یادداشت حاضر سومین یادداشت از مجموعه یادداشتهای «یافتههای نو درباب هویت شهری اهواز» است که پیشتر دو یادداشت از آن در وبگاه آسمانه منتشر شد. در آخرین یادداشت به شکلگیری بندر ناصری و کمّ و کیف بناهای آن در سالهای آغازین تأسیس این بندر پرداختیم. ناصری کمتر از نیم قرن پس از تاسیس به شهری آباد و پررونق بدل گشت تا جایی که کسروی، مورخ و محقق سختگیر معاصر، آن را اینگونه میستاید: « اکنون ناصری بهترین و بزرگترین شهر خوزستان است. [...] نقشۀ آن که میگویند از نظامالسلطنه است، بسیار قشنگ کشیده شده و چون دو خیابان به هم میرسند «زاویۀ قائمه» پدید میآورند. مگر یکی دو خیابان که اندکی کجی دارد. دهکده کهن اهواز که هنوز برپاست محلهای از شهر نوین شمرده میشود و آنچه نگارنده برآورد کردهام گویا شمار خانهها دو هزار کمابیش باشد. مردم آن از عرب و اصفهانی و شوشتری و دزفولی و هندی و ارمنی درآمیخته و دستهای از اروپاییان هم در آنجا دیده میشوند، گذشته از انگلیسیها و بنیادهایی که در این شهر برپاگردیدهاند. [...] ناصری در پهلوی ویرانهای اهواز نهالی را میماند که از ریشه درخت کهنسال برافتادهای بروید و این است که بیشتری از مردم، بویژه اروپاییان آنجا را «اهواز» مینامند و چه بسا پس از سالها نام ناصری از زبانها افتاده، فراموش گردد» (کسروی، ۱۳۸۴، ۲۳۴). میدانیم پیشبینی کسروی درست از آب درآمد و اندک زمانی پس از این حدس، نام ناصری رسماً به اهواز تغییر یافت و امروزه حتی بسیاری از اهوازیان نیز از ناصری و پیشینۀ آن اطلاع چندانی ندارند. با این وصف موضوع این یادداشت بخش دیگری از کلام کسروی، یعنی «انگلیسیها و بنیادهایی» است که در ناصری یا اهواز نوین برپاکردند.
نخستین ساختۀ فرنگیان در اهواز را باید عمارت کمپانی کشتیرانی برادران لینچ دانست. کمپانی برادران لینچ، شرکت کشتیرانی وابسته به هنری بلوس لینچ، سرمایهدار و نمایندۀ پارلمان (۱۹۱۰-۱۹۰۶) بریتانیایی بود که توانسته بود امتیازهای مهمی چون کشتیرانی در کارون و احداث جادۀ بختیاری (راه تجاری خوزستان به اصفهان) را از شاهان قاجار کسب کند و به همین سبب در سالهای بنیانگذاری ناصری در آبادی این بندر نقشی ایفاء کرد. احتمالاً واژۀ لنج، که در جنوب نوعاً به کشتیهای کوچک گفته میشود از نام همین کمپانی اخذ شده، زیرا نظامالسلطنه در خاطرات خود ایشان را با همین نام یاد میکند. ظاهراً حضور این کمپانی در اهواز حتّی مقدم بر تأسیس بندر بوده است، زیرا نظامالسلطنه هنگامی که در خاطرات خود اولین بازدیدها و اقدامات برای احداث بندر را شرح میدهد، تصریح میکند: « کسان لنج که آنجا براي تجارت آمده بودند، دو کپر که خانههاي از نخل و خرما و شاخ اوست، به رسم اعراب زده بودند» (نظامالسلطنه، ۱۳۶۲، ۱: ۱۵۹). پس از تأسیس بندر ناصری نیز آنگونه که نظامالسلطنه گزارش میدهد نمایندگان کمپانی تا سه سال با نهایت مشقت در همین کپرها زندگی میکرد و طالب ساخت بنایی نشدند « عذرشان این بود كه لنج اذن ندادهاست و انتظار دارد كه رواج تجارت را در این صفحات بداند و در خور او باشد» (همان، ۱۳۵-۱۳۴). اما لوریمر، نمایندۀ سفارت بریتانیا در منطقه، مسأله را جور دیگری توضیحی میدهد. او میگوید بندهایی در لایحه آزادسازی کشتیرانی بر کارون بود که به صاحبان کشتیها اجازۀ احداث ملک و ساختمان نمیداد و « مانع از آن میشد که [لینچها] برای خود قطعه زمینی در محمره و ناصری فراهم کنند و در آن اسکله و انبار و دفتر کار بسازند» (لوریمر، ۱۳۹۰، ۱۴۷). دلیل امر هرچه باشد حاصل کار سکونت اولیۀ کمپانی لینچ در مجموعهای کپر بود. یکی از تصاویر تامسون، موقعیت این کپرها را دقیقاً در پشت بنایی که در یادداشت پیشین با نام منزل حکومت از آن یاد شد، نشان میدهد (تصویر ۱).
این وضعیت سه سال به طول انجامید و بالاخره پس از سه سال با این شرط که به خرج خود در آن زمینها بنایی برای دولت ایران احداث و بابتش سالانه اجارهبها بپردازند با اختصاص قطعه زمینی به کمپانی موافقت به عمل آمد (همانجا). در کتاب در جستجوی هویت شهری اهواز بر مبنای گفتگوها و خاطرات شفاهی موجود، از جمله گفتگو با دکتر بهبهانی، استاد دانشگاه و مدیر نخستین طرح جامع شهر اهواز که از وجود باغی به نام باغ لچ و کنسولگری انگلیس در محل مهمانسرای کنونی باغمعین یاد کرده بود و رجوع به خاطرات سیدمحمدعلی محمدی، نویسندۀ فقید چکیدۀ رویدادهای صدوبیست سالۀ اخیر اهواز (ناصریه سابق) که از وجود باغی به نام باغ رچی و ساختمانی برای سفیر انگلیس در همان باغ یاد شده بود (محمدی، بیتا، ۵۹)؛ مهمانسرای فعلی باغ معین را، به این اعتبار که لچ و رچی هردو تلفظهایی تغییر یافته از لینچ هستند، به عنوان محل استقرار مشترک کمپانی لینچ و کنسولگری انگلیس در اهواز معرفی کردیم (مجتهدزاده و نامآور، ۱۳۹۴، ۲۰۶)؛ اما یافتههای جدید براساس نقشههای منتشرشده از کتابخانۀ ملی قطر نشان میدهد که این داوری نادرست بوده و کمپانی لینچ، کنسولگری انگلیس و باغ رچی سه بنای متفاوت، اما در فاصلهای نزدیک به یکدیگر بودند. یادداشت حاضر به معرفی مکان دقیق و پیشینۀ اجمالی کمپانی لینچ اختصاص دارد. انشاالله در یادداشتهایی دیگر به مکان و داستان دو بنای دیگر (یعنی کنسولگری و باغ رچی) نیز خواهیم پرداخت.
نخستین و قدیمیترین نقشۀ موجود از ناصری نقشهای به تاریخ آگوست ۱۹۰۷ است که در دومین یادداشت از مجموعه یادداشتهای حاضر مفصلاً معرفی شد. مطابق این نقشه زمین کمپانی لینچ، که در نقشه با عنوان Lynch’s معرفی شده، قطعه زمینی بزرگ میان مجموعۀ معینالتجار و بناهای حکومتی است که نظامالسلطنه برپا کرد (تصویر ۲). امروزه از این مجموعه تنها بنایی ستوندار شامل سالنی بزرگ و مرتفع با ستونهای سنگی به ابعاد تقریبی یک در دو متر و سقفی چوبی از جنس چندل به جامانده که تردیدی در تعلق آن به دورۀ اولیۀ تأسیس شهر باقی نمیگذارد (تصویر ۳ و ۴). محلّ امروزی بنا، در حول و حوش میدان شهدا، پشت هتل پارس، است. این بنا از حدودا ۷۰سال پیش تا کنون در اختیار خانواده محترم احمدزاده است و مدتی نسبتاً طولانی نیز به عنوان دفتر مرکزی شرکت تولید جدارهای پیش ساخته، مشهور به کانتکس، استفاده میشد. متأسفانه بنا در میان انبوهی از بناهای جدید دفن شده و هنگام جستجوهایمان برای کتاب در جستجوی هویت شهری اهواز کاملاً تصادفی موفق به شناسایی و بازدید از آن شدیم. آن زمان با توجه به نزدیکی بنا به مجموعه معینالتجار، فنّ معماری مشابه با این مجموعه و شواهد موجود از امتداد بازار معین تا پشت این بنا، تعلق آن را به مجموعۀ معینالتجار قویترین ظنّ ممکن دانستیم، هرچند از داوری نهایی در این باب خودداری کردیم (همان، ۲۰۴)؛ اما امروزه و براساس نقشۀ ۱۹۰۷ ناصری، بدون تردید باید این بنا را بخشی از مجموعۀ لینچ دانست.
براساس نوع معماری، این بخش احتمالاً قدیمیترین بخش از مجموعۀ کمپانی برادران لینچ است. احتمالاً لرد کرزن در بازدید خود از اهواز، در اولین سالهای تأسیس ناصری، همین بنا را دیده باشد: «در این نقطه چهار پنج کلبه ساختهاند [...] یک کلبه را هم به نمایندۀ کمپانی لنچ اجاره دادهاند و وی با زحمت بسیار اجازه یافته بود در آنجا اقامت کند» (کرزن، ۱۳۷۳، ۱: ۴۲۷). مجموعۀ لینچ در طول زمان توسعههایی نیز داشته است. زیرا در عکس هوایی سال ۱۳۳۵ علاوه بر بنای موجود، که با رنگ زرد مشخص شده، باغ بزرگ و چند بنای دیگر، که یکی از آنها با الگوی کوشک حیاطدار بنایی قدیمی نیز به نظر میرسد، دیده میشود (تصویر ۵). امروزه بر جای این بنای اخیر بنای هتل پارس ساخته شده است. به این ترتیب تنها بنای بهجا مانده از کمپانی لینچ همان کلبۀ سادۀ اولیه است که احتمالاً در ابتدا همزمان برای اقامت و بارانداز کالا استفاده میشده و بعدها، با ساخت بنای کوشکمانند، صرفا نقش بارانداز داشته است. نمیدانیم مجموعۀ لینچ چه زمانی واگذار شده اما در نقشه نمایندگان دولت بریتانیا از اهواز به سال ۱۹۳۸ (۱۳۱۷)، که در یادداشتی دیگر معرفی خواهد شد، همچنان قطعه زمین لینچ با همان ابعاد اولیه و با عنوان Mespers وجود دارد. از زمان واگذاری این مجموعه تا به امروز خانوادۀ محترم احمدزاده مالک بخشی از آن که بنای موردبحث در این یادداشت را شامل می شود، بودهاند و تا سال ۱۳۸۸، که آخرین بازدید نگارنده از بنا بود، در وضعیت قابلقبول آن را نگاه داشتهاند. متأسفانه نگارنده در سالهای اخیر امکان بازدید از بنا را نیافته است، اما با توجه به ارزش تاریخی منحصربهفرد و موقعیت ویژۀ مکانی توصیه اکید به ثبت بنا، از سوی مدیران خدوم میراث استان و اهواز، و احیاء آن در قالب بنایی عمومی، از سوی مالکان فرهیختۀ بنا، را دارم.
کتابنامه
کرزن، جرج ن. ۱۳۷۳. ایران و قضیۀ ایران؛ ۲ج. ترجمۀ غلامعلی وحید مازندرانی. تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
کسروی، احمد. ۱۳۸۴. تاریخ پانصدسالۀ خوزستان. تهران: انتشارات دنیای کتاب.
لوریمر، جانگوردون. ۱۳۹۰. تاریخ خوزستان. ترجمه محمد جواهرکلام. تهران: انتشارات کویر.
مجتهدزاده، روحالله و زهرا نامآور. ۱۳۹۴. در جستجوی هویت شهری اهواز. تهران: انتشارات مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی.
محمدی، سید محمدعلی. بیتا. چکیدۀ رویدادهای یکصد و بیست ساله اخیر اهواز (ناصریه سابق). تهران: انتشارات تورنگ.
نظامالسلطنه، حسینقلیخان. ۱۳۶۳. خاطرات و اسناد. ۲ج. به کوشش منصوره اتحادیه و دیگران. تهران: انتشارات مرکز تاریخ معاصر.