اگر در وبسایت «آیا روباتها شغلم را تصاحب میکنند» معماری را وارد کنید، چنین تخمین میزند که تنها کمتر از دو درصد احتمال دارد که روباتها تا سال ۲۰۲۴ به سراغ معماری بیایند. [۱] با این همه، به عنوان یک معلم معماری، نمیتوانم ذهنم را از طرح این پرسشهای دایمی غافل کنم که آینده معماری چیست؟ چه بر سر آموزش معماری خواهد آمد؟ دانشآموختگان ما چه توشهای از دوره آموزش خود نیاز دارند تا حضورشان در بازار پرتلاطم آینده معنیدار باشد؟ غفلت از این پرسشها به بهانه پرداختن به ضرورتها و دغدغههای روزمرهای که گریبان حرفه معماری را گرفته، نه تنها بدنه آموزش معماری را به مصرف کننده نوآوریها در حوزه فناوری معماری تقلیل میدهد، که نقش ما را در طراحی و برنامه ریزی آینده معماری محدود کرده و این کار حیاتی را به کدنویسان برونسپاری میکند.
از مولفههای تعیین کننده آینده بازار کار معماری تحولات سریع در حوزه هوش مصنوعی است. در حالی که تا سال ۲۰۳۰ هوش مصنوعی با ارزش آفرینی نزدیک به ۱۶تریلیون دلار باعث رشد ۱۴درصدی تولید ناخالص جهانی خواهد شد، [۲] کار ۳۸درصد شاغلین آمریکا را تا همین سال از چنگشان خواهد ربود. [۳] آن ۶۲ درصد مشاغل باقیمانده نیز شباهتی با کارهای امروز نخواهند داشت. به طوری که ۶۵ درصد از کل مشاغل سال ۲۰۳۰ هنوز اختراع هم نشده اند. [۴] طبعا وضعیت معماری هم اگر نه تا سال ۲۰۳۰ ولی در آینده نه چندان دور تحت تاثیر رشد شتابان فناوری خواهد بود.
دور از ذهن نیست اگر آینده ای را متصور شویم که کاربران با رفتن به سراغ سایتی و پر کردن چند پرسشنامه در مورد فضای مورد نظرشان، و مشخص کردن سایت بر روی نقشه، و برگزیدن از میان تصاویر مطلوبشان، و سبکها و جزئیات و تزیینات و رنگهای مورد نظرشان، بتوانند نقشهای کامل، ارزان، مطابق استانداردهای محلی، با هزینه ساخت مقعول، و با مصرف کمینه انرژی، و عملکرد بهینه، و زیباییشناسی قابل قبول بارگیری کنند. درست است که عنصر خلاقه فرایند طراحی را هیچ هوش مصنوعیای (فعلا) نمیتواند شبیهسازی کند، اما مگر همین استدلال در مورد طراحی وب سایت، که تا چند سال پیش حرفه رو به رشد محسوب میشد، صدق نمیکند؟ در سال ۲۰۱۵، یک چهارم کلیه وبسایت هایجهان با وردپرس ساخته شده بود. در همان سال، ده درصد از هزار سایت برتر جهان هم به جای طراحی وبسایت خود، از قالبها و تمپلیتهای شرکت هایی نظیر وردپرس و رقبایش بهره جستند. [۵]
با این چشم انداز، دیگر آینده معماری به معنای کنونی آن به اندازه تخمین ابتدای این نوشته روشن به نظر نمیرسد. کافی است به یاد بیاوریم که تقاضا برای خدمات معماری در انگلستان چهلدرصد نسبت به سال ۲۰۰۸ کاهش یافته است. [۶] طبعا آماده شدن (و آموزش) برای چنین آینده نامشخصی هم به همان اندازه با ابهام مواجه است. با این همه میتوان همچنان به آتیه معماری و آموزش معماری، خصوصا اگر حوزه مداخله خویش را گسترش دهد، خوشبین بود. معماری برای آن که در آینده موضوعیت داشته باشد، به باور انجمن سلطنتی معماران بریتانیا، «باید به افقی وسیعتر از ساختن بنا بیندیشد و خدماتی ارایه دهد که نیازهای وسیعتری را پوشش میدهد. معماران باید طراح و مشکل گشا باشند». [۷] اتفاقا جهان آینده، ولع زیادی برای خدمات خلاقانه خواهد داشت. همین امروز هم صنایع خلاقه با تولید ارزشی برابر ۲.۲۵ تریلیون دلار (اندکی بیش از تولید ناخالص ملی کشور هندوستان) بیش از سی میلیون شغل را در سراسر جهان تولید کرده است. [۸] تولید محتوا نیز با گردشی نزدیک به ۵۴۹میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ عرصه ای دیگر برای فعالیت طراحان و معماران خواهد گشود. [۹] به باور بسیاری از دست اندرکاران حوزههای خلاقه، جهان هرگز نسبت به چنین خدماتی تا این حد سخاوتمند نبوده است. [۱۰]
در چنین وضعیتی کار نهادهای آموزش دیگر صرفا عرضه دانش جدید نخواهد بود، بلکه آموزش نحوه کسب دانش جدید است. [۱۱] تمرکز بر تفکر خلاقانه، بینش انتقادی، و گسترش حوزه اثرگزاری معماری میتواند موضوعیت این حرفه غنی را قویتر از پیش کند. گرایش شخصی من به واقعیت مجازی و واقعیت افزوده در کارگاههای معماریام نیز تا حدی ناشی از همین دغدغه است. [۱۲] هرچه باشد، برخی از پربازدیدترین ساختمانهای جهان فاقد پیکره فیزیکی هستند. بعید نیست طراحی فضاهای بازیهای کامپیوتری، کارتون، و فیلم، که سالانه میزبان میلیاردها ساکن مجازی است، از حوزههای کاری مهم معماران در آینده باشد.