طراحی دست آزاد از حجمها و بناها ازجمله پرتعداد و وقتگیرترین تمرینهایی است که دانشجویان معماری در سالهای اول تحصیلشان انجام میدهند. مطابق برنامة آموزشی مصوب که در حال حاضر در دانشکدههای معماری کشور در دست اجراست، هر دانشجوی معماری مقطع کارشناسی دستکم در سه نیمسال تمرینهایی در قالب طراحی دست آزاد دارد. نتیجة مترتب بر این تمرین، توانایی دستی و ترسیمی دانشجو در بیان ایدههای اولیه و طرحهای نهایی معماری عنوان شده است. در برنامه اینگونه فرض شده که دانشجو در مکانها و محیطهای واقعی حضور یابد و از ساختمانهای شهر یا روستا طراحی کند؛ البته با وجود اشاره به تأثیر حضور در محیط واقعی در شادابی و سرزندگی دانشجویان، ویژگی خاص و محدودکنندهای برای ساختمانها و محیطهایی که موضوع طراحی قرار میگیرند، درنظر گرفته نشده است.
در سالهای اخیر، کم نبودهاند معلمان معماریای که با پرسشهایی با این مضمون از سوی دانشجویان روبرو شدهاند: «واقعاً طراحی دست آزاد برای دانشجوی معماری چه فایده دارد؟» این دانشجویان اغلب با معلمان خود چنین استدلال میکنند: «معمار حرفهای در زمانة ظهور بسیاری وسایل و ابزار، از این فن بینیاز است. دوربین عکاسی دیجیتال به خوبی وظیفة ثبت و نمایش دوبارة مکانها، از جمله مکانهای دلنشین و خاطرهانگیز، را انجام میدهد. نرمافزارهای روز به روز پیشرفتهتر، ایدههای معمارانه را به زیبایی و با انواع ترفندهای جذاب به کارفرمایان ارائه میکند. نهایتاً همواره همکارانی هنرمند هستند که زحمت ترسیم طرح یا ارائة خاص و دستی را میتوان به آنها سپرد و دیگر طراح از توانایی دستی قوی که قرار بوده با طراحی از مکانی واقعی حاصل شود بینیاز خواهد بود. ضرورتی باقی نخواهد ماند که در این زمانة سرعت و دقت ماشینی و زندگی شبانه روزی در پشت میزهای کار و رایانههای شخصی، زحمت حمل تخته شاسی و کاغذ و ساعتها طراحی دقیق در فضای واقعی را توجیه کند.»
اما وجه مفیدی میتوان برای طراحی دست آزاد متصور شد که ظاهراً اندکی مغفول مانده یا از آن صحبتی نمیشود. این وجه، اهمیت موضوع طراحی دست آزاد است. طراحی دست آزاد میتواند فرصت دستکم سه نیمسال رویارویی با آثار معماری «ارزشمند» و مکث و تمرکز بر آن را در اختیار بگذارد. کم نیستند محققانی که مطالعات آثار معماری از روی کتابها را به نوعی سطحی و کمفایده شمرده و به رجوع به خود آثار توصیه کرده و فهم معماری را وابسته به رجوع مستقیم به آثار و حضور در آن دانستهاند. از سوی دیگر، تأثیر مستقیم دیدهها بر اطلاعات ذهنیای که بعدها توسط فرد در طراحی (به معنای دیزاین) به کارگرفته میشود، در قالب نظریة توانایی ثبت اطلاعات توسط ذهن ثابت شده است. پس وجه دیگر قضیه آن است که اگر دانشجو به ویژه در سالهای نخستین آموزش، در طراحی دست آزاد با بناهای معماری گزینش نشده و کمارزش و به اصطلاحْ بدساخت یا بسازوبفروشی مواجه شود، شکل و شمایل، سرگردانی و بیهدفی این گونه معماریها بر وی، آگاهانه یا ناخودآگاه، تأثیر گذارد و چه بسا زیان این طراحی دست آزاد از نفع آن پیشی گیرد.
تمرکز بر مسألة «موضوع طراحی» و ترغیب معلمان معماری به معرفی موضوعات و بناهای ارزشمند (چه تاریخی و چه جدید) جهت طراحی دست آزاد، درپی این اندیشه است که اگر طراحی دست آزاد از بناهای ارزشمند معماری انجام گیرد، میتواند با یک تیر دو نشان بزند و ارزشی افزوده با آن همراه خواهد بود و در غیر این صورت منجر به بدآموزی حرفهای خواهد شد. بدین ترتیب مسئولیت معلم معماری انتخاب بناهایی جهت طراحی دست آزاد است که شایستگی ماندگاری در ذهن دانشجویان را داشته باشد. این امر در آموزش معماری در مقیاس جهانی، و هم در آموزش معماری در کشور ما که دارای آثار ارزشمند و مقبول معماری ازجمله آثار فراوان تاریخی معماری است، به طور ویژه قابل توجه است. گفتگوهایی که در حین طراحی از بناهای ارزشمند بین دانشجویان و استادان آنها درمیگیرد و شادابی و نشاط حاصل از حضور دانشجویان در مکانها و معماریهای دلنشین، در عین حال، پرسش از چیستی معماری ارزشمند و چگونگی گزینش آن مباحث تازهای است که میتواند در این میان، بین معلم معماری و دانشجویان نوپای سال اول، در همان کلاس طراحی دست آزاد شکل گیرد.