۱۸. تاریخ هنر و نهادهایش: بنیادهای یک رشته (۱) (پارهای دیگر از کتابنگاشت توضیحی نظریههای تاریخ معماری و هنر)
مشخصات کتاب
Mansfield, Elizabeth (ed.). (2002). Art history and Its Institutions: Foundations of a Discipline. London: Routledge, 295 pages.
منسفیلد، الیزابت (و.). تاریخ هنر و نهادهایش: بنیادهای یک رشته. بررسی کتاب الیزابت منسفیلد، استاد تاریخ هنر در دانشگاه ساوت در سوانی امریکا، در این کتاب، مقالاتی را بر محور موضوع بررسی رشتهی تاریخ هنر را از طریق نهادهایش گرد آورده است. او معتقد است نهادها و مؤسسات مربوط به تاریخ هنرند که معیارهای متداول در تاریخ هنر را بهوجود میآورند. پرسش اصلی این کتاب نیز پرسش از چیستی تاریخ هنر است؛ اما به طرزی متفاوت با دیگر کتابها. این پرسش صرفاً پرسشی فلسفی یا روشی نیست؛ بلکه پرسشی معطوف به متن عالم حرفهی تاریخ هنر است. میتوان به جای پرسش از فیلسوفان و فیلسوفان تاریخ و امثال آنان، پرسید که تاریخ هنر در نزد موزهداران، دانشگاهیان، منتقدان هنر، مجموعهداران، عاملان خرید و فروش آثار هنری، و هنرمندان به چه معناست. بر این اساس، در این کتاب، تکوین تاریخ هنر از منظر حرفهای و نهادی مطالعه شده است. نوزده مقالهی کتاب را استادان تاریخ هنر و نقد هنر و فلسفهی هنر نوشتهاند. منسفیلد مقالات را در سه بخش سامان داده است، که حوزههای مختلف موضوع را فرامیگیرد؛ از جمله عرصههای گوناگونی که در آن تاریخ هنر آموزش داده میشود وآموخته میشود، رابطهی بین تاریخ هنر و مدرنیسم، و نظامهایی که محدودهی تاریخ هنر را تعریف و هدایت میکند. هریک از نویسندگان مقالات، به بررسی نهادهای گوناگون ــ از موزهها و دانشگاهها گرفته تا دادگاههای حقوقی و کارگاههای عکاسی ــ میپردازند، تا پیچیدگی تعامل میان آنها و تأثیرشان در تکوین رشتهی تاریخ هنر را آشکار سازند. موضوع مشترک مقالهها تکوین عملی تاریخ هنر در طی رویدادهایی است که در پیدایی ضوابط تاریخ هنر و تغییرات آن در طی دورههای مختلف نقش داشته است. بخش اول کتاب، با عنوان «قرار دادن تاریخ هنر در جایگاه خود»، شامل مقالههایی است با موضوع تأسیس نهادهای رسمی و مرتبط با تاریخ هنر. در این بخش، بسترهای تاریخ هنر تبیین میشود. در مقالهی نخست، «تاریخ هنر و مدرنیسم»، خاستگاه نهادی و منشأ وجودی تاریخ هنر از منظر مطالعات باستانشناسی و بر اساس کتاب ناتمام والتر بنیامین به نام «پروژهی گذرگاههای طاقدار» بررسی میشود. در مقالهی دوم، «خبر از ناگفتهها: تاریخ هنر، موزهداری و تکوین خویش»، نسبت موزه و تاریخ هنر مطالعه شده است. نویسندهی مقاله معتقد است که موزه از مهمترین جایگاهها برای معرفی اصول و عقاید در غرب است.
نویسندهی مقالهی سوم «از بوله تا بیلبائو: موزه چون فضایی آرمانشهری»، به بررسی نقش موزه در آفرینش صورتی از الهیات میپردازد و دربارهی انتقادات اخیر به موزه چونوچرا میکند. کترین براش در مقالهی چهارم «ماربورگ، هاروارد و برپا کردن ساختمان ویژه برای تاریخ هنر در سال ۱۹۲۷»، به بررسی پیوندهای بین نخبگان تاریخ هنر، مواد، و انگیزههای اجتماعی میپردازد. نویسنده از طریق نمونههایی (ساخته شدن بناهای مخصوص مطالعات تاریخ هنر در دانشگاه هاروارد و ماربورگ) نشان میدهد که چگونه تاریخ هنر ظهور معماریانه یافته است. در مقالهی پنجم، «ویوله لودوک و [هیپولیت آدولف] تِن در مدرسهی هنرهای زیبا [بوزار]: دربارهی نخستین کرسی استادی تاریخ هنر در فرانسه»، تأسیس رشتهی تاریخ هنر در مدرسهی بوزار، و نقش مناظرات علمی و اصلاحات سیاسی و جنبشهای دانشجویی در این واقعه بررسی شده است. مقالهی ششم، «فرهنگ استعمارگری: سرچشمههای تاریخ هنر در استرالیا»، آخرین مقالهی بخش اول است. نویسنده حضور دانشگاهی و حرفهای تاریخ هنر در استرالیا را محصول نهادهای متنوع استعماری و پسااستعماری میشمارد که در نیمهی سدهی نوزدهم در استرالیا به وجود آمد؛ مؤسساتی از قبیل سازمانهای دینی، نمایشگاههای بینالمللی، نگارخانه، دانشگاهها، موزهها.بخش دوم، با عنوان «وضع معیار: تعیین اصل و حواشی تاریخ هنر»، به نقش مؤسسات در بنیاد نهادن نظام و رشتهی دانشگاهی تاریخ هنر و اشاعه و مشروعیت بخشیدن به آن اختصاص دارد. در فصول این بخش، خواننده از تأثیر نهادهای مختلف بر تکوین قواعد، مشروعیت یافتن نخبگان، و موفقیت حرفهای آگاه میشود. مقالهی هفتم «بداعت و غرابت محض: شش موردپژوهی دربارهی بداعت در تاریخ هنر» است. در این مقاله، نتیجهی شش موردپژوهی مطرح شده و از چگونگی مذاکرات و سخنرانیهای مؤثر در نهادهای مربوط به تاریخ هنر در تعیین حدود رشتهی تاریخ هنر سخن رفته است. مقالههای بعدی این بخش شامل جستارهایی است در بسط مسئلهی مطرحشده در مقالهی هفتم. مقالهی هشتم «ذوق و سلیقهی فرشتگان در هنر تاریکی: مدسازی هنجار هنر افریقایی»، بررسی به تأثیر دلالان و مجموعهداران آثار هنری بر تاریخ هنر میپردازد. نویسندهی این مقاله مخاطب را به تفکر دوباره دربارهی مفروضات و قواعد اصلی تاریخ هنر دعوت میکند و با موردپژوهی نشان میدهد چگونه دوستداران و مجموعهداران غیرحرفهای آثار هنری، به دلیل درک محدودشان از فرهنگ افریقا، تاریخ هنر افریقا را صرفاً به گونهای فیزیکی تعریف کردهاند. نویسندهی مقالهی نهم، «بازرگانان فرزانه، وابستگی متقابل در مطالعه و مبادلهی هنر»، به علل تدوام و حفظ نفوذ بازار آثار هنری به منزلهی یکی از نهادهای اصلی تاریخ هنر میپردازد. مقالهی دهم، «چگونه معیارها ناپیدا میشود: مورد آنری رونیو»، به بررسی مسائل اجتماعی دخیل در تکوین معیارهای تاریخ هنر میپردازد. موضوع نمونهی بررسیشده در این مقاله اهمیت درک منتقدان و بیثباتی نظرشان دربارهی آنری رونیو از زمان مرگش در سال ۱۸۷۱ تا امروز است. مقالهی یازدهم، «استفاده از تاریخ هنر: موزهی لوور و خصلت همگانی آن، ۱۸۴۸- ۱۸۵۲»، به تداخل سیاست و تاریخ هنر در فرانسه و نهضتهای ایدئولوژیک حاکم بر موزهی لوور در دورهی جمهوری دوم فرانسه مربوط است. در این مقاله، تغییر ماهیت موزه و ارتباط متقابل نهادهای فرهنگی و نظامهای اجتماعی بررسی شده است.
مقالهی دوازدهم، «جنبشهای صامت: دربارهی مستثنا کردن موضوع قومنگاری از مقولهی تاریخ هنر»، به مهمترین تأثیرهای نهادی بر تاریخ هنر، از جمله اصلاحات پروتستان و کاتولیک، امپریالیسم اروپا، و معیارهای مربوط به انسانشناسی و قومشناسی؛ و همچنین تمایل مورخان هنر به نادیده گرفتن اصول وابسته به انسانشناسی یا نژادشناسی و نیز کجفهمی مغرضانهی آنها اختصاص دارد. مقالهی سیزدهم «تاریخ هنر در حاشیهی امر دانشگاهی: فلسفهی هنر تِن»، شغل تاریخ هنریِ هیپولیت آدولف تن (۱۸۲۸- ۱۸۹۳)، منتقد و مورخ فرانسوی هنر، به منزلهی مثالی بارز از چگونگی اعطای شأن «داخلی» یا «خارجی» به چیزها از طریق نهادها بررسی شده است. در تاریخ هنر، آنچه را با قواعد پذیرفتهی هنر مطابق است «داخلی» و جز آن را «خارجی» میخوانند. بخش سوم، با عنوان «تجربههای تاریخ هنر: گفتمان و روش به منزلهی نهاد» نقدی است بنیادین بر زبان، عادات و اصول مطرح در تاریخ هنر. بر خلاف نهادهای مادی که در بخش اول از آن بحث شد، این بخش شامل مقالههایی است مبتنی بر مفهوم فوکویی نهاد ــ به منزلهی بخشی از یک مجموعهی اجتماعی درهمتنیده ــ دارد؛ یعنی نهادهایی اجتماعی مانند ناشران و مجلات و روزنامهها. موضوع مقالهی چهاردهم، «برای خبرگان: نشریهی برلینگتن ۱۹۰۳-۱۹۱۴» چگونگی تأسیس مجلهی برلینگتن است. در این مقاله، نشریات به منزلهی نهادی مؤثر در تاریخ هنر و نیز سیر تحول و نقش نشریات در پیدایی دیگر نهادهای هنری، مانند نگارخانهی ملی و فرهنگستان سلطنتی انگلستان بررسی شده است. نویسندهی مقالهی پانزدهم، «دیدگاههای عکاسیک: عکاسی و تکوین نهادین تاریخ هنر»، به تأثیر عکاسی در رشتهی تاریخ هنر میپردازد. بورر معتقد است هیچ فناوریای به قدر عکاسی در تاریخ هنر اثر عمیق نگذاشته است؛ و بسیاری از کارکردهای تاریخی هنر، چون پژوهش، آموزش، نمایشگاه، حفاظت و نگهداری و ... مرهون هنر عکاسی است. موضوع چهار فصل آخر، که در حکم نتیجهگیری بخش سوم و نیز کل کتاب است، روش و زبان تاریخ هنر است.[...] [ادامه دارد] مشخصات منبع مهرداد قیومی بیدهندی و دیگران، کتابنگاشت توضیحی نظریههای تاریخ معماری و هنر، تهران: دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۹۴، فصل۳. برای مشاهدهی بخشی از کتاب تاریخ هنر و نهادهایش: بنیادهای یک رشته به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://api.pageplace.de/preview/DT0400.9781134585038_A24625815/preview-9781134585038_A24625815.pdf