×

جستجو

جستجوی شواهد مادی صنایع تولید پارچه در خوزستان عهد ساسانی و اسلامی

یکی از پیچیدگی‌های مطالعات سازه‌های تاریخی آبی فهم درست کارکرد آنهاست که چالشی مشترک در مطالعهٔ بسیاری از آثار معماری و مهندسی کهن است. این نوشتار کوتاه اشاره‌ای به آثار آبی تاریخی‌ای خواهم کرد که ممکن است کارکرد اصلی آنها صنعتی، به ویژه برای تولید پارچه، بوده باشد. به رغم اینکه متون تاریخی از رونق صنایع پارچه‌سازی در خوزستان دورهٔ اسلامی و پیشینهٔ احتمالی آنها در دورهٔ ساسانی خبر می‌دهند، شواهد مادی‌ای از این صنایع در دست نیست. تولید پارچه در تمام مراحل،‌ اعم از شستشوی مواد اولیه، رنگرزی، شستشوهای ثانویه، و إِعمال مواد تثبیت‌کننده به آب فراوان نیاز دارد. قابل تصور است که صنایع پارچه قدیم در کنار رودخانه‌ها مستقر بوده باشند. محصولات کشاورزی و صنایع پارچه‌سازی دو پایهٔ اقتصاد خوزستان در دورهٔ اسلامی بوده است. شهرهایی مثل شوشتر، شوش، عسکر مکرم، جندی‌شاپور، قرقوب، ... هر کدام به تولید انواعی خاص از پارچه و البسه شهرت داشتند. بقایای تأسیسات عظیم آبیاری‌ که در خوزستان به جای مانده‌است، شامل کانال‌ها و سدها و سازه‌هایی با کارکرد نامعلوم، به صورت سنتی همیشه با محصولات آبی کشاورزی مرتبط دانسته شده‌اند. البته این مشکلی کلی در مطالعات تاریخ مهندسی آبی است که سازه‌‌های آبی تاریخی بلافاصله و بدون بررسی دقیق به آبیاری نسبت داده می‌شوند. در زیر سه مورد از مواضع و آثاری که ممکن است کارکردی غیر از آبیاری یا کارکرد مفروض کنونی داشته باشند ارائه می‌کنم.

 

مورد اول کانال‌های آبرسانی منتهی به ویرانه‌های منسوب به ایوان کرخه است. از بالادست بنای آبی پای‌پل، که در حدود هشت کیلومتری شمال ایوان کرخه قرار دارد، کانال‌های بزرگی منشعب می‌شوند که آب را به اراضی غرب و شرق رود کرخه منتقل می‌کردند. این کانال‌ها را محققان پیشین، کانال‌های آبیاری دانسته‌اند. اراضی واقع در شرق کرخه شیب و وسعت لازم برای کشاورزی آبیاری را دارند. ولی اراضی مسطح غرب کرخه کم وسعت‌اند و شیب عمومی محدوده خلاف جهت آب در کانال‌های غرب رود است که این موضوع مهندسی آنها را پرهزینه‌تر و پیچیده‌تر می‌کند. اقتصادی‌نبودن این کانال‌ها را محققان شاهدی بر استفادهٔ حداکثری از اراضی کشاورزی در دورهٔ ساسانی دانسته‌اند تا جایی که حتی اراضی نامساعد نیز زیر کشت آبی برده شده‌ بودند. ولی پژوهشگران نتوانسته‌اند توضیحی برای اندازهٔ بزرگ این کانال‌ها پیدا کنند. ابعاد این کانال‌ها متناسب با آبیاری زمستانه است زمانی که رودخانه‌ها بیشترین دبی را دارند. کشت زمستانه غالباً گندم و جو است که کانال‌کشی برای آبیاری آن در گذشته توجیح اقتصادی نداشته است. ظرفیت این کانال‌ها برای کشت تابستانه که هدف اصلی آبیاری قدیم است متناسب نیست زیرا دبی رودخانه کم است و تأسیساتی برای ذخیرهٔ‌ آب در مبدأ کانال‌ها وجود ندارد. به عقیدهٔ نگارنده، فرضیهٔ دیگر در مورد این کانال‌ها می‌تواند آن باشد که کارکردی صنعتی داشته‌اند که کانال‌کشی برای استفاده از آب حداکثری رودخانه در فصل پرآبی را مقرون به صرفه می‌کرده‌است. تولید پارچه، به خصوص در نزدیکی شهر سلطنتی ایوان کرخه گزینه‌ای محتمل است. برای اختصار به همین کانال‌ها بسنده می‌کنم ولی کانال‌های دیگری نیز در شمال خوزستان هستند که ممکن است چنین کارکردی داشته‌اند. راستی آزمایی این فرضیه منوط به انجام پژوهش‌های میدانی و مقایسه‌ای است که بتواند تفاوت‌های مهندسی میان کانال‌های آبرسانی برای مصارف صنعتی و کانال‌های آبیاری را روشن‌تر کند.

 

مورد دوم بقایای منسوب به نیایشگاه صابئین در شرق رود گرگر و شهر شوشتر است  (تصویر ۱، ۲، ۴). صابئین یا منداییان پیروان یحیای تعمید دهنده هستند و مناسک مذهبیشان را در آب روان به جای می‌آورند. شهرهای شوشتر و دزفول در سده‌های هجدهم و نوزدهم میلادی مسکن جمعیت قابل توجهی از صابئیان بود ولی در اواخر سدهٔ نوزدهم مرکزیت آنها به اهواز و شهرهای دیگر در جنوب خوزستان منتقل شد. کتاب تذکرهٔ شوشتر که در اوایل قرن نوزدهم نوشته شده است به نیایشگاهی منتسب به صابئین اشاره نکرده است ولی ذکر می‌کند که این محدوده مرکزیت آنها بوده است. انتساب بقایای باستانی یادشده به نیایشگاهی مندایی بی‌اساس به نظر می‌رسد. احتمال دارد که این آثار، به دلیل تخریب و فراموش شدن کارکرد آبی‌شان، به محل نیایش منداییان که احتمالاً همنیجا یا در نزدیکی آن بوده است منتسب شده باشند. این مجموعه که در پایین دست بندی ویران شده به نام بند عیار قرار دارند، به وضوح متشکل از کانال‌ها و حوضچه‌هایی هستند که در گردهٔ سنگی طبیعی حفر و با مصالح ساختمانی تکمیل شده‌اند. در این حوضچه‌ها آثاری از دریچه‌هایی برای تخلیهٔ آب دیده می‌شود.  این کانال‌ها و حوضچه‌ها به هیچ‌وجه نمی‌توانسته‌اند کارکرد آبیاری داشته باشد زیرا به اراضی آبیاری منتهی نمی‌شوند و به ظن قوی استفادهٔ صنعتی داشته است. ممکن است استفادهٔ این مجموعه در فرآوری محصولات کشاورزی با نیروی آب است که نگارنده تا کنون شاهدی برای آن در این محل پیدا نکرده است. صنایع مرتبط با پارچه مثلاً رنگرزی احتمال قوی دیگری است.

 

مورد سوم از مواردی است که شواهد متنی می‌تواند ما را به جستجوی بقایای مادی صنایع پارچه برانگیزد. مقدّسی در گزارش سفر خود به محلی در نزدیکی پل قایقی (جسر) شوشتر اشاره می‌کند که قصّاران (ع. سفیدکنندگان پارچه) در آنجا پارچه‌های بافته شده را رنگزدایی می‌کردند. از جمع منابع متنی دیگر می‌دانیم که پل قایقی مهم شوشتر به احتمال قریب یقین در جوار پل‌بند شادروان قرار داشته است و محل مورد اشاره باید در نزدیکی شادروان باشد. در شمال شادروان آثار مختلفی هست که کارکردشان معلوم نیست. (تصویر ۱، ۳) حتی معلوم نیست چه بخش از این آثار دست ساز است و چه بخش از آن تغییر شکل سنگهای محل در اثر جریان آب است. در میان آثار شمال شادروان، عارضه‌ای که بیش از همه مورد توجه من است کانال زیرزمینی قنات-مانندی است که آب را از بالا دست رودخانه، از شمال شوشتر به اراضی غرب رود کارون و شوشتر می‌برد. در خوزستان به قنات‌های رودخانه‌ای سفته گفته می‌شود. از این سفته، کانال کوچکی منشعب می‌شود که آب را در شمال شادروان تخلیه می‌کند و پارچه شویی مورد اشارهٔ مقدّسی ممکن است کارکرد یا دست کم یکی از کارکردهای این آب جاری باشد. البته به همین میزان محتمل است که از آب پشت بند شادروان استفاده می‌شده و و دیگر بقایای شمال شادروان محل مورد اشاره بوده باشد.

 

اگرچه درستی هیچ یک از این فرضیات در حال حاضر قابل اثبات نیست، این مثال‌ها نشان‌دهندهٔ طیف متنوع تأسیسات آبی است که ممکن است از صنایع کهن پارچه‌سازی خوزستان برجای مانده باشد. صنایعی که در متون تاریخی به کرات از آنها نام برده می‌شود ولی فهمی از ساختمان و فن‌آوری آنها نداریم. شناخت بهتر این موضوع از سویی نیازمند ذهنی باز است که در ماهیت همهٔ‌ شواهد مادی، بدون پیش‌داوری، دقت کند و از سوی دیگر نیازمند فهم بهتر از صنایع مشابه و همزمان در دیگر نقاط دنیا که مرجعی برای امکان سنجی و ارزیابی آثار باشد.

 

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
«مسجد سنجیده‌ی قزوین: کارکرد و زمان ساخت» | لیلا قاسمی، زهره تفضلی
در محله‌ی کهن راه‌ری در شهر قزوین، بنایی تاریخی با نام «مسجد سنجیده» وجود دارد. تاریخِ ساختِ این بنا و بانی آن نامشخص است. با در نظر گرفتن برخی شواهد کالبدی در بنا و برخی شواهد در گزارش‌های مرمتیِ بنا و نظر به اینکه برخی محققان پیشین با توجه به شباهت فرم بنا به مقابر، احتمال تغییر کارکرد این بنا را مطرح کرده‌اند، به نظر می‌رسد کارکرد اصیل بنا چیزی غیر از مسجد بوده و در دوره‌ای کارکرد آن تغییر یافته است. درباره‌ی کارکرد اصیل آن نظراتِ مختلفی وجود دارد.
اسطوره و اسطوره‌شناسی نزد ژرژ فردریش کروزر | نخستین نشست از سلسله نشست‌های سهراب
برگزارکننده: گروه پژوهشی میت‌اوخته، موسسه‌ی فرهنگی هنری کتاب‌آرایی ایرانی میزبان: نگارخانه‌ی لاجورد
ایران‌شناسی در قلمرو زبان آلمانی (دو گزارش تاریخی) | رودیگر اشمیت، مانفرد لورنتس
ایران‌شناسی در آلمان سنّتی غنی است و سابقه‌ای چندصدساله دارد. به‌واقع هیچ‌یک از حوزه‌های گوناگون پژوهش در تاریخ و فرهنگ ایران کهن، اعمّ از باستان‌شناسی،...
تاریخ هنر و نهادهایش: بنیادهای یک رشته (۱) | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
الیزابت منسفیلد، استاد تاریخ هنر در دانشگاه ساوت در سوانی امریکا، در این کتاب، مقالاتی را بر محور موضوع بررسی رشته‌ی تاریخ هنر را از...

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر