کلمه کنجکاو باشیم میتوانیم از طریق امکانات گستردهای که شبکۀ جهانی در اختیارمان میگذارد سراغ محققان داخلی و خارجیای را بگیریم که این متن را دیده و از آنها بهرهها بردهاند.
ظاهراً اولین توجهات به روضۀ هشتم کتاب ارشادالزراعه مربوط است به مقالهای از گالینا پوگاچِنکووا۷ در سال ۱۹۵۱م/ ۱۳۳۰ش۸ به زبان روسی که بر مبنای ارشادالزراعه تصویری از چهارباغ کشیده است (تصویر ۳)۹ او به همۀ جزئیات متن روضۀ هشتم وارد نشده است.۱۰ پس از آن مربوط به رالْف پیندر ویلسِن۱۱ است که در سال ۱۹۷۶م/ ۱۳۵۵ش تصویری بر اساس آن ترسیم کرده است. (تصویر ۴)۱۲ این محقق هم به همۀ جزئیات متن روضۀ هشتم ارشادالزراعه وارد نشده و اشارهای به واژۀ «غرق» نکرده و آن را مطابق توضیح نویسندۀ ارشادالزراعه «راهرو» در نظر گرفته است.۱۳ پس از آن خود پوگاچنکووا در کتابی به زبان فرانسه تصویر ترسیمیاش را مجدداً چاپ کرده (تصویر ۵)۱۴ و مختصر توضیحاتی دربارۀ جزئیات متن ارشادالزراعه داده است از جمله به کلمۀ «aryq» اشاره کرده به معنای کانال۱۵ که این واژه شاید به «غرق» مربوط باشد. اما خود او و دیگران به آن توجهی نکردهاند. بعد از آن مهوش عالمی در سال ۱۹۸۶م/ ۱۳۶۵ش در مقالهای با عنوان «چهارباغ»۱۶ چهارباغ موصوفِ ارشادالزراعه را ترسیم کرده است.۱۷ (تصویر ۶) ۱۸ او هم وارد جزئیات نشده و در مورد «غرق» چیزی نگفته است. پس از آن ماریا اوا سابتلنی۱۹ استاد فعلی دانشگاه تورنتو و فارغالتحصیل دورۀ دکتری از دانشگاه هاروارد۲۰ در سال ۱۹۹۳م/۱۳۷۲ش مقالهای چاپ کرده۲۱ که برای اولین بار بهتفصیل به موضوع طرح چهارباغ در اواخر دورۀ تیموری بر اساس تفسیر روضۀ هشتم ارشادالزراعه پرداخته و همو در سال ۱۹۹۵م/ ۱۳۷۴ش مقالۀ دیگری نوشته که در آن به استادِ مؤلف ارشادالزراعه پرداخته و از او و خاندانش به عنوان طراحان باغ در اواخر دورۀ تیموری و پس از آن در حکومت گورکانیان هند اشاره کرده است.۲۲ لیزا گلمبک۲۳ در مقالهای که با عنوان «باغهای تیمور: چشماندازی نو»۲۴ که در مجلۀ مقرنس در سال ۱۹۹۵م/ ۱۳۷۴ش چاپ شده است در مورد طرح چهارباغ در اواخر دورۀ تیموری به مقالات سابتلنی ارجاع داده است.۲۵ سابتلنی پس از آن در سال ۱۹۹۷م./ ۱۳۷۶ ش مقالۀ دیگری چاپ کرده است۲۶ که در واقع بخشی از نسخۀ ویرایش شده و گسترشیافتۀ مقالات قبلی او دربارۀ ارشادالزراعه و روضۀ هشتم آن است.۲۷ او در این مقاله پلان و مقاطعی با همۀ جزئیات از طرح چهارباغی که نویسندۀ ارشادالزراعه توصیف کرده را چاپ کرده (تصاویر ۷ و ۸) ۲۸ و جزء به جزء کلمات و عبارات روضۀ هشتم را تفسیر کرده است.۲۹ از جمله «غرق» را کانالی زیرزمینی برای ذخیرۀ آب معنی کرده که بخش رویی آن پیادهرو است.۳۰ و پس از آن در پانوشت در مورد این واژه توضیحِ لیزا گلمبک را افزوده که این کانال تغذیهکنندۀ کانالهای آب و حوض مرکزی است و برای توضیحات بیشتر به مدخل «غ» لغتنامۀ دهخدا ارجاع داده است.۳۱ این توضیح تا حدی شبیه به توضیح پوگاچنکووا است اما سابتلنی ارجاعی به او نداده است۳۲ در حالی که توجه به نکتۀ پوگاچنکووا دربارۀ تلفط واژه شاید میتوانست مسئله را حل کند.
همانطور که گفتم در لغتنامۀ دهخدا و ذیل تلفظهای مختلف «غرق» هیچ معنایی که در این متن با این کلمه بخواند پیدا نمیشود.۳۳ پس این معنی را سابتلنی و گلمبک از کجا حدس زدهاند؟ اهمیت معنای این واژه را وقتی متوجه میشویم که بدانیم بر مبنای توضیح گلمبک و تفسیر سابتلنی و جزئیاتی که سابتلنی بر مبنای این تفسیر ترسیم کرده است طرحِ باغ و جزئیات آن در میان سایران محققان تثبیت شده است و چه بسا مرمتهایی با این تفسیر در تعدادی از باغهای تاریخی انجام شده باشد.
پس از این مقاله در مقالات و کتابهایِ سابتلنی و دیگران، از فرنگی و ایرانی و ترجمه فارسی، همین توصیفات و همین تصاویر تکرار شده است: در مقالۀ «باغ ایرانی واقعیت و خیال»۳۴ نوشتۀ سابتلنی۳۵ در سال ۲۰۰۲م./ ۱۳۸۱ ش.؛ در مقالۀ «طرح چهارباغ تیموری»۳۶ نوشتۀ دَمگو۳۷ (تصویر ۹)۳۸ در سال ۲۰۰۵م/ ۱۳۸۴ ش؛۳۹ در کتاب تیموریان در برهۀ گذار۴۰ چاپ انتشارات بریل نوشتۀ سابتلنی در سال ۲۰۰۷م./ ۱۳۸۶ ش.۴۱؛ در مقالۀ «نقدی بر فرضیۀ الگوی چهار باغ» در سال ۱۳۸۸که سه تصویر ترسیمشدۀ محققان قبلی در کنار هم قرار گرفته است۴۲؛ در مقالۀ «باغسازی در ارشادالزراعه»۴۳ که تصاویر سابتلنی را باز نشر داده شده بدون توضیحی خاص دربارۀ تفسیر متن در این فقره و همچنین در کتاب تاریخ باغ و باغسازی در ایران.۴۴
پس از پوگاچنکووا که احتمالاً از دو نسخۀ خطی موجود در کتابخانههای روسیه استفاده کرده است۴۵ همۀ محققان طبع محمد مشیری را دربارۀ واژۀ «غرق» مد نظر قرار دادهاند.۴۶ حالا ببینیم که نسخههای مورد استفادۀ مشیری در تصحیح و چاپ ارشادالزراعه چه بوده است. مشیری در مقدمۀ کتاب نسخههای موجود از ارشادالزراعه را اینطور فهرست کرده است:
۱- نسخۀ تاریخ ۱۱۸۲ که بر همۀ نسخهها رجحان دارد؛
۲- نسخۀ کتابخانۀ ملی به شمارۀ ۱۵۵۳ که فاقد مقدمه است و احتمالاً اساس چاپ عبدالغفار نجمالدوله همین نسخه بوده است؛
۳- نسخۀ کتابخانۀ ملی که در سال ۱۰۸۱ ق. تحریر شده است. این نسخه کمغلطتر است و مقدمه و فصول آن کامل است و برای مقابله و تصحیح بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است؛
۴- نسخۀ کتابخانۀ مجلس به تاریخ ۹۲۷ ق. این نسخه کامل است و رسائل دیگری هم از مؤلف در آن آمده است. اما مغلوط و ناخوانا و بدخط است؛۴۷
۵- نسخۀ کتابخانۀ مسجد و مدرسۀ سپهسالار به شمارۀ ۲۸۵۸؛
۶- نسخۀ کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران؛
۷- نسخۀ کتابخانۀ ملی تبریز به شمارۀ ۳۴۱۵ و تحریر سال ۱۰۵۰ ق.
مشیری میگوید که از چهار نسخۀ اول در تصحیح کتاب استفاده کرده است. مورد اول که مشیری آن را بر همۀ نسخهها ترجیح داده است ۲۶۱ سال بعد از تألیف کتاب تحریر شده است درحالی که مورد چهارم فقط ۶ سال پس از تألیف کتاب تحریر شده است. نسخۀ دوم احتمالاً فاقد روضۀ هشتم است چون کتاب چاپی نجمالدوله هم روضۀ هشتم را ندارد. از آنجا که موضوع مورد بحث ما روضۀ هشتم است و نسخۀ کتابخانۀ مجلس هم کاملتر است و همۀ فصول را دارد و افزون بر ارشادالزراعه حاوی رسائل مهم دیگری هم هست میتواند مورد استفادۀ ما در حل مسائل روضۀ هشتم قرار بگیرد. (تصویر ۱۰ و ۱۱ و ۱۲) ضمن اینکه دستکم در روضۀ هشتم بسیار خواناست و غلطهای کمتری دارد.۴۸ گمان بنده این است که این نسخه بهرغم اهمیتش کمتر مورد توجه مشیری بوده است.۴۹ با مراجعه به این نسخه معلوم میشود که کلمۀ مورد نظر ما «غرق» نیست و «عَرْقْ» است و یکی از معانی «عرق» در فارسی بر اساس لغتنامۀ دهخدا «راه پاسپرده و مسلوک» و «راهی که مردم آن را پیمایند تا واضح و آشکار گردد» است. با این توجه همۀ تفسیرهای مربوط به معنی «غرق» و کانالِ زیرزمینیِ ذخیرۀ آب و تغذیه کنندۀ آبِ حوضِ اصلی و جزئیاتی که بر اساسِ این تفسیر از باغِ موصوفِ روضۀ هشتمِ ارشادالزراعه در پلان و مقطع ترسیم شده است و دستکم از سال ۱۹۹۳م./ ۱۳۷۲ش به بعد در نوشتههای محققان فرنگی و ایرانی تکرار شده است اشتباه است.
اگر طبعِ مشیری (تصویر ۱۳ و ۱۴ و ۱۵) را با نسخۀ کتابخانۀ مجلس بهدقت مقایسه کنیم متوجه میشویم علاوه بر اشتباهات املایی که متن چاپی و احتمالاً نسخۀ اساس مصحح دارد در فقرات دیگری با نسخۀ خطی مورخ ۹۲۷ کتابخانۀ مجلس تفاوت دارد. این تفاوتها را - به جز در بخشهای ابتدایی روضۀ هشتم و شعر مندرج در این بخش۵۰ و پس از عنوانِ فرعی «طرح چهارباغ و عمارت»۵۱ - در تصویر ۱۶ میتوانید ببینید. مقایسه این دو نسخه برتری نسخۀ کتابخانۀ مجلس و اهمیت مراجعه به آن را نشان میدهد. اما سخن آخر:
نکتۀ اول اینکه شاید اگر سابتلنی و دیگر محققان به متن اصلی مقالۀ پوگاچنکووا مراجعه کرده بودند و بیشتر در مورد آن دقیق میشدند دچار چنین اشتباهی نمیشدند و این مثال اهمیت چنین توجهاتی را در مطالعات تاریخ معماری ایران نشان میدهد و نکتۀ دوم اینکه درکِ نسخهشناسانه از متون تاریخی سبب میشود در کار تحقیق در تاریخِ معماریِ ایران و استفاده از منابع مکتوب، با سادهانگاری و نگاه عوامانه به نسخهشناسی، نسخههای متعدد یک نوشته را به نسخۀ نزدیک به تألیف ترجیح ندهیم، چرا که در کار ما زمان و مکانِ تحریر بسیار مهم است. چه بسیار نسخههایی که به سبب تفاوت تاریخی یا جغرافیایی در تألیف و تحریر با هم متفاوتاند و محررِ کتاب به سیاق گذشته فقط خود را ملزم به تحریرِ عین به عین کتاب نمیدانسته و خود با توجه به دانستهها و تاریخ و مکان زندگیاش چیزهایی به نسخهها افزوده است. ضمن اینکه مصححان کنونی نیز با دانش عمومی به سراغ واژگان تخصصی میرود و اتفاقاً ممکن است در همین مواضع دچار لغزش شود. مصحح ارشادالزراعه که چندان مشهور نیست؛ اما چه بسا مصححین بسیار دانشمند و شاخصی که اتفاقاً در همین مواضع دچار لغزش شدهاند. در هر حال در کار استفاده از منابع مکتوب برای تاریخ معماری ایران توجه به تصحیحِ نسخهها و بازنگری در آنها بسیار مهم و راهگشاست و چه بسا جلو خطاهایی از این دست را بگیرد و نکتۀ دیگر اینکه بهندرت ممکن است کسی که زبان مادریاش یکی از زبانهای رایج در ایران نباشد بتواند به همۀ دقایق و ظرایف منابع مکتوب، چه در واژگان و چه در مفاهیم و گفتمانهای حاکم بر فرهنگ ایران، واقف شود. موضعِ خطا در بین محققان فرنگی هم همینجاست و این وظیفۀ محققان ایرانی را بیشتر میکند و همتی بیشتر میطلبد.
***
بعد از نوشتن این یادداشت متوجه یادداشتی از آقای دکتر حمیدرضا جیحانی در همین وبگاه آسمانه شدم به تاریخ آذر ۱۳۹۶. در این یادداشت ایشان که نسخۀ کتابخانۀ مجلس را دیده بودند۵۳ به همین نکتۀ تفاوت «غرق» و «عرق» در دو نسخه پی بردهاند و به آن اشاره کردهاند و این یادداشت به طرز عجیبی از زیر چشمم در رفته بود! مِصداق مَثل «آب در کوزه و ...». همچنین ایشان در کتاب منظر باغ: سیر تحول، نقش شهری و اصول شکلگیری بر اساس نسخۀ کتابخانۀ مجلس به تفسیرمتن روضۀ هشتم ارشادالزراعه پرداختهاند۵۴ و به اشکال سابتلنی در تفسیرِ «غرق» اشاره کردهاند.۵۵ با وجود این نوشتهها، با توجه به اینکه نوشتۀ من بیشتر دربارۀ توجه دادن به ریشهها و تکثیر و تبعات یک اشتباه و نحوۀ جلوگیری از آن و توجه به وجوه نسخهشناختیِ منابع مکتوب، از طریق یک مثال، است خالی از فایده ندیدم که این نوشته را هم منتشر کنم.
پینوشت
۱ - از دوست عزیز و بزرگوارم آقای نوشاد رکنی که مسبب آشنایی بنده با علم فلاحت و متون آن به عنوان منبع تاریخ معماری ایران شدند و نکات فراوانی را در این زمینه به من یاد دادند بسیار متشکرم.
۲- از پستترین شغلها در گذشته که وظیفۀ گرم نگهداشتن تون حمامها با سرگین حیوانات را برعهده داشته است.
۳- عبدالغفار نجمالدوله، مجموعۀ علم ایرانی در زراعت و فلاحت و باغبانی و غیره مشتمل بر چهار کتاب.
۴- افشار، «رسائلی از مؤلف ارشادالزراعه».
۵- نسخۀ شمارۀ ۵۴۵۶ کتابخانۀ مجلس.
۶- قاسم بن یوسف ابونصری هروی، ارشادالزراعه، به اهتمام محمد مشیری.
7- Galina Anatolevna Pugachenkova
8- Пугаченкова, “Садово-парковое искусство Средней Азии в эпоху Тимура и Тимуридов”, стр. 143-168; or:
Pugachenkova, “Sadovo-parkovoe iskusstvo Srednei Azii v èpokhu Timura i timuridov”. p. 143-168; or:
Pugachenkova, “The art of gardens and parks in Central Asia during the period of Timur and the Timurids”, p. 143-168.
9- Ibib, p. 153.
۱۰- نویسنده در داخل تصویر توضیحاتی با دست و به زبان روسی نوشته است که بعضاً خوانا نیست. از جمله عبارت «дорожка [...] црцсамц» که شاید به معنای پیادهراه باشد.
11- Ralph Pinder Wilson
12- Pinder Wilson, “The Persian Garden: Bagh and Chahar Bagh, in The Ialamic Garden”, figure 8, p. XIII.
ممنونم از خانم صفا محمودیان که این منبع را در اختیار من گذاشتند.
۱۳- مشخص است که رالف پیندر ویلسن از طبع مشیری استفاده کرده است. نک: ibid, p. 83
14- Pugachenkova, Chefs-d’œuvre d’architecture de l’Asie centrale, XIVe-XVe siècle, p. 55.
۱۵- این کانالها پیرامون باغ حفر میشدهاند:
L’ Irshad al-zirac a recommande de creuser un aryq (canal) sur le perimetre du tcharbagh, de doubler l’allee centrale d’un autre canal et de construire une vasque (hawz) au milieu de la cour dallee devant le pavilion.
see: Pugachenkova, Chefs-d’œuvre d’architecture de l’Asie centrale, XIVe-XVe siècle, p. 56.
16- Alemi, "Chahar Bagh”, p. 38-45.
17- مهوش عالمی در این مقاله همۀ عبارات روضۀ هشتم را معنی نکرده است و تصویری هم که ترسیم کرده حاوی همۀ جزئیات باغِ موصوفِ ارشادالزراعه نیست؛ اما در همین توضیحات به نظر میرسد که قسمت مربوط به «غرق» را مسیر پیادهرو در نظر گرفته است و توضیح بیشتری دربارۀ این کلمه نداده است. ارجاع خانم عالمی در مورد متن ارشادالزراعه هم به مقالۀ ایرج افشار در فرهنگ ایرانزمین است که حاوی متن ارشادالزراعه نیست و بقیۀ آثار قاسم بن یوسف ابونصری هروی را در که ادامۀ نسخهای از ارشادالزراعه متعلق به کتابخانۀ مجلس آمده چاپ کرده است. خانم عالمی معلوم نکرده از کدام نسخۀ ارشادالزراعه برای طرح چهارباغ استفاده کرده است؛ نسخۀ کتابخانۀ مجلس یا طبع محمد مشیری. با توجه به پانوشت شمارۀ ۳۰ در صفحۀ ۴۴ و ۴۵ و بیان نام گلها و درختان چون از گل «زعفرانی» یاد کرده است معلوم میشود نسخۀ مورد استفادهاش طبع مشیری است چون در نسخۀ کتابخانۀ مجلس گل «زعفران» به کار رفته است. نک:
Mahvash Alemi, "Chahar Bagh”, p. 38, 40.
ibid, note 30: p. 43 , 45.
نک: قاسم بن یوسف ابونصری هروی، ارشادالزراعه، ص ۲۸۱؛
نک: قاسم بن یوسف ابونصری هروی، ارشادالزراعه، نسخۀ خطی شمارۀ ۵۴۵۶، ص ۲۱۱ب.
۱۸- ترسیمِ نسخهای از مقاله که در دسترس بود سیاهوسفید بود برای همین از تصویر مندرج در مقالۀ «مفاهیم تأثیرگذار بر شکلگیری منظر در دورۀ صفوی و نقش طبیعت در تبیین آنها» استفاده شد. نک: جیحانی و رضاییپور، «مفاهیم تأثیرگذار بر شکلگیری منظر در دورۀ صفوی و نقش طبیعت در تبیین آنها»، ص ۶۹.
19- Maria Eva Subtelny
۲۰- صفحۀ ماریا سابتلنی در دانشگاه تورنتو
21- Subtelny, “A Medieval Persian Agricultural Manual in Context: The Irshād al-Zirā’a in Late Timurid and Early Safavid Khorasan”, p. 167-217.
22- Subtelny, “Mīrak-i Sayyid Ghiyās and the Timurid Tradition of Landscape Architecture”, p. 19-60.
23- Lisa Golombek
24- Golombek, “The Gardens of Timur: New Perspectives”, p. 137-147.
25- Golombek, “The Gardens of Timur: New Perspectives”, Note 1, 26 , 28: p. 145, 146.
26- Subtelny, "Agriculture and the Timurid Chahargagh: The Evidence from a Medieval Persian Agricultural Manual”, p. 110-128.
27- This article is in part a revised and expanded summary of two studies published in Studio Iranica.
28- Subtelny, "Agriculture and the Timerud Chahargagh: The Evidence from a Medieval Persian Agricultural Manual”, p. 127, 128.
29- Ibid, P. 117.
30- Another three zarc should be left for a subterranean reservoir channel (gharq) [the top of] which serves as a walkway. See: ibib, P. 117.
31- Ibid, Note 110: "This must have fed the water channels and the central pool ,an explanation offered by Lisa Golombek. For approximation of the term, see cAli Akbar Dihkhuda, Lughat-nama,"Gh," p. 159-60." p. 123.
۳۲- اینکه توضیحش را از روی پوگانچکووا برداشته یا نه معلوم نیست. به هر حال لفظ (aryq) اگر دلالت بر کلمۀ عریق بکند و جای همان (gharq) باشد نشان دهندۀ این است که در نسخۀ مرجع پوگاچنکوا املای دیگری از این کلمه وجود داشته است. نکتهای که در ادامۀ یادداشت روشن خواهد شد.
۳۳- اگر عبارت پوگاچنکووا (aryq) را عریق بخوانیم معنایی که معادل کانال باشد، آن طور که منظور او بوده، در لغتنامهها پیدا نمیشود.
۳۴- ترجمۀ فارسی مقاله در مجلۀ گلستان هنر چاپ شده است: نک: سابتلنی، «باغ ایرانی: واقعیت و خیال»، ص ۱۶ تا ۲۹.
35- Subtelny, “Le jaedin Persan: pramatisme et imaginaire”.
36- Damgaard, “The Paradisical Garden; Tracing the Timurid Chahar Bagh”, p. 29-38.
37- Kristoffer Damgaard
38- Damgaard, “The Paradisical Garden; Tracing the Timurid Chahar Bagh”, p. 36.
39- paved walkway topping a subterranean reservoir channel and lined on both sides with iris. see: Damgaard, “The Paradisical Garden; Tracing the Timurid Chahar Bagh”, p. 31.
40- Subtelny, Timurids in Transition: Turko-Persian Politics and Acculturation in Medieval Iran.
۴۱- در این کتاب اشارۀ مستقیمی به جزئیات باغِ موصوف ارشادالزراعه نشده است اما در صفحۀ ۱۳۵ کتاب در بیان ارکان این باغ به نقل از ارشادالزراعه از «water irrigation channels, pools, fountains» یاد شده که میتواند اشاره به «غرق» هم باشد. ضمناً در جایجای کتاب به ارشادالزراعه و سایر تألیفات صاحب آن اشاره شده است. جالب اینجاست که در پیوستهای کتاب وقفنامۀ مقبرۀ آفاقبیگم همسر سلطان حسین بایقرا چاپ و تفسیر شده است. اینجا هم سه بار واژهای به کار رفته که معنی آن نامعلوم است: «نوقابه». (نک: ibid, p. 318) این کلمه در این نوشته به معنایی در حدود منبعی برای تأمین آب به کار رفته است. سابتلنی آن را مرتبط با «نقب» و «نقوب» دانسته و در پانوشت شمارۀ ۴۵ صفحۀ ۳۶۵ بر اساس این ارتباط آن را چاه یا چیزی مشابه «subterranean water channel» یعنی کانال زیرزمینی آب دانسته است، عین همان معنیای که برای «غرق» حدس زده است!
"This may be a technical term, rather than a toponym, although its meaning is unclear. It may be related to naqb (pl. nuqub), meaning a subterranean water channel or a well. see al-Karaji, Istikhraj-i abha-yi panhani, 57." see: Ibid, Note 45, p. 365.
آبادیهای فراوانی در ایران با نام نوق، نوغ و نوغاب وجود دارد. قاعدتاً این کلمه باید معنایی داشته باشد و نام این آبادیها هم ارتباطی به آن معنا داشته باشد. شاید در زبانهای کهن یا زبانهای غیر فارسی مثل عربی یا ترکی یا مغولی.
۴۲- حیدر نتاج و دیگران. «نقدی بر فرضیۀ الگوی چهار باغ»، ص ۲۷.
۴۳- جمالالدین، «باغسازی در ارشادالزراعه»، ص ۸ و ۹ و ۱۱.
۴۴- جمالالدین، تاریخ باغ و باغسازی در ایران، ص ۲۱۱ و ۲۳۰ و ۲۳۱ و ۲۳۳.
۴۵- نک: پطروشفسکی، کشاوزی و مناسبات ارضی در ایران، ج۱، ص ۳۸ و ۳۹.
۴۶- قاسم بن یوسف ابونصری هروی، ارشادالزراعه، به اهتمام محمد مشیری.
۴۷- این همان نسخهای که مرحوم ایرج افشار آن را در مقالۀ «رسائلی از مؤلف ارشادالزراعه» معرفی کرده است. نک: ایرج افشار، «رسائلی از مؤلف ارشادالزراعه».
۴۸- مثلاً کلمۀ ذرع در نسخۀ چاپی مشیری جاهایی به اشتباه زرع نوشته شده است اما در نسخۀ کتابخانۀ مجلس در روضۀ هشتم همهجا ذرع است. نک: قاسم بن یوسف ابونصری هروی، ارشادالزراعه، ص ۲۸۱؛ قاسم بن یوسف ابونصری هروی، ارشادالزراعه، نسخۀ خطی شمارۀ ۵۴۵۶، ص ۲۱۱الف.
۴۹- جالب اینجاست که سابتلنی هم این نسخه را میشناخته یا دستکم در تألیفات بعدیاش آن را دیده است چون در کتاب تیموریان در برهۀ گذار به آن اشاره میکند. نک:
Subtelny, Timurids in Transition, p. 144, 145, Note: 208.
اما بیشتر به رسائل افزودۀ این نسخه توجه داشته و روضۀ هشتم این نسخه را هیچگاه مورد توجه قرار نداده است. در میان محققان ایرانی هم حمیدرضا جیحانی در مقالۀ «مفاهیم تأثیرگذار بر شکلگیری منظر در دورۀ صفوی و نقش طبیعت در تبیین آنها» نسخۀ کتابخانۀ مجلس را مورد توجه قرار دادهاند اما به مفهوم واژه «غرق» در ارشادالزراعه و این نسخه اشارهای نکردهاند. ایشان در دانشگاه شهید بهشتی در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۹۱ سخنرانیای با عنوان «چهارباغ در سدۀ دهم قمری» کردند و دربارۀ طرح چهارباغ موصوفِ ارشادالزراعه و ترسیمات محققان فرنگی بحث کردهاند اما اشارهای به جزئیات باغ و معنای «غرق» نکردند. همچنین ایشان مقالهای هم دارند با عنوان «نسبت میان چهارباغ و باغِ چهاربخشی بر اساس دو متن نثر و نظم سدۀ دهم هجری قمری» در نشریۀ اندیشۀ معماری هنوز منتشر نشده است و طبیعتاً محتوای آن را نمیدانم. به هرحال حمیدرضا جیحانی بیش از سایر محققان در نظرهای سابتلنی مداقه کرده و این دقتها دستکم در همان سخنرانی دانشگاه شهید بهشتی قابل مشاهده است.
۵۰- بحثهایی بر سر این شعر وجود دارد. خصوصاً دربارۀ مصرع «در عرض چهارباغِ امکان» بر اساس نسخۀ مشیری مهوش عالمی آن را «چهارباغ اَمکان» دانسته است درحالی که در نسخۀ کتابخانۀ مجلس طور دیگری نوشته است: در عرصۀ چهارباغ امکان [یا ارکان]. این جور دقتها بدون ملاحظات نسخهشناختی راه به جایی نمیبرد.
۵۱- دربارۀ لفظ چهارباغ هم بسیار سخن گفته شده است؛ اما احتمالاً اولین و شاید درستترین نظر سخن بارتولد باشد که چهارباغ باغی است که کوشک یا کاخ را از چهار طرف احاطه کرده است. نک:
Пугаченкова, “Садово-парковое искусство Средней Азии в эпоху Тимура и Тимуридов”, стр. 152.
۵۲- حمیدرضا جیحانی در سخنرانی دانشگاه بهشتی حدس زده «خیار» در طبع مشیری اشتباه است و اصل آن باید چنار باشد که درست است.
۵۳- در پانوشت شمارۀ ۴۹ اشاره کردهام که ایشان نسخۀ کتابخانۀ مجلس را دیدهاند.
۵۴- از خانم نغمه اسدی که مرا از وجود این کتاب آگاه کردند سپاسگزارم.
۵۵- جیحانی و رضائیپور، منظرباغ: سیر تحول و نقش شهری و اصول شکلگیری، ص ۳۰.
کتابنامه
افشار، ایرج. «رسائلی از مؤلف ارشادالزراعه». در: فرهنگ ایرانزمین، ش ۱۳ (۱۳۴۴): ۷ تا ۲۸.
پطروشفسکی، ایلیا پاولویچ. کشاوزی و مناسبات ارضی در ایران عهد مغول. ج۱. ترجمۀ کریم کشاورز. تهران: مؤسسۀ مطالعات و تحقیقات اجتماعی، ۱۳۴۳.
جمالالدین، غلامرضا. «باغسازی در ارشادالزراعه». در: منظر، ش ۳۲ (پاییز ۱۳۹۴): ۶ تا ۱۳.
جمالالدین، غلامرضا. تاریخ باغ و باغسازی در ایران. تهران: روزنه، ۱۳۹۸.
جیحانی، حمیدرضا و مریم رضاییپور. «مفاهیم تأثیرگذار بر شکلگیری منظر در دورۀ صفوی و نقش طبیعت در تبیین آنها». در: فصلنامۀ هنرهای سنتی اسلامی، ش ۱ (تابستان ۱۳۹۲): ص ۵۹ تا ۸۳.
جیحانی، حمیدرضا و مریم رضاییپور. منظر باغ: سیر تحول، نقش شهری و اصول شکلگیری. کاشان: دانشگاه کاشان، ۱۳۹۶.
حیدر نتاج، وحید و سیدامیر منصوری. «نقدی بر فرضیۀ الگوی چهار باغ». در: باغ نظر، ش ۶ (پاییز و زمستان ۱۳۸۸): ۱۷ تا ۳۰.
سابتلنی، ماریا اوا. «باغ ایرانی: واقعیت و خیال». ترجمۀ داود طبایی. در: گلستان هنر، ش ۱۲ (پاییز ۱۳۸۷): ۱۶ تا ۲۹.
عبدالغفار نجمالدوله. مجموعۀ علم ایرانی در زراعت و فلاحت و باغبانی و غیره مشتمل بر چهار کتاب. تهران: بینا، ۱۳۲۳ ق.
قاسم بن یوسف ابونصری هروی. ارشادالزراعه. به اهتمام محمد مشیری. تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۴۶.
قاسم بن یوسف ابونصری هروی، ارشادالزراعه. نسخۀ خطی شمارۀ ۵۴۵۶ در کتابخانۀ مجلس.
Alemi, Mahvash. "Chahar Bagh”. In: Environmental Design: Journal of the Islamic Environmental Design Research Centre , edited by Attilo Petruccioli. Rome: Carucci Editions, 1986: 38-45.
Damgaard, Kristoffer. “The Paradisical Garden; Tracing the Timurid Chahar Bagh”. in: The DSCA Journal, No.1 (July 2002): 29-38.
Golombek, Lisa. “The Gardens of Timur: New Perspectives”. In: Muqarnas Volume XII: An Annual on Islamic Art and Architecture. Leiden: E.J. Brill, 1995: p. 137-147.
MacDougall, Elisabeth B., Richard Ettinghausen. The Ialamic Garden. Washington, D.C.: Dumbarton Oaks, Trustees for Harvard University, 1976.
Pinder Wilson, Ralph. “The Persian Garden: Bagh and Chahar Bagh”. In: Elisabeth B. MacDougall, Richard Ettinghausen, The Ialamic Garden, Washington, D.C.: Dumbarton Oaks, Trustees for Harvard University, 1976.
Пугаченкова, Г.А. “Садово-парковое искусство Средней Азии в эпоху Тимура и Тимуридов”. B: Труды САГУ, н. с, вып. XXIII, Гуманитарные науки, кн. 4 (История), Ташкент: 1951. стр. 143—168.
Pugachenkova, Galina. “Sadovo-parkovoe iskusstvo Srednei Azii v èpokhu Timura i timuridov”. in: Proceedings of SAGU, n. s, no. XXIII, Humanities, Prince. 4 (History), Tashkent: 1951, pp. 143-168. English translation of the article’s title: (“The art of gardens and parks in Central Asia during the period of Timur and the Timurids”).
Pugachenkova, Galina. Chefs-d’œuvre d’architecture de l’Asie centrale, XIVe-XVe siècle. Paris: Presses de l’Unesco, 1981.
Subtelny, Maria Eva. "Agriculture and the Timurid Chahargagh: The Evidence from a Medieval Persian Agricultural Manual". In: Gardens in the Time of the Great Muslim Empires: Theory and Design, edited by Attilio Petruccioli,. Leiden; New York: E.J. Brill, 1997: p. 110-128.
Subtelny, Maria Eva. “A Medieval Persian Agricultural Manual in Context: The Irshād al-Zirā’a in Late Timurid and Early Safavid Khorasan”. In: Studia Iranica, Vol. 22/2 (1993): p. 167-217.
Subtelny, Maria Eva. “Le jaedin Persan: pramatisme et imaginaire”. En: idem, Le monde est un jardin: aspects de l’histoire culturelle de l’Iran medieval, Paris: Association Pour L’Avancement Des Etudes Iraniennes, 2002.
Subtelny, Maria Eva. “Mīrak-i Sayyid Ghiyās and the Timurid Tradition of Landscape Architecture”. In: Studia Iranica, Vol. 24/1 (1995): p. 19-60.
Subtelny, Maria Eva. Le monde est un jardin: aspects de l’histoire culturelle de l’Iran medieval. Paris: Association Pour L’Avancement Des Etudes Iraniennes, 2002.
Subtelny, Maria Eva. Timurids in Transition: Turko-Persian Politics and Acculturation in Medieval Iran. Leiden, Boston: Brill, 2007.