×

جستجو

تبارشناسی «طراحی» معماری

جدایی و تقابل دو مفهوم «طراحی» و «ساخت» که یکی بر جنبۀ غیرمادی و دیگری بر وجه مادی معماری دلالت دارد به دوران رنسانس ایتالیا، سده‌‌های پانزدهم و شانزدهم، برمی‌گردد. معماری از آن رو که ذاتاً با «کاربردی بودن»، «کار یدی» و نیز «امور تجاری» پیوند داشت از جایگاه نازل‌تری نسبت به دیگر هنرها برخوردار بود (شعر و موسیقی بالاترین جایگاه را داشتند و سپس مجسمه‌سازی و  نقاشی). معماران دورۀ رنسانس در تکاپوی یافتن شأنی هم ‌ردیف هنرمندان سایر رشته‌ها و ارتقاء جایگاه خود به مرتبۀ هنرهای آزاد [۱] به ورود واژۀ «طراحی» به گفتمان معماری اقبال بسیار نشان دادند؛ زیرا مفهوم «طراحی» حاکی از آن بود که بخشی از فرآیند کار معماری مشخصاً فعالیت ناب ذهنی و از کارِ دستی و صنعتگری جدا است. هم‌پای شکل‌گیری مفهوم «طراحی» در معماری و پدیدارشدن صورت جدیدی از هنر معماری، «ترسیم» نیز که در دوره‌های باستان و سده‌های میانه جایگاه چندانی در فرآیند کار معماری نداشت، اهمیت یافت. به کارگیری علم تازه کشف‌شدۀ پرسپکتیو در ترسیم، راه پیوند معماری با تفکر انتزاعی را آسان کرد تا معماری بتواند موقعیت «کار ذهنی» را پیدا کند. کار ترسیم را نه صنعتگران ساختمانی بلکه افراد آموزش دیده در زمینۀ نقاشی یا مجسمه‌سازی انجام می‌دادند. اولاً این افراد با ایده‌هایی آشنا بودند که معمولاً دست‌اندرکاران ساختمان‌سازی شناختی از آنها نداشتند؛ دوماً قادر بودند آزادانه و خارج از قراردادهای رایج ساختمان‌سازی بیندیشند؛‌ سوماً وجود ترسیمات امکان بحث و گفتگو در مورد طرح بنا را برای بانیان و حامیان ساختمان‌سازی فراهم می‌کرد. سباستیانو سرلیو [۲]، نویسندۀ یکی از مهم‌ترین رساله‌های معماری این زمان، نوشتۀ خود را به جای موضوعاتی چون عناصر معماری، فن‌آوری و مصالح با «اصول طراحی» آغاز می‌کند؛ او برای افرادی که می‌خواهند معمار شوند، ترسیم را مهارتی ضروری می‌داند و به این نکته اشاره می‌کند که معماران بزرگ عصر او، برامانته، رافائل، پروتزی [۳] و جولیو رومانو [۴]، همگی زندگی حرفه‌ای خود را با نقاشی آغاز کرده‌اند.

در قرن نوزدهم، جان راسکین به موضوع جدایی میان کار ذهنی و دستی در معماری انتقاد کرد؛ او  یکی از ارزش‌های معماری گوتیک را یکپارچگی این دو بخش و در نتیجه آزادی استادکار در انجام کار می‌دانست؛ راسکین به تفکیک نسبی میان کار راهبران و مجریان اعتقاد داشت، همچنین تقسیم کار کلی میان طراحان و سازندگان را می پذیرفت، اما منتقد این بود که یکی از این کارها را والا و دیگری را پست بدانند و صنعتگران زمانۀ او جایگاه فرومایه‌تر و حتی شرم‌آوری نسبت به پیشینیان‌شان داشته باشند.

در اوایل قرن بیستم، تغییر شیوۀ آموزش معماران، از شیوۀ استاد- شاگردی به نظام آموزشی مدرسه‌ای و دانشگاهی، تفکیک میان کار فکری و دستی را به امری ضروری تبدیل کرد. آموزش «کار و تجربۀ عملی» متوقف شد، در عوض هنرجویان «اصول» را می‌آموختند؛ تعبیری کاملاً غیرمادی و تعقلی از هنر. ماحصل دورۀ آموزشی، نه معماری بلکه ترسیماتی بود که معمولاً آن‌ها را «طراحی» می‌نامیدند. اگر تا این زمان تقابل «طراحی» و ساخت صرفاً راهی برای اندیشیدن به دو جنبه از یک فعل بود و در هر حال وجود یکی از این جنبه‌ها بدون دیگری معنا نداشت؛ اکنون با جدایی تحصیل از کار عملی، «طراحی» دیگر صرفاً روشی آسان برای تصور‌کردن معماری نبود، بلکه کاری نظری و خودبسنده با قواعد مختص به خود بود. در یک کلام، وجود مقوله‌ای مستقل به نام «طراحی» این امکان را فراهم کرد که راه آموختن معماری نه کسب مهارت و تجربه، بلکه اندیشیدن به آن باشد.

 

این یادداشت برداشتی است از:

Adrian Forty, Words & Buildings, (Thames & Hudson, 2012), pp 28-29, 138- 141.

پانوشت‌ها:

[1] Liberal Arts

[2] Sebastiano Serlio (1475- 1554)

[3] Baldassare Tommaso Peruzzi (1481- 1536)

[4] Giulio Romano (1499- 1546)

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
کتاب «تصویر کلمه: مطالعه‌ای درباره آیات قرآنی در معماری اسلامی»
سیدامیر کوشه‌ای
کتاب تصویر کلمه: مطالعه‌ای درباره آیات قرآنی در معماری اسلامی، اثر اریکا داد و شیرین خیرالله، از جمله مهمترین پژوهش‌ها درباره نسبت قرآن کریم با معماری دوره اسلامی است. جلد نخست این کتاب مشتمل بر مقدمه و هفت فصل است. داد در این جلد استدلال می‌کند که آیه‌های قرآن در هنر دوره اسلامی به مثابه نماد و نشانه‌ خدا به کار رفته  است، و کارکردی مشابه شمایل در هنر مسیحی دارد. او دیدگاه خود در این زمینه را پیشتر در مقاله‌ای با عنوان «تصویر کلمه»* منتشر کرده بود، و این جلد به نوعی گسترش یافته آن مقاله است. نویسنده در فصل نخست به مسئله ممنوعیت تصویر انسان و جانداران در تمدن اسلامی می‌پردازد. فصل‌های دو، سه و چهار به تحلیل کارکرد آیات قرآنی در تزیینات چهار بنای قبة الصخره در بیت‌المقدس، مقیاس النیل (نیل سنج) و مدرسه سلطان حسن در قاهره، و بیمارستان نوری در دمشق اختصاص دارد. فصل پنجم...
جلسۀ رونمایی از کتاب «نوشتن تاریخ معماری: شاهد و روایت در سدۀ بیست‌ویکم»
کتاب با مثال‌هایی از زمان‌ها و مکان‌های متنوع ــ از بناهای انقلابی هاییتی در سدۀ هجدهم تا شرکت‌های ساختمانی وایمارِ آلمان و کمپ‌های پناهجویان افریقایی...
معماری هنر و معماری جادویی در شاهنامه
مهرداد قیومی بیدهندی
در عالمی که فردوسی در شاهنامه تصویر کرده است، معماری (به معنای ساختن مکان زندگی انسان) جایگاه مهمی دارد. در این عالم، معماری بر دو نوع است: معماری برآمده از هنر و معماری برآمده از جادویی. معنای هنر در شاهنامه با معنای امروزی این واژه تفاوت دارد. هنر خاستگاهی ایزدی دارد و با نیکویی پیوسته است. در برابر آن، جادویی است که بدهنری و بددانشی و اهریمنی است. معماریِ هنر صفت‌های بهشتی دارد، دل‌آرا و جاودانه است. معماری جادویی صفت‌های دوزخی دارد و جای ماندن آدمیان و نیکوان نیست. معماری هنر بهترین شیوۀ شاهان فرهمند است و با آن فرّ و گوهر خود را نشان می‌دهند و آبادانی و نیکویی می‌گسترند. برخی از آنان، به پیغام سروش ایزدی، شهرهای جاودانه می‌سازند که جای جاودانان نجات‌دهندۀ جهان است.  در گزارش شاهنامه از سرگذشت ایرانیان، معماری و هنر در گذر روزگار سیری فروکاهنده دارند. در آغاز این روزگار، در زمان چهار پیامبر-پادشاه...
گونه‌ و ویژگی‌ معماری: راهنمای عملی برای تاریخ معماری| سمیر یونس، کارول ویلیام وستفال
هدف کتاب حاضر ارائۀ منظری جایگزین برای نقش فعلی‌ای است که تاریخ در معماری دارد: یکپارچه سازی مجدد تاریخ معماری و طراحی معماری برای اصلاح...

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر