معماری از مظاهر فرهنگ است و خانه عامترین مظهر معماری. خانههای قاجاری تبریز بخشی از گنجینۀ عظیم و پربار تاریخ معماری ایران است که نیاز به شناختن و شناساندن دارد. از آنجا که هر اثر معماری با بستر فرهنگیاش پیوند دارد و خانه از مظاهر گویای این پیوند است، فهم معماری خانه از طریق فهم پیوند میان کالبد معماری و زندگی و فرهنگ جاری در آن ممکن میشود. اَمُس رپوپورت ــ معمار، جامعهشناس، و روانشناس لهستانی ــ متفکری است که به موضوع پیوند معماری و فرهنگ و مطالعات محیطیـ رفتاری پرداخته و در تدوین نظریهای عام در چارچوب انسانشناسی کوشیده است. از این رو، آراء و روش پژوهشی رپوپورت میتواند برای بررسی و شناخت خانههای تبریز راهگشا باشد.
پریسا محمدحسینی در این تحقیق میکوشد خانههای قاجاری تبریز را از طریق ارتباط آنها با سیاق فرهنگیشان بشناسد. پایۀ نظری این تحقیق، بنا بر ایجاب موضوع برای فهم ارتباط میان محیط و فرهنگ، برآمده از مطالعات محیطیـ رفتاری و شیوۀ تفکیک مفاهیم رپوپورت است. او در این تحقیق، علاوه بر مطالعات کتابخانهای، برای آشنایی با سیاق تبریز دورۀ قاجاریه تا اوایل پهلوی، به بررسی میدانی کالبد خانهها و مصاحبه با کسانی هم پرداخته است که خود در خانههای قاجاری تبریز زندگی کردهاند.
این تحقیق دارای دوبخش و پنج فصل است. بخش اول، در سه فصل، به تبیین شالودۀ نظری تحقیق و دیدگاه رپوپورت پرداخته است. در فصل اول به شناخت رپوپورت، زمینۀ پژوهشی و سیر تکوین اندیشۀ او میپردازد و در فصل دوم دیدگاه رپوپورت را بهتفصیل میشناسد و در فصل سوم به تبیین چهارچوب نظری تحقیق میپردازد. بخش دوم تحقیق در دو فصل، فصل چهارم و پنجم، به بررسی خانههای قاجاری تبریز اختصاص دارد. در فصل چهارم، با تبریز و تبریزیان آشنا میشویم و در فصل پنجم خانههای سلماسی، نقشیه، شربتاوغلو بر اساس دیدگاه رپوپورت و چهارچوب نظری تحقیق مطالعه و بررسی میشود. در پایان، با توجه به تجربۀ تحقیق در کاربرد دیدگاه رپوپورت، به محدودیتها و احتیاطهایی اشاره میشود که لازم است برای تحقیقهای بعدی در اینباره در نظر گرفته شود.
پریسا محمدحسینی بریس. «بررسی پیوند کالبد خانه و فرهنگ در خانههای قاجاری تبریز براساس دیدگاه ایمس رپوپورت». پایاننامۀ کارشناسی ارشد مطالعات معماری ایران. استاد راهنما: دکتر فرزین فردانش. استاد مشاور اول: مهندس اکبر تقیزادۀ اصل، استاد مشاور دوم: دکتر مهرداد قیومی بیدهندی. تهران: دانشگاه شهید بهشتی، بهمن ۱۳۹۰.