روز پنجشنبه دوم اردیبهشت بود. از دفتر روزنامه در کوچۀ برلن به سمت کوچۀ مهران آمد و رسید به خیابان سعدی. در اولین کوچۀ بنبست آن سوی خیابان، در عمارتِ پارک صاحباختیار که حالا «کلوب ایران» شده، نمایشگاهی از دیوارنگارههای چهلستون و عالیقاپو برپا است. حق ورودی برای روز پنجشنبه از سه ساعت قبل ظهر الی ظهر به قرار نفری یک تومان است. دو تالار بزرگ به نمایش نقاشیها اختصاص دارد؛ در طرفین تالار جلویی، کپی دیوارنگارههای چهلستون نصب و در تالار بزرگ مقابل، کپی دیوارنگارههای عمارت عالیقاپو عرضه شده. عباس مسعودی، صاحبامتیاز و مدیر روزنامۀ اطلاعات، عصر همان روز در سرمقالۀ روزنامه شرح بازدیدش از نمایشگاه را آورد:
امروز برای دیدن کپیههای نقاشی عمارت چهلستون و عالیقاپو رفته بودم و چون نقاشیهای این دو عمارت را دیده بودم به علاوه حسن شهرت آقای خاچاتوریان نقاش ایرانی را شنیده بودم میل داشتم کپیههای صنعتی ایشان را تماشا کنم ... خاچاتوریان یک نقاش ماهر و زبردست ایرانی است که به اهمیت صنایع و بدایع نقاشی ایران واقف گردیده و بیش از ۹ ماه است از پاریس به ایران آمده و تمام این مدت را در گوشه و کنار عمارت عالیقاپو و چهلستون مشغول برداشتن کپیه از در و دیوار عمارات مزبور بوده و اینک قریب صد و پنجاه از بهترین آثار نقاشی اصفهان ترسیم و برای نشان دادن صنایع قدیم ایران با خود به اروپا میبرد...کپیههایی که خاچاتوریان برداشته از این لحاظ بیشتر اهمیت دارد که آثار فعلی اصفهان فناپذیر و شاید پس از مرور چند صد سال به کلی محو و از بین برود ولی این نمونهها و کپیههایی که از آن برداشته میشود باقی خواهد ماند. عمارت خراب میشود و نقاشیهای جذاب و ظرافتهای صنعتی را با خود میبرد و از این همه آثار ذیقیمت فقط چیزی که باقی خواهد ماند همین کپیههای نقاشی است که آثار مزبور را همیشه زنده و جاودان میدارد...[۱]
سرکیس خاچاتوریان نقاش و هنرمند معروف ارمنی و تحصیلکردۀ اروپا، بین سالهای ۱۳۰۹- ۱۳۱۲ش به توصیۀ آرتور پوپ و به دعوت دولت وقت از اروپا به ایران آمد. سفر وی به منظور مرمت و کپیبرداری از نقاشیهای ابنیۀ دوران صفوی بود. خاچاتوریان پس از اتمام کار خود در اصفهان نمونههایی را که تهیه کرده بود در تهران، پاریس، قاهره، لندن و نیویورک به نمایش گذاشت. وی در مدت سکونت خود در جلفای اصفهان فعالیتهای گوناگونی مثل برگزاری کلاسهای نقاشی و پیشنهاد تأسیس موزۀ کلیسای وانک و همکاری در بنیانگذاری این موزه را انجام داد.
[۱] روزنامۀ اطلاعات، ۲ اردیبهشت ۱۳۱۰.
***
یادداشت نسبتا مفصل عباس مسعودی که مختصری از آن آمد، ذیل گزارش سفر او به اصفهان است که سرمقالۀ چند شمارۀ پیاپی روزنامه را به خود اختصاص داده. بخشی از یادداشت او اکنون برایمان غریب است؛ چطور میتوانست روزی را تصور کند که عالیقاپو و چهلستون دیگر نباشد. امروز هرقدر آسان دربارۀ کلنگی بودن خانۀ خود صحبت کنیم، چهلستون و عالیقاپو به نظرمان جاودانه میآید. آگاهی و حساسیت افکار عمومی از یکسو و استحکامِ ضوابط و قوانین از سوی دیگر، ما را نسبت به ماندگاری چنین آثاری مطمئن کرده. اما تا آن روزگار بسیاری از بناهای همسنگ چهلستون تخریب و برخی دیگر نیز به حال خود رها شده بود. ضمن آنکه دروازههای تهران، عمارت اندرونی کاخ گلستان، مسجدمدرسۀ رضائیه سرچشمه درست در همین سالها از بین رفت. پنداری هیچ زمانی به اندازۀ امروز در حفظ آثار گذشتگان نکوشیدهایم. اما آیا دغدغۀ فراوان ما برای حفاظت، حکایت از احساس بُعد و حتی درماندگیِ بیشتر در خلق جایگزینهای شایستهای برای آنها نمیکند.
در بناهایی که تا پیش از ۱۳۱۰ ساخته شد حتی متأخرترین آنها نظیر سردرباغ ملی، کاخ مرمر و کاخ شهوند میتوان سراغ ذوقی آشنا را گرفت. در عوض در دهۀ دوم سدۀ اخیر، ضمن تصویب قانون عتیقات به سال ۱۳۰۹ که مبین دغدغۀ حفاظت از آثار بود، بناهای نامأنوسی چون عمارت شهربانی، ایستگاه راهآهن تهران، کاخ دادگستری و کاخ دارایی نیز به تدریج ساخته شد. آیا نمیشود اینطور پنداشت که تا این زمان تخریب و نوسازی معنایی جز حرکت در مسیر قبل و نو به نو شدن نداشت و ازین پس بود که هر تخریب و یا زوالی با حسی از فقدان تؤام شد. همچون نویسندهای که برای بهتر کردن نوشتههایش ابایی از مچاله کردن قبلیها ندارد. آنان که به زایایی درونی او امید دارند نویسنده را از اینکار منع نمیکنند و ناامیدان از ادامۀ حیات او درصدد حفظ همۀ آثار تمام و نیمهتمام او برمیآیند. اینگونه که بنگریم یادداشت روزنامۀ اطلاعات و ابراز نگرانی از زوال عمارات قدیم، گرتهبرداری خاچاتوریان از دیوارنگارههای اصفهان، و ثبت تعدادی از آثار اصفهان از جمله چهلستون و عالیقاپو در فهرست آثار ملی در دیماه ۱۳۱۰، حکایت از قرار داشتن در آستانهای میکند. آستانۀ خروج از دورانی و ورود به دورانی دیگر؛ آستانۀ ورود به دورانِ خروجِ ماهی از آب.
پینوشتها:
۱. برای مطالعۀ بیشتر راجع به سرکیس خاچاتوریان:
http://www.vank.ir/fa/موزه-ی-کلیسای-وانک/تاریخچه-ی-موزۀ-کلیسای-وانک.html
مجابی، جواد. نود سال نوآوری در هنر تجسمی ایران. ۲ج. تهران: پیکره، ۱۳۹۵.
۲. برای دیدن بخشی از آثار به نمایش در آمدۀ خاچاتوریان در نمایشگاه نیویورک به سال ۱۹۳۲ به کاتالوگ نمایشگاه که به پیوست آمده مراجعه کنید.
۳. تصاویر وضعیت فعلی عمارتی است که احتمالا در دهه ۱۳۲۰ بر جای عمارت صاحباختیار و کلوب ایران ساخته شده و اکنون باشگاه متروکه بانک ملت است.