گزارش مقالۀ منتشرشده در مجلۀ Journal of Archaeological Science
به کارگیری روشهای علمی در شناسایی مواد و رنگهای نقاشی ایرانی تقریبا هشتاد سال سابقه دارد و نخست در موزههای اروپا با هدف شناسایی آثار بدلی آغاز شده است. از همان آغاز اینکه قدما بسیاری از رنگهای نقاشی ایرانی را در متون تاریخی خوشنویسی، نقاشی و کیمیاگری نام برده و به آنها اشاره کردهاند، توجه پژوهشگران را جلب کرد و تطبیق نتایج آزمونهای شیمیایی با متون تاریخی قسمتی از این بررسی ها شد. همخوانی و گاه ناهمخوانی این دو منبع اطلاعاتی، این نوع پژوهشها را شیرینتر ساخته است. به این واسطه دانش امروز از رنگهای تاریخی ایران اگرچه امروز بیش از دیروز است، اما هنوز تا داشتن تصور جامعی از سیر تحول رنگسازی در ایران فاصلۀ زیادی دارد. صد البته دانش و اطلاعات ما از فنون نقاشی ایران اوایل دورۀ اسلامی بسیار کمتر است.
جای تکرار نیست که درمورد مسجد جامع فهرج و تاریخش بحث و نظر بسیار است و محمدکریم پیرنیا، اوژنیو گالدیری، مهرداد شکوهی، باربارا فینستر و علیرضا انیسی از آن نوشتهاند. اما یکی از بهترین بررسیها را باید متن کمتر خوانده شدۀ ریکاردو زیپولی و بیانکا آلفیری دانست. گرچه آثار اندک رنگ در مسجد جامع فهرج تنها توجه زیپولی و آلفیری و بعدها انیسی را جلب کرده و تنها این محققان به آن اشاره دارند. از نظر نگارندگان این رنگها و رنگهای دیگری که به نظر میرسد زیر لایۀ سفیدکاری در مسجد پنهاناند، برای درک بهتر تاریخ مسجد و نیز تاریخ نخستین دیوارنگارههای دورۀ اسلامی، اهمیت زیادی دارند و به آنها توجه نشده است. ستونها و بدنههای خشتی مسجد از سیمگل نرمی پوشش یافته و روی سیمگل لایۀ نازکی از سفیدکاری وجود دارد که نظیرش را در بسیاری مساجد منطقۀ یزد میتوان یافت.
به جز این رنگ سفید آثار اندکی از رنگ قرمز، آبی و سیاه را در بدنههای بنا میتوان دید. قرمز به جز روی نقش درهای دولنگهای که با گل بر دیوار جنوب شرقی مسجد ساخته شده، به صورت شمسۀ رنگ رفتهای بر یکی از ستونهای سمت قبله دیده میشود. آثار اندکی از آبی بر محراب اصلی مسجد باقی است و به نظر میرسد خطوط سیاه برای دورگیری ستونچههای جرزهای اصلی سمت قبله به کار رفته بوده که بعدتر دوباره سفیدکاری شدهاند.
حاصل بررسی آزمایشگاهی رنگها نشان داد که سفید به کار رفته به طور عمده همان چیزی است که نگارندگان قبلا در چندین بنای دیگر استان یزد نیز یافتهاند؛ گِلِ گیوه یا گِلِ یزدی که مطابق گزارشهای تاریخی به جز یزد، در نایین و کاشان نیز به دست میآمد. آبی و قرمز مسجد جامع فهرج لاجورد و اخرای قرمز است که باز در ایران بسیار یافت شده و از قدیمیترین رنگهای نقاشی ایرانی هستند. لاجورد در ایران بیشتر از منطقۀ بدخشان افغانستان امروز تامین میشده است. اما رنگ سیاه ترکیبی ناآشنا داشت و مطابق نتایج به ترکیبی کمیاب از سرب متعلق بود که همراه آن ترکیب زردرنگ سمیای از سرب و ارسنیک وجود دارد. هیچ ردپایی از به کارگیری این ترکیب در رنگهای نقاشی ایرانی یافت نشد و این رنگ در نقاشی ایرانی برای نخستین بار دیده میشد. عناصر و ترکیبات جزیی موجود در این رنگ برای یافتن محل استخراجش مورد استفاده قرار گرفت و معادن سرب منطقه جستجو شدند. معدن احتمالی این ترکیب در سی و پنج کیلومتری غرب فهرج در دره زنجیر تفت یافت شد. این معدن از معادن قدیمی و هنوز فعال سرب و روی منطقه است که آزمایش نمونههایی از آن نیز مشابهت ترکیبات را تاکید کرد. جز سفید و آبی و قرمز مشاهده شده بر دیوار مسجد جامع فهرج، رنگبندی اولیۀ نقوشی که امروزه سیاه دیده میشوند، هنوز مشخص نیست. اما این رنگها را میتوان نمونۀ نادری از کاربرد رنگ سیاه سرب۱ و معدن احتمالی آن را دره زنجیر تفت دانست.
*مقالۀ پرویز هلاکویی و نگارنده که دو سال پیش منتشر شد را میتوانید اینجا بیابید:
Parviz Holakooei, Amir-HosseinKarimy. "Early Islamic pigments used at the Masjid-i Jame of Fahraj, Iran: a possible use of black plattnerite". in Journal of Archaeological Science, n 54 (2015) pp. 217-227.