What Designers Know
Bryan Lawson
Elsevier Architecture Press, Oxford, UK (2004) 127pp.
ISBN 0 75066448
مرور کتاب
این کتابی است در تکمیل کتابِ مشهورِ طراحان چگونه میاندیشند برایان لاوسون، که ربع قرن پیش منتشر شد و ویرایش سومش در ۱۹۹۷ چاپ شد. لاوسون در پیشگفتار این مجلد گفته است که کتاب از حک و اصلاحهایی شروع شد که برای ویرایش جدیدتر کتاب پیشین آماده شده بود، اما معلوم شد که بسیار باید افزود. این همه که دربارۀ شناخت طراحی به دست آمده بود در همین سالهای میانی بوده که نهایتاً خود کتابی شده. این دو جلد در کنار هم، سهمی اساسی و سنتز آنچه است که ما دربارۀ شناخت طراحی [در همۀ عرصهها] میدانیم، هر چند تقریباً کلش به حوزۀ طراحی معماری مقید است. خود برایان لاوسون سهم مهمی در این حوزه دارد، از جمله کارش بر محور مصاحبه با معماران پیشرو، در کتاب دیگرش طراحی در ذهن است. او نویسندهای ماهر در جمع و تلخیص کارهای دیگران است.
البته «آنچه طراحان میدانند» موضوع بزرگی است و به چنین مجلد کوچکی خلاصه نمیشود. طراحانْ بسیار دربارۀ جنبههای فنی شغلشان، میدانند و دربارۀ مصالح و روندهای تولید در حوزهشان، دربارۀ عادتها و ترجیحهای کاربران محصولهایشان، دربارۀ مسائل حقوقی مرتبط، دربارۀ مدیریت و سازماندهی پروژه و گروه، دربارۀ متقاعد کردن مشتریانشان نسبت به درست بودن طرحشان. این کتاب دربارۀ آن نوع دانشها نیست. به این سؤال میپردازد که آیا چیزی مشخص و ویژه در مهارتهای شناختی طراحی وجود دارد یا نه- اینکه طراحان دربارۀ اینکه طراحی کنند چه میدانند. نتیجۀ محققانۀ لاوسون این است که «منصفانه است که بگوییم اجماعی عمومی میان محققان هست که مطمئناً میشود از وجود «طرز دانستن طراحانه» سخن گفت.» و با این حال این دانش حیاتی و محوری طراحی هنوز درست فهم نشده است و بد بیان شده است. فقط تلویحاً در ورودی و خروجی طراحی آشکار است، یعنی آموزش طراحی و ترسیمهای طراحی.
خوشبختانه تحقیق در شناخت طراحی میرود که رمزها را بگشاید. لاوسون چگونگی انجام برخی از این تحقیقها و محدودیتهایشان را تشریح میکند و مروری مرتب و خواندنی از برخی نتایج جالب آنها عرضه میکند. از قوتهای شخصی او استفاده از تحلیل محققانۀ روانشناسی در کنار فهم ترکیبی طراحی است. پس فهرست منابع کتاب، کتابنامهای خوب برای دیگر محققان شناخت طراحی است.
جوهر کتاب، تحقیق نقش ترسیمها در فعل طراحی است. معمولاً ترسیم، واضحترین خروجی فعل طراحی است، و به وضوح، صرفاً «نتیجۀ» شناخت طراحی نیست بلکه «روند» آن نیز هستند. طراحان معمولاً با ترسیمها آغاز به فکر کردن میکنند. لاوسون انواع مختلف ترسیمهایی را که طراحان (معماران) تولید میکنند و هدف از هریک را مرور میکند. این حوزهای نسبتاً آشناست، اما او سپس تلاش میکند «به کار بردن دانش طراحی» را بفهمد. تأکید میکند که در تلاش برای فهمیدن ترسیمهای روند طراحان، اطلاعاتی لازم است که در خود ترسیمها نیست –آنها اثباتِ حلِ منطقیِ جوابِ مسئلهها نیستند- و در ذهن طراح است. ترسیمهای طراحان نظام جامع علائم نیست، و خود به خود تحلیل نمیشود- فهم آنها نیاز به بصیرتی نسبت به روند طراحی دارد.
این مسئله لاوسون را به جنبهای مرتبط با روند طراحی در دورۀ معاصر میکشاند – به «مبادلۀ دانش طراحی با رایانهها». چنان که میدانیم آسان نیست و ضد خلاقیت است. از سوی دیگر، بسیاری ساختمانها و دیگر محصولات جدید بدون مدلسازی رایانهای در روند طراحی، چنان نمیبودند که الان هستند. لاوسون تلاش میکند این تعاملهای جدید با کامپیوتر را دستاویز فهم بیشتر شناخت طراحی کند: «به محض اینکه از طراحان میخواهیم با سیستمهای CAD کار کنند، به ناراحتی با آنها کلنجار میروند و دشواریهایشان را گزارش میکنند که به ما اجازه میدهد واضحتر ببینیم چگونه دانشی به کار میبرند.»
لاوسون همچنین مشتاق است که نه فقط ترسیمهای طراحان، بلکه گفتگوهای آنها را هم تصدیق کند و از آنها یاد بگیرد. طراحی حرفهای روندی اجتماعی است، مشتمل بر کارِ گروهی و تعاملهای شخصی. دانش طراحی همچنان که در ترسیمهاست در واژگان است. گروههای طراحی اشتراکهایی در سرگذشت و واژگان دارند که به اندازۀ چیزهای دیگرْ جزو دانش طراحی است. هر کلمه و عبارت ممکن است گنجینهای از فهم مشترک در داخل گروه باشد، که برای ناظر بیرونی چندان واضح نیست.
در مجموع، از این کتاب، بصیرت بسیاری به مهارتها و دانش طراحی که معماران در مقام طراح استفاده میکنند مییابیم، آن هم به علت تحقیق آهسته و پیوستۀ ربع قرن اخیر در شناخت طراحی. مؤخرۀ کتابْ فصلی است در «دانش طراحان ماهر»، که لاوسون در آن به شکل کلی این دانشِ اشاره میکند، که طراحان مجرب توسعه میدهند، کار جمعآوری و ساماندهی نمونههای قبلی، قدمهای اولی که برای طراحی برمیدارند، و ماهیت مکانمند دانش طراحی. و با این حال، ماهر شدن در طراحی، در کسب دانش خلاصه نمیشود- نیازمند تمرین مهارتها و درونی کردنشان، و تبلورشان در فرد است. طراحی صرفاً «استعداد» غیرقابل توضیح هم نیست- به نظر میرسد همیشه نتیجۀ سختکوشی و پایبندی است. و باز، دانش و تمرین و پایبندی و سختکوشی، ضمانت موفقیت نیستند. چنان که لاوسون نتیجه گرفته «هنوز این گزارۀ درستی است که نقادان فراوانی هستند که در دورۀ طولانی کارشان باید حداقل بهاندازۀ طراحانِ دست به کار، اگر نگوییم بیشتر، دانش تجربی کسب کرده باشند، ولی باز قادر به آنچه طراحان میکنند نیستند.»
نایجل کراس
مشخصات اصل مقاله:
Cross, Nigel. “Review of What Designers Know, Bryan Lawson, Elsevier Architecture Press, Oxford.” Design Studies 26, no. 4 (June 1, 2005): 439–40. doi:10.1016/j.destud.2005.04.002.
[۱] Design cognition، این عبارت چندجا در این متن به کار رفته بود و اطلاع نداشتم که در پیشینۀ موضوع آموزش معماری معنایی اصطلاحی دارد یا نه و آن را به «شناخت طراحی» ترجمه کردم.
[2] Desgin in mind, 1994.
[3] Cognitive skills of designing
[4] Designerly way of knowing
[5] Synthetical understanding
[6] Computer Aided Design
[7] Schemata
[۸] اصطلاح Gambit که در آغاز بازی شطرنج هم به کار میرود.