شمار بناهای ثبتشده در فهرست بناهای تاریخی ایران به حدود سیودوهزار پرونده رسیده است و هنوز بر این تعداد افزوده میشود. بااینحال شمار بناهای پژوهششده از این فهرست، بسیار اندک است. تاریخِ معماریای که با هفتصد هشتصد بنا نوشته شود، بیتردید با تاریخ معماریای که چند هزار بنا و شاهد و متن تاریخی را پشتوانۀ خود داشته باشد، متفاوت خواهد بود. کمشماری تکنگاریهای بناها و محوطۀ تاریخی ایران دلیلهایی متعدد دارد؛ چهبسا انحصار فهرست و نقشۀ این بناها و محوطهها به سازمان میراث فرهنگی؛ نامهمانگاشتن اکثریت بناهای ثبتشده و تمرکز ناروا بر اندک بناهای شاخص؛ تمرکز ناروا بر گسترۀ جغرافیایی محدودی که عمدتاً نواحی مرکزی ایران است و مواردی اینچنینی از دلیلهای عمدۀ آن باشد. باری سهم «مسجد» در این میان چیزی در حدود ۱۲۷۷ بنا است (فهرست بناهای تاریخی سازمان میراث فرهنگی).[۱] اکثریت این رقم اخیر را کلیّت کالبد یک مسجد در بر میگیرد؛ هرچند در تعدادی از مسجدهای نوسازیشده هم صرفاً یک جزء یا یک فضا به ثبت رسیده است.[۲] ثبت آثار تاریخی از سال ۱۳۱۰ در «فهرست آثار غیرمنقول» آغاز شد و سازمان متولی ثبت آثار «اداره کل حفاظت آثار باستانی و بناهای تاریخی ایران» بود. ثبت مسجدها نیز از ۱۵دیماه۱۳۱۰ آغاز شد و در همان روز، بیستودو مسجد تاریخی به ثبت رسید که همگی از شاخصترین مسجدهای تاریخ ایران هستند: مسجدجامعهای اصفهان، شیراز، قزوین، تبریز، دامغان، ورامین، خرگرد، و سمنان از جملۀ مسجدهای ثبتشده در آن روز بودند (همان). متعاقب انقلاب سال ۱۳۵۷، نهاد متولی آثار تاریخی سازمان میراث فرهنگی شد: در سال ۱۳۶۴ و در جلسۀ مجلس شورای اسلامی، اساسنامۀ سازمان میراث فرهنگی تصویب و سازمان میراث فرهنگی با استناد به آن تشکیل شد و از همان ابتدا، یکی از وظایف آن «ثبت آثار ارزشمند منقول و غیرمنقول فرهنگی-تاریخی کشور در فهرست آثار ملّی و فهرستهای ذیربط» و «ایجاد مرکز اسناد و مدارک میراث فرهنگی کشور (نظیر مجموعه گزارشهای علمی، نقشهها و عکسهای بناها و...) جهت ارائۀ خدمات علمی و تحقیقاتی در این زمینه» تعریف شد (اساسنامۀ سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۶۴).
بنابراین پروندههای ثبتی از دو وجه اهمیت بسیار دارند: نخست آنچه دربارۀ بناهای ثبتشده به ما میگویند؛ سپس آنچه دربارۀ خودِ ما، معاصران معماریاندیشی که در پی ثبت و نگهداری از آثار تاریخی و کنشهای معمارانه و فرهنگی پیشینیان برآمدهاند، در اختیار قرار می دهند. وجه اول این اهمیت برآمده از این واقعیت است که تعداد بناهای ثبتشده بهمراتب بیشتر از تعداد بناهایی است که در قالب تکنگاریها یا چندنگاریها پژوهش شدهاند. درواقع یگانه مرجع اطلاعاتی ما دربارۀ بسیاری از بناها و محوطهها و مجموعههای تاریخی ایران پروندههای ثبتی است. وجه دوم اهمیت پیشگفته ناظر به خودِ پروندههای ثبتی است که چیزی قریب به یک قرن از نگرش متولیان فرهنگ و هنر ایران به بناهای تاریخی را نمایان میکند که موضوعی کاملاً درخورِ پژوهشِ مستقل است. زبانِ بهکاررفته در پروندههای ثبتی، متولیان و امضاکنندگان اسناد مربوط، واژهها و عبارتهای بهکاررفته در پروندههای ثبتشده در سالهای مختلف، تاریخگذاریهای کارشناسان سازمان میراث فرهنگی بر بناها، اعضای شوراهای ثبت در سالهای مختلف، اطلاعات دادهشده در پروندهها، پیشنهادکنندگان ثبت آثار، تهیهکنندگان پروندههای ثبتی، میزان دقتِ بهکاررفته در ثبت پروندهها، هزینۀ مرمّت بعضی بناها (که در شماری از پروندههای ذکر شده است)، و بسیاری امور اینچنینی دیگر را میشود کاوید که هر کدام بخشی از تاریخ معماریپژوهی و میراثبانی معاصر ماست.
بررسی سیودوهزار پروندۀ ثبتی، که منجر به شناخت مفاد آمده در پروندهها شود، امری سودمند است که چهبسا تاریخنگاری معماری آیندگان را غنای بیشتری بخشد و با شناخت کیفیت ثبت آثار، قدمهایی در راستای این بهبود آن برداشته است. بهتبع قدمِ نخست هر بهبودی، شناخت وضع موجود است. در چنین وضعی بهخدمتگرفتن ابزارهای جدید از راههای کارآمدی است که مدیریت این دادههای انبوه را ممکن میکند. در نوشتۀ فعلی، مسجدهای تاریخی ایران، ثبتشده در فهرست سازمان میراث ایران از دو وجه بررسی شدهاند: نخست پراکندگی و بهتبع تراکم مسجدهای ثبتشده، و سپس تاریخگذاری آنها. بنابراین در گام نخست مسجدهای تاریخی ایران موقعیتیابی شدند تا مکان آنها، بهصورتِ رقومی موجود شود و امکان کاربست آنها در سامانۀ اطلاعات جغرافیایی (GIS) فراهم شود. سپس موقعیت مسجدها در نرمافزار Arc-GIS مورد آزمون تراکم قرار گرفتند تا مشخص شود که مسجدهای ثبتشده عمدتاً در کدام مناطق ایران قرار گرفتهاند. درنهایت تاریخِ ساخت مصوب مسجدها (تاریخی که بهعنوان تاریخ ساخت هر مسجد در پروندۀ ثبتی آن آمده و مورد تصویب شورای ثبت آثار تاریخی قرار گرفته است) دستهبندی و جمعبندی و یکدست شدند و در «جدول ویژگیها»[۳]ی هر مسجد، در Arc-GIS، وارد شدند تا مشخص شود تاریخگذاری مسجدها، بهصورتِ کلّی، به چه وضع بوده و مسجدهای ایران، براساس تاریخِ ساخت آنها، در کدام نواحی ایران قرار دارند و نیز، مشخص شود که متعاقب تاریخگذاری مسجدها، سهم هر قرن چقدر و کدام مسجدها بوده است. درواقع این پژوهش مقدمۀ طرح شماری از پرسشهای جدید و نیز مقدمۀ پاسخدهی به تعدادی از پرسشهای پیشتر طراحیشده است؛ پرسشهایی که عموماً در حوزۀ روند ثبت مسجدها، سازوکار سازمان میراث فرهنگی، روند و دقت ثبت آثار و تاریخگذاری آنان و... قرار دارند. همچنین شناختی جامع از تاریخِ آغازبهساخت مسجدهای تاریخی ایران را پیش چشم پژوهشگران آتی میگذارد.
پراکندگی مسجدهای ثبتشده
مراد از پراکندگی مسجدهای ثبتشده، مکانهای متنوعی در گسترۀ ایران است که مسجدهای تاریخی در آنها قرار گرفتهاند. در این بخش از پژوهش مختصات جغرافیایی مسجدهای ثبتشده در فهرست سازمان میراث فرهنگی براساس آدرس آنها استخراج شد. آدرس مسجدها (و بهطورِکلّی همۀ بناهای تاریخی) هم در پروندۀ ثبتی آنها موجود است و هم یکی از ستونهای فهرست بناهای تاریخی را به خود اختصاص میدهد؛ هرچند نامِ بعضی خیابانها و مرزهای بعضی شهرستانها و استانها در این نزدیک به نُه دهه تغییر کرده است. روند کار در این مرحله بدینصورت بود که موقعیت مسجدها در نرمافزار گوگلارث[۴] نشانگذاری شد: موقعیت هر مسجد براساس آدرس آن در پهنۀ ایران پیدا شد و جای پیداشده، نشانگذاری و موقعیت ۱۲۲۷ مسجد تاریخی در نرمافزار مشخص شد (تصویر شمارۀ یک). این ۱۲۲۷ مسجد، مسجدهایی هستند که آدرس آنها، از طریق پروندههای ثبتی یا بااستفادهاز فهرست مسجدهای تاریخی، در اختیارم قرار گرفته بود. هرچند بهطریق پیشگفته جستوجو در میان آثار تاریخی با کلیدواژۀ «مسجد» نتیجههایی پرشمارتر میدهد اما در این بررسی، آن مسجدهایی که صرفاً یک جزء (مثلاً محراب) یا یک بخشی از آن ثبت شده، از بررسی حذف شدهاند؛ اطلاعات چند ده مسجد هم خارج از دسترس بود. متعاقب این نشانگذاری، مختصات جغرافیایی آنها نیز عیان شود
بدینترتیب جایگاه هر مسجد عیان میشود. این موقعیتیابی مبنایی بر آنچه خواهد شد که در جیآیاس صورت میپذیرد. بدینمعنا که با استخراج مختصات جغرافیایی هر مسجد، امکان رایانهفهم شدن دادههای معماری مسجدهای تاریخی ایران و بهتبع بررسی آنها با سامانۀ اطلاعات جغرافیایی فراهم خواهد شد. تصویر شمارۀ دو، روند موقعیتیابی را بهشکلی جزئیتر ارائه میکند. در این روند، نخست هر مسجد بهصورتِ مجزّا بر پهنۀ ایران در نرمافزار گوگلارث موقعیتیابی شد؛ مبنای این امر، آدرس ثبتشدۀ هر مسجد در فهرست مسجدهای تاریخی ایران بود. (تصویر شمارۀ ۲)
بعد از آنکه موقعیت مسجدهای تاریخی ایران در نرمافزار گوگلارث مشخص و نشانگذاری شد، این اطلاعات با استفاده از مختصات جغرافیایی هر مسجد وارد سامانۀ اطلاعات جغرافیایی (GIS) شدند. پای جیآیاس مدتهاست به عرصههایی چون مدیریت بهداشت، زمینشناسی، زیستمحیط، کشاورزی، معماری، شهرسازی و انواع شاخههای جغرافیا و... باز شده است؛ اما تاریخنگاران در نسبت با سایرین، با تأخیر خود را از این سامانه بهرهمند کردهاند. بااینهمه خوششانسی زیادی میخواهد که در پژوهشی، خصوصاً پژوهشهای تاریخی، دادههای مدنظر را پیشینیان به دادههای رقومی تبدیل کرده باشند؛ جز این اگر باشد بخش زیادی از زمان و انرژی پژوهشگر به این میگذرد که دادهها را تبدیل به صورتی کند که برای رایانه قابلفهم باشد. در این پژوهش نیز هیچ بنیان رایانهفهمی برای مسجدهای تاریخی ایران در دست نبود که با بهرهگیری از آنها بشود اطلاعات را وارد سامانۀ اطلاعات جغرافیایی کرد. بنابراین تصویر زیر، که برمبنای موقعیت جغرافیایی ۱۲۲۷ مسجد از مسجدهای تاریخی ایران تولید شده است، نخستین لایۀ تولیدشده در جیآیاس به شمار میرود که بر موقعیت چنین تعدادی از بناهای تاریخی ایران (در اینجا بر موقعیت مسجدهای تاریخی) ناظر است.[۵] (تصویر شمارۀ ۳)
تراکم مسجدهای ثبتشده
با دراختیارداشتن پراکندگی مسجدهای ثبتشده در ایران، میشود نقشۀ تراکم مسجدهای ثبتشده را نیز تولید کرد. این نقشۀ تراکم (تصویر شمارۀ ۴) به روش کرنل[۶] در نرمافزار Arc-GIS تولید شده است. برآورد تراکم کرنل [۷] از روشهای غیرپارامتری محاسبۀ تابع احتمال یک متغیر تصادفی است. چنانکه نتیجۀ این آزمون نشان می دهد، تراکم مسجدهای ثبتشده در فهرست سازمان میراث فرهنگی ایران در نواحی مرکزی ایران، خصوصاً در استانهای اصفهان و یزد بهشکلی چشمگیر از سایر نواحی ایران بیشتر است. هرچند موضوع را نمیشود به بیشتربودن ساختوساز در این نواحی یا رغبت بیشتر ساکنان به مسجدسازی فروکاست. عواملی متعدد در تراکم بیشتر مسجدهای تاریخی ثبتشده در نواحی پررنگتر مؤثر بودهاند؛ حفظ بیشتر و بهتر آنها در گذر زمان، مصونماندن (عامدانه یا غیرعامدانه) از گزند تخریبهای انسانی و طبیعی، بررسیها و کاوشهای بیشتر در این مناطق، ثبات اجتماعی و اقتصادی بهتر و بیشتر در گذر زمان، تخصیص بیشتر بودجه و هزینهکرد بیشتر و و بهتبع امکان تهیۀ مدارک و پیشنهادِ ثبت شماری افزونتر از مسجدها در مجموعههای استانی میراث فرهنگی از امور مؤثر است و جز موارد برشمرده، دلیلهای دیگری را نیز با بررسیهای بیشتر میشود برشمرد.
اگر تعداد مسجدهایی که در هر یک از شهرستانهای ایران به ثبت رسیدهاند هم موردبررسی قرار گیرد، نقشۀ تراکم تولیدشده تأیید میشود. از میان ۱۲۷۳ مسجد بررسیشده مشخص شد که این مسجدها حدوداً در ۱۸۰ شهرستان از مجموع حدوداً ۴۳۰ شهرستان ایران پراکندهاند.[۸] از میان شهرستانهایی که مسجدِ تاریخی دارند، ۳۷ شهرستان حداقل ۱۰ مسجد تاریخی را در خود جای دادهاند و ۱۴۴ شهرستان، کمتر از ۱۰ مسجد ثبتشده دارند. نیز گفتنی است که ۴۵ شهرستان از مجموعۀ یادشده، صرفاً یک مسجد تاریخی را درون خود جای دادهاند. تصویر شمارۀ ۵ در راستای نقشۀ تراکم ارائهشده، نمایانگر بیست شهرستان نخست از منظر تعداد مسجدهای ثبتشده در آنها است. همچنین نمودار تصویر شمارۀ ۶ نشان میدهد که تاکنون چند جلسه از جلسات ثبت بوده که در آنها حداقل یک مسجد به ثبت رسیده است. تاریخهای ذکرشده در ذیل نمودار، هر ده جلسه یک بار، تاریخِ برگزاری جلسۀ ثبت را نشان میدهد؛ بدینترتیب هر چه بازۀ زمانی تاریخهای ذکرشده در ذیل نمودار کمتر باشد، یعنی در آن بازه تعداد جلسههای بیشتری به ثبت مسجدها اختصاص داشته است. همچنین هر چه درازای ستونها بیشتر باشد، تعداد مسجدهای ثبتشده در هر جلسه بیشتر است: چنانکه ملاحظه میشود، تعداد مسجدهای ثبتشده در هر جلسه، از کمی قبلتر از آغاز دهۀ هشتاد تا کمی بعد از آغاز دهۀ ۹۰، افزایشی قابلتوجه داشته است. بررسی اموری اینچنین و موارد مشابه دیگر ما را با نگرش معاصران و پیشینیانمان در بازهای حدوداً یک قرنی آشنا میکند و کیفیت ثبت آثار را عیان و امکانهای بهبودبخشی وضعیت آنها را میسّر میکند. بررسی علّت رشد ثبت مسجدها در دهۀ مزبور میتواند موضوع نوشتاری جدا باشد.
قدمتگذاری مسجدهای ثبتشده در فهرست سازمان میراث فرهنگی
مسجدهای تاریخی بهثبترسیده شناسنامهای دارند که قدمت بنا در آن نوشته شده است. قدمتگذاری بناها نخست به تشخیص کارشناس یا نهاد پیشنهاددهندۀ ثبتِ اثر است (که در مسجدهای جدیدتر، عموماً این نهاد پیشنهاددهنده همان سازمان میراث فرهنگی استانی است که اثر پیشنهادشده در آن واقع است) و سپس، قدمت پیشنهادشده در شورایی مطرح و درصورتِ صلاحدید، تأیید یا اصلاح میشود. در این بخش از پژوهش، آنچه در پروندۀ ثبتی هر مسجد بهعنوان قدمت آن مسجد در نظر گرفته شده، مبنای کار قرار گرفت تا تعیین قدمت مسجدهای تاریخی ایران مشخص شود. معیار این بررسی، صرفاً سند نهایی ثبت مسجدهاست و اگر تاریخهای ذکرشده در پیشنهادهها با نتیجۀ بررسی شورای ثبت در تزاحم قرار گرفته باشد، ملاک این بررسی نظر شورای ثبت و عبارتِ آمده در سند ثبتی است.
در پروندههای ثبتی از عبارتهای متنوعی برای تاریخگذاری بناها بهره بردهاند؛ نبود قانون یکپارچه و همهشمول و منسجمی از آغاز روند ثبت بناهای تاریخی و همچنین تغییر اعضای شورای ثبت و مواردی اینچنینی، موجب چنین امری شده است. در بیشتر پروندههای ثبتی از دورههای سیاسی (برای مثال: قاجار، صفوی، افشاری، اتابکان، مظفریان، دیالمه، مغول) استفاده شده است؛ گاهی این دورههای سیاسی بهصورتی دقیقتر آمده است (برای مثال: اوایل قاجاری، اواخر صفوی، اوایل افشاریان)؛ گاهی نیز برای ذکر تاریخ ساخت از قرن ساخت (برای مثال: قرن هشتم، احتمالاً قرن دهم به بعد) بهره بردهاند. همچنین عبارتهایی نظیر «ساسانی» (مثلاً در ذکر آغاز ساخت بنای جامع فهرج)، «معاصر» (برای مثال دربارۀ بناهایی همچون مسجدهای اسدمحله و ریحانهبر ماسوله)، «قرون میانه و متأخر اسلامی» (مثلاً در مسجد ابالؤلؤ آرانوبیدگل)، «اوایل اسلام تا معاصر» (مثلاً در جامع سریزد)، «صدر اسلام» (در مسجد عبداللهبنعمر دالاهو)، «قرون متأخر اسلامی» (برای مثال در مسجد آفتاح دزفول) نیز در سند ثبتی مسجدهای تاریخی ایران به چشم میخورد.
براساس بررسیهای صورتگرفته بر ۱۱۳۶ مسجد ثبتشده در فهرست بناهای تاریخی سازمان میراث فرهنگی[۹]، تعداد مسجدهایی که در سند ثبتی نهایی آنها از تاریخِ دقیق ساخت بنا استفاده شده است (برای مثال:مسجد سر پل خواجه صدوق، مسجد حاج شیرعلی یکنآباد همدان، مسجدجامع بوکان) بسیار اندک است.[۱۰] همچنین برای قدمتگذاری حدوداً ۱۵۰مسجد تاریخی، از «قرن» ساخت بنا استفاده کردهاند؛ و جز حدوداً ۲۰مسجدی که در ذکر تاریخِ ساختِ آنها از عبارتهای نظیر «قرون متقدم اسلامی»، «قرون متأخر اسلامی»، یا «قرون اولیۀ اسلامی» استفاده شده است، قدمتگذاری باقی بناها (حدوداً ۹۶۶ مسجد) با استفاده از دورهبندی سیاسی (سلجوقی، صفوی و...) بوده است. این امر نشان میدهد که در شورای ثبت و نیز در مجموعۀ میراث فرهنگی کشور، به تاریخگذاری براساس دورههای سیاسی اقبال بسیار بیشتری بوده است؛ تابدانجا که ۸۵درصد از قدمتگذاری مسجدهای تاریخی ایران را با بهرهوری از دورههای سیاسی انجام دادهاند.
ناگزیر و بهقصد نیل به یکدستی، تغییراتی در این تاریخگذاریها دادهایم تا امکان بررسی توصیفی این قدمتگذاریها فراهم شود. کمشماری تعدادی از واژههای مورداستفاده در قدمتگذاری پروندههای ثبتی و همپوشانی تعدادی از آنها دلایل دیگر این تغییردهی بودهاند. بنابراین تاریخگذاریهایی که بااستفاده از قرنِ ساخت بنا انجام شده بودند، به تاریخهای برآمده از دورهبندی سیاسی تغییر کردند، بدیهی است این تغییردهی نه به معنای تأیید دورهبندی سیاسی مسجدهای تاریخی ایران است و نیز نه بر ساختِ یک مسجد بهدست حاکمان یک سلسلۀ خاص دلالت میکند؛ حتی به این معنا هم نیست که فلان مسجد، در دورهای ساخته شده که حاکمیتِ شهر یا روستایی که کالبد مسجد در آن واقع است، با سلسلۀ نامبرده بوده باشد. بلکه این نامگذاری صرفاً بهقصد بازشناسی تاریخگذاریهای میراث فرهنگی و قرابت به کمیّت مسجدهای تاریخی ایران براساس تاریخ ساخت آنان بوده است. بنابراین دورههای سیاسیای که در ادامه میآیند، بیشتر دلالت بر «زمان»ی میکنند که این سلسلهها در قدرت بودهاند. همچنین گفتنی است که هدف از این بررسی، شناخت قدمتگذاریهای کارشناسان سازمان میراث فرهنگی و بازشناسی شمارِ مسجدهای ساختهشده در هر زمان است، بنابراین رویکرد من به تاریخگذاریها انتقادی نبوده است. هرچند مقدمۀ بازنگری و مواجهۀ انتقادی و دقیقتر با تاریخگذاری مسجدهای تاریخی ایران، همین بررسیهای کمّی و توصیفی است که راه را بر پژوهشهای آتی باز میکند.
بدینترتیب همۀ عبارتهای پیشگفته و دیگر عبارتهای موجود در پروندههای ثبتی را ذیل عبارتهای «پیشاسلجوقی»، «سلجوقی»، «ایلخانی»، «تیموری»، «صفوی»، «زندی»، «قاجاری» و «اواخر قاجار»[۱۱] و «معاصر» جای دادهایم. برای مثال عبارتهای «مظفریان» و «قرن هفت و هشت» ذیل «ایلخانی»، عبارتهای «صفاریان» و «دیالمه» و «ساسانی» ذیل «پیشاسلجوقی»، و عبارت «قرن نُه» ذیل «تیموری»، مسجدهای خوارزمشاهی ذیل سلجوقی، و مسجدهای افشاری (۹مسجد) ذیل زندی گنجانده شد. همچنین در پروندههایی که یک بازۀ ساخت در آنها آمده بود (مثلاً «سلجوقی تا صفوی») زمانِ آغاز ساختِ بنا معیار قرار گرفت. نهایتاً این بررسی بر ۱۱۳۳ مسجد تاریخی صورت پذیرفت که نتیجۀ آن در جدول زیر نمایان است (تصویر شمارۀ ۷و تصویر شمارۀ ۸).
در گام بعدی این اطلاعاتِ ناظر بر قدمت هر مسجد در ردیف مربوط به هر مسجد، در سامانۀ اطلاعات جغرافیایی، وارد شد. هدف از این بخش، چنین بود که مشخص شود مسجدهای تاریخی ایران، براساس قدمت و زمانِ ساختِ آنها، در کدام نواحی ایران قرار گرفتهاند. درواقع نقشۀ تولیدشده در این بخش نشان میدهد که برای مثال، مسجدهای پیشاسلجوقی در چه نواحیای از ایران قرار دارند؛ یا شمار مسجدهای ساختهشده در دورۀ ایلخانان در چه بخشهایی از گسترۀ ایران بیشتر است (تصویر شمارۀ ۹). در گام بعدی از تکتک نقشههای ناظر بر دورۀ ساخت مسجدهای تاریخی، آزمون تراکم گرفته شد تا مشخص شود که حضور هریک گونهمسجدها ، برمبنای دورۀ ساخت آنان، در کدام نواحی ایران پررنگتر است. گفتنی است این نقشهها بهدلیل محدودیتهای نقشۀ کاغذی و چارچوب مقالۀ حاضر درکنارِهم ارائه شدهاند و مقایسۀ آنها تنها درصورت توجه به راهنمای هر نقشه، که بهصورت مجزّا و متفاوت در سمت راست آنها آمده است، ممکن است (تصویر شمارۀ ۱۰)
نتیجه
پروندههای ثبتی نهفقط حامل اطلاعات ارزشمندی از بناهای تاریخی ایران هستند بلکه خودِ آنها و روند ثبت آثار و اطلاعات آمده در آنها نیز درخور پژوهش است. تاریخ ثبت بناهای تاریخی در ایران به مرز یک سده نزدیک میشود و سال ۱۳۱۰ که ثبت آثار شروع شد تاکنون، نوعِ محتوای عرضهشده در هر پرونده را میشود از وجوهی متنوع نگریست و بررسی کرد. در جستار فعلی، موقعیت مسجدهای تاریخی ثبتشده در فهرست سازمان میراث فرهنگی، تراکم مسجدهای ثبتشده و تاریخگذاری آنها مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات بهدستآمده، در سامانۀ اطلاعات جغرافیایی (GIS) ارائه شد. تولید لایۀ رقومی مسجدهای تاریخی ایران و بهتبع تولید نقشههای پراکندگی و تراکم آنها برای نخستین بار از دستاوردهای این جستار است.
چنانکه نقشهها نشان میدهند، تراکم مسجدهای ثبتشده در استانهای یزد و اصفهان بسی بیشتر از دیگر مناطق ایران است. در میان شهرستانهای ایران هم شهرستانِ اصفهان و شهرستانِ یزد چیزی قریب به ۲۰۰ مسجد تاریخی را در خود جای دادهاند و پس از این دو، شهرستانهای تبریز، همدان، کاشان، بیرجند، شیراز، تهران، گناباد، و میبد قرار دارند. از لحاظ تاریخگذاری کارشناسان سازمان میراث فرهنگی در دورههای مختلف ثبتِ مسجدهای تاریخی نیز بررسیهای توصیفی صورت گرفت و متعاقب همگنسازی تاریخگذاریها مشخص شد که بیش از نیمی از مسجدهای تاریخی ایران مربوط به دورۀ قاجار هستند. چنانکه تأکید شد دورهبندی محققشده در این جستار بهمعنای تأیید دورهبندیهای سیاسی نیست؛ بلکه چون اکثر تاریخگذاریهای کارشناسان میراث فرهنگی و همچنین سند ثبتی مسجدهای تاریخی ایران بااستفادهاز دورههای سیاسی صورت گرفته و هدف من نیز صرفاً بازشناسی آنها و گشایش بابی در تدقیق در آنها بوده است، مقالۀ حاضر نیز از دورههای سیاسی بهره برده است. تاریخِ آغازبهساخت ۲۴ مسجد تاریخی ایران به قرنهایی بازمیگردد که هنوز سلجوقیان بر ایران استیلا نداشتند. ساخت حدوداً ۵درصد از مسجدهای ثبتشدۀ ایران از دورۀ سلجوقیان آغاز شده و سهم دیگر دورهها هم بهترتیب ۸.۱٪ (۹۲مسجد) ایلخانی، ۳.۸٪ (۴۳مسجد) تیموری، ۱۹.۷٪ (۲۲۳مسجد) صفوی، ۳.۴٪ (۳۹مسجد) زندیان و افشاریان، و ۴.۱٪ (۴۶مسجد) پهلوی و معاصر است.
این جستار بهقصد ایجاد مبنایی برای پژوهشهای آتی در گسترۀ مسجدهای تاریخی ایران ارائه شده است و به همین منظور، به بررسی توصیفی پراکندگی و تراکم و قدمتگذاری مسجدهای تاریخی ایران پرداخته است. اهمیت شناخت کامل و جامع توصیفی وجوه مختلف مسجدهای ایران خصوصاً از منظر آنچه در پروندههای ثبتی آمده است، نمونهگزینی دقیقتر و علمی آیندگان برای پژوهشهای مختلف و خصوصاً پژوهشهای گونهشناختی است. چراکه اگر فرایند نمونهگزینی بهروشی علمی و با شناخت نسبی از وضع موجود صورت نپذیرد، به صدور حکمهای کلّی بر مبنای بررسی نمونههای جزئی میانجامد؛ چنانکه برایمثال، تمرکز بر مسجدهای تاریخی یزد بدون درنظرگیری تعداد آنها و نسبت این تعداد با سایر مسجدهای ایران، همچنین لحاظنکردن تعداد کافی و متنوع از انواع گونهمسجدهای موجود در هر شهرستان، به تعمیم جزء بررسیشده به کل خواهد انجامید. همچنین با مشخصشدن قدمت هر مسجد، از این پس جستوجوها و پژوهشهایی که اطلاعات ناظر بر تاریخِ ساخت مسجدها را با شیوههای معماری و مؤلفههای ساختمانی مسجدها میسنجند، بهشکلی دقیقتر ممکن خواهد شد. چنانکه تاکنون بنیانی دربارۀ تاریخ ساخت مسجدها و شناخت آنها از منظر قدمتی که دارند، موجود نبود.
پینوشتها
[۱] در اطلاعات بهدستآمده از سازمان میراث فرهنگی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتهاند، جدیدترین تاریخِ ثبت مربوط به مهرماه ۱۳۹۵ است؛ بنابراین جای شمار و اطلاعات مسجدهایی که از آن تاریخ به بعد به فهرست بناهای تاریخی سازمان میراث فرهنگی افزوده شدهاند، در این جستار خالی است.
[۲] برای مثال از مجموعۀ مسجدجامع کرمانشاه، شبستان جنوبی مسجد بخش تاریخی آن است؛ یا از مسجد مستوفی رشت، «محراب و جدارۀ جنوبی» مسجد به ثبت رسیده است.
[3] attribute table
[4] Google Earth
[۵] بااستفادهاز همین لایۀ تولیدشده، میشود اطلاعات گونهشناختی فضاها و اندامهای مسجدهای تاریخی ایران را به اطلاعات مکانی مسجدها افزود و نقشههای گونهشناختی مختلفی از مسجدهای تاریخی ایران تولید کرد.
[6] Kernel density
[7] Kernel density estimation
[۸] گفتنی است که تعداد و تقسیمبندی شهرستانها در گذر زمان تغییر کرده است؛ بنابراین در متن از لفظ «حدوداً» بهره بردهام. هرچند دامنۀ این تغییرات چندان گسترده نیست و اثر قابلتوجهی بر نتایج ارائهشده نمیگذارد.
[۹] در این بخش از پژوهش، صرفاً اطلاعات ناظر بر قدمت ۱۱۳۶ مسجد را در اختیار داشتم.
[۱۰] هرچند در محتوای پروندههای ثبتی، خواندن تاریخِ ساخت یا تعمیر نوشتهشده بر کتیبهها، حتی تبدیل مادهتاریخها به تاریخ هجری نیز گاهی مشاهده میشود، معیار این بررسی سند نهایی ثبتِ بناهاست؛ همان سندی که به امضای رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی میرسد.
[۱۱] علت تفکیک «اواخر قاجار» از «قاجار» یا ادغامنکردن آن با «پهلوی» شمار نسبتاً زیاد پروندههایی بود که قدمتِ بنای مربوط را «اواخر قاجار» در نظر گرفته بودند.
منابع
این نوشتار برگرفته از پایاننامۀ کارشناسیارشد من با عنوان «تحلیل و رقومیسازی دادههای معماری مسجدهای تاریخی ایران با استفاده از نرمافزارهای ArcGIS و SPSS: درآمدی بر پژوهشهای گونهشناختی معماری مسجدهای ایران» در رشتۀ مطالعات معماری ایران دانشگاه تهران است که استاد راهنمای آن دکتر حامد مظاهریان و استاد مشاور آن دکتر سعید خاقانی بودند.
پروندههای ثبتی مسجدهای تاریخی ایران (۹۵۲ پرونده)
فهرست بناهای تاریخی ثبتشده در سازمان میراث فرهنگی
قانون اساسنامۀ سازمان میراث فرهنگی، ۱۳۶۶