در این جستار که در باب فناوریهای معماریانه باستان است، من دیدگاه بسیار مرسوم ریشههای متعالی فلسفه را زیر سوال میبرم، این دیدگاه که فلسفه زمانی پدید آمد که ذهن به درون روی آورد و از دنیایی که توسط بدن و حواس دریافت میشود کناره گرفت. با تمرکز بر یکی از نخستین دوره های تاریخ تفکر غربی – ظهور تفکر فلسفی یونانی در معماری کیهانی آناکسیماندروس میلتوسی۱ -استدلال میکنم که شاخصه تفکر انتزاعی، نظری و خردگرای فلسفه در واقع ریشه در فعالیتهای عملی دارد و توسط آنها ظاهر میشود و نه در رد آنها. روح کندوکاو خردگرایانه از عوامل متعددی ناشی شد اما نقش معماری یادمانی و فن آوری های ساختوساز در آن بسیار دست کم گرفته شده است. معماران در روند پی بردن به چگونگی ساخت در مقیاسی عظیم که یونانیان شرقی هرگز نیازموده بودند، نظم طبیعت را در thaumata (عجایب دیدنیشان)2 کشف و برملا کردند، همان تجربهای که ارسطو مدعیست فلسفه با آن آغاز شد. معماری و فناوریهای ساختوساز باستان برای دههها, با بنای معبد, پیش روی یونانیان به نمایش گذاشته شده بود. پیش روی آناکسیماندروس و جامعهاش، دیدگاه نوینی در باب طبیعت طرح شد که، در کمال شگفتی، بشر میتوانست طبیعت را بفهمد و بر آن فرمان براند. ساخت این thaumata، اشیای شگفتانگیز، اثبات توانایی انسان در سلطه بر طبیعت بود و روزنی تازه بر توانایی خرد انسان در فهم جهان و مکان ما در آن گشود.
۱. آناکسیماندروس فیلسوف همعصر تالس و اهل میلتوس و مخترع گونهای ساعت آفتابی بود.
۲. یونانیان برابر wonders یا عجایب از واژه یونانی thaumata استفاده میکردند که به معنی چیزهایی برای دیدن بود.
۳. Anathyrosis/ همبندی شیوهای فنی در سازههای باستانی است که در آن از اتصالات بلوکهای سنگی استفاده میشد. در این روش حاشیههای دو سطحی را که میخواستند روی هم بگذارند هموار میکردند و میانشان را به صورت زبرهتراش باقی میگذاشتند تا خوب روی هم جفت شوند اما رویهٔ همهٔ سنگٔها را به دقت میتراشیدند و پاک می کردند.
Robert Hahn. "Architectural Technologies And The Origins Of Greek Philosophy" in Revista Archai, no. 29 (2020).
– اطلاعات بیشتر و دریافت مقاله:
https://impactum-journals.uc.pt/index.php/archai/article/view/1984-249X_29_3