همان گونه که در یادداشت «آغازی براي پايان يك رويكرد پراشتباه» اشاره شد، در دههٔ ۹۰ میلادی، آقای کیوان کریمی دربارهٔ عواقب توسعهٔ مدرنیستی بافت کهن شهری در ایران پژوهشی را انجام دادهاند. در این پژوهش (دکتری) نحوهٔ مداخلهٔ مدرنیستی با ارگانیک در بافت کهن مورد مقایسه قرار گرفته است. بدین منظور، شش شهر در ایران (شیراز، کرمان، قزوین، همدان، کرمانشاه و سمنان) و شش شهر در انگلستان (نوریچ، بریستول، یورک، هِرِفورد، کانتبری و وینچستر) در بازهٔ زمانی اواخر قرن ۱۹ (دوران قاجار) تا اواخر قرن ۲۰ (دوران جمهوری اسلامی) مورد مطالعه قرار گرفتهاند. در این بازهٔ زمانی مداخلات عظیمی در بافتهای کهن در سرتاسر دنیا صورت گرفته است که غالباً بر مبنای اصول شهرسازی مدرنیستی است (مانند ایران). در مواردی نیز سعی شده است از مداخلههای عظیم جلوگیری شود و بر مبنای ساختار بافت کهن مداخلات صورت گیرد (مانند انگلستان). این پژوهش، نقشهٔ معابر شهری (نقشه ی توده و فضا) این ۱۲ شهر را بر مبنای نسل اول آنالیزهای نظریه چیدمان فضا (آنالیز محوری/Axial Analysis) مورد آنالیز قرار داده است. این آنالیزها که عمدتاً مبتنی بر پارامتر همپیوندی (Integration) میباشد، جریان جابهجایی مقصدی را در این شهرها اندازهگیری میکند (لازم به یادآوری است که نتایج حاصل از این پارامتر در پژوهشهای نظریهٔ چیدمان فضا دارای همبستگی بالای ۷۰ درصد با جریان جابهجایی شهروندان (واقعیت) در شهر است). نتایج این پژوهش نشان میدهد که رویکرد مداخلات بولدوزری (مدرنیستی) در ایران سبب شده است تا جریان جابهجایی موجود از بافت کهن شهری به نقاط دیگر شهر منحرف شود. بازار، مسجد جامع، ... که زمانی پذیرای بالاترین همپیوندی (جریان جابهجایی مقصدی) بودند، در پایان قرن بیستم پتانسیل به مراتب ضعیفتری برای این پارامتر داشتهاند (به جداول صفحات ۳۱۸ و ۳۲۴ مراجعه کنید). در مقابل، در انگلستان که از رویکرد مداخلات بولدوزری پرهیز شد، خیابان اصلی بافت (High street)، بازارچه خرید، ... همان کیفیت بالای همپیوندی را در هر دو دوره حفظ کرده و تبدیل به عناصر شهری متروکه نشدهاند.
در ضمن با توجه به آن که این روزها مسئلهٔ مداخله در بافت کهن شهر شیراز مطرح شده است، آنالیزهای این پژوهش برای این شهر و جایگاه حرم شاهچراغ در ساختار آن در دورههای قاجار و جمهوری اسلامی می تواند جالب توجه باشد (به نقشه ی آنالیز صفحات ۱۶۰ و ۲۲۵ و جدول صفحات ۱۷۶ و ۳۰۴ توجه کنید).
لینک دسترسی به متن کامل پژوهش دکتری آقای کیوان کریمی:
https://discovery.ucl.ac.uk/id/eprint/1460745/
در ضمن، خلاصهٔ این پژوهش دکتری در مقالهٔ زیر به چاپ رسیده است: