- چندانی از مخابرهٔ خبر سوختن بخشی از کلیسای نتردام پاریس نگذشته است. خبری که آه از نهاد عارف و عامی، پاریسدیدهها و پاریسندیدهها (مثل من) برآورد. ویدئوها نشان میداد که بسیاری از مردم پاریس در اطراف کلیسا هاجوواج ایستاده بودند و بعضیهاشان از شدت تأثر هایهای گریه میکردند. لابد شما هم مثل من با خود گفتهاید که بوَد آیا روزی افکار عمومی کشور ما هم نسبت به تخریب میراث فرهنگی و طبیعیِ خودش اینجور واکنش نشان بدهد؟
- رئیس جمهورِ فرانسه بلافاصله (فکر میکنم ما ایرانیها معنیِ این «بلافاصله» را خوب بفهمیم) واکنش نشان داد و از جلب کمک و تخصیص اعتبارهایی برای بازسازی بنای کلیسا آنهم بهتر از روز اولش خبر داد. لابد شما هم مثل من آهی از نهادتان برآمد و به هزارویک اثر معماری ایران – در داخل و خارج مرزهایش - فکر کردید و «ایکاشها» و «بوَد آیاها» سردادید.
- چیزی نگذشت که خیابانهای پاریس که در ممالکی چون فرانسه عرصهٔ فعالیتهای مدنی است پیام دیگری به مردمِ سراسر کشورها مخابره کرد. جلیقهزردها آمدند و گفتند چطور است که در حادثهٔ نتردام (آدم را یاد «حادثهٔ پلاسکو» میاندازَد!) رئیسجمهور مملکت بهسرعت به صحنه آمد و پای چندین میلیاد یورو پول را به میان آورد و چه و چه، ولی ما که ماههاست کف این خیابان فریاد میزنیم صدایمان به گوش کسی نمیرسد و اگر میرسد کار درخوری برایش نمیشود؟!
- بعد از شنیدنِ این خبر، بیدرنگ یادم افتاد که سالها پیش توی کتابِ زندگینامهٔ آرتور دو سنت اگزوپری - خالق شازده کوچولو - خوانده بودم که روزی، او همراه با دوستانش برای دیدن یک قلعهٔ تاریخی سفر میکند ولی بهجای بازدید از قلعه با بچههای توی کوچه گل کوچیک بازی میکند (با اندکی تحریف)! رفقا که از این برخورد اگزوپری بهشان برخورده بود سبب را جویا میشوند. اگزوپری جملهای میگوید که من مدتهای مدید است آن را بهخاطر سپردهام: «من آدمها را به بناها ترجیح میدهم».
- بیشک استادان و دانشجویان معماری در اثبات لزوم حفظ میراث معماری حرفهای بسیار دارند. از مسائل هویتی بگیر تا موضوعاتی در باب تاریخ و سنت و چه و چه که همهشان درست است. اما لطفاً بیایید کمی به اتفاقات اخیر فرانسه و این جملهٔ آخری که از اگزوپری آوردهام دقت کنیم. در نظر ما فرانسه مهد دموکراسی، آزادی و مدنیّت است. جاییکه اغلب شهروندان مثل چشمشان از میراث فرهنگی و طبیعی مملکتشان مراقبت میکنند. اما حضور جلیقهزردها نشان میدهد که عدهای – که تعدادشان هم کم نیست – فکر میکنند (درست هم فکر میکنند) که شأن و کرامتشان پامال شده و میبینند که درعوض، یک بنای تاریخی چه شأن و کرامتِ رشکبرانگیزی دارد.
- اگزوپری – که نمیدانم شاعرش بگویم یا عارف یا فیلسوف – آدمها را به بناها ترجیح داد و اثری خلق کرد که پس از کتابهای مقدس، پُرخوانندهترین کتاب در همهٔ ادوار تاریخ است. حاصل توجه یکسویه به بناهای تاریخی منهای انسان هم تبدیل فرهنگ است به صنعت فرهنگی. صنعتی مثل همهٔ انواع دیگر صنایعِ مدرن در خدمت سرمایه و سرمایهدار و سرمایهداری. صنعتی که ممکن است آدمها را لابهلای چرخدندههاش له کند.
- حوادث فرانسه یک پیام بزرگ برای ما ایرانیها - که تازه اول راهیم دارد؛ برای ما که اولاً ناچاریم توجه مردم و مسئولین خود را به لزوم حفظ میراث معماری کشورمان جلب کنیم و بعدش تازه برسیم به موضوعاتی که امروز در فضای فرهنگی و دانشگاهی و علمی دنیا دربارهٔ انواع رویکرد به حفظ میراث وجود دارد. پیام ساده اما عمیق است: «تا شأن و کرامت انسانها بهتمامی حفظ و پاسداری نشود، صحبت از شأن و کرامت بناهای معماری خالی از مفهوم و معنی است». بیاییم به وضعیت شأن و کرامت آدمها در فضای فرهنگی-اجتماعی-اقتصادی-سیاسی کشورمان نگاهی بیندازیم.
- در ضمن، پیشاپیش روز معمار به همهٔ معمارهایی که معماری را برای انسان خوش میدارند، نه انسان را برای معماری خجسته باشد!