معرفی کتاب
Ritter, Markus. Der umayyadische Palast des 8. Jahrhunderts in Ḫirbat al-Minya am See von Tiberias. Wiesbaden : Reichert, 2017.
تحقیق دربارهٔ هنر و معماری دورهٔ بنیامیه یکی از رایجترین موضوعات در حوزهٔ تاریخ هنر دوران اسلامی است. اغلب این تحقیقها معطوف به بناهای مذهبی این دوره است و از بناهای غیرمذهبی، خصوصاً بناهای اقامتی و مسکونی، کمتر سخن رفته است. یکی از علل این امر آن است که عمدهٔ شناخت ما از بناهای غیرمذهبی و تزیینات مربوط به آنها، در این دوره، از طریق حفاری و مطالعات باستانشناختی حاصل آمده و بخش اندکی از این مطالعات به صورت مدوّن منتشر شده است.
خربةالمنیه [۱] بنایی است واقع در ساحل دریاچهٔ طبریه در فلسطین و اولین بنای اقامتی در تاریخ باستانشناسی دوران اسلامی است که از طریق کاوش و حفاری کشف شده است. این کاوشها در بازهٔ زمانی ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۹ انجام شد و یافتههای آن هم اکنون در دو موزهٔ باستانشناسی فلسطین [۲] و موزهٔ هنر اسلامی برلین [۳] نگهداری میشود.
این کتاب دربارهٔ معماری و تزیینات خربةالمنیه است و نویسنده تمامی آثار به جا مانده از این بنا را شامل آثار موجود در دو موزهٔ یاد شده و گزارشهای باستانشناسی به همراه بقایای موجود در سایت بنا بررسی کرده است. کتاب در سیزده فصل سامان یافته و نویسنده در آن سه هدف را دنبال کرده است: گردآوری و عرضهٔ منسجم نتایج کاوشهای باستانشناختی مربوط به معماری و تزیینات بنا؛ ترسیم تزیینات، به صورت بازسازی شده، مبتنی بر بقایای بنا و بحث دربارهٔ کارکرد آن؛ تحلیل و مقایسهٔ بنا با دیگر آثار این دوره از حیث تزیینات و تکامل سبکی با رویکرد تاریخ هنر.
کتاب، در فصل اول، با مقدمهای دربارهٔ بناهای اقامتی و ویژگیهای آن در دورهٔ اموی آغاز میشود و در فصل دوم به سیاق تاریخی و باستانشناختی خربةالمنیه میپردازد. این بنا در قرن هشتم میلادی جهت اقامت و سکونت استفاده میشده و در قرن پانزدهم کارکرد کاروانسرا داشته است. نویسنده علاوه بر این بررسی به تاریخ مدرن بنا، به منزلهٔ موضوع تحقیقات و کاوشهای مختلف، نیز توجه داشته. فصل سوم به تبیین گزارشهای باستانشناختی بنا اختصاص دارد و محصول آن پلانی جدید از بخش اقامتی خربةالمنیه و بحث پیرامون نقاطی از بناست که تزیینات مختلف در آن یافت شده است. همچنین نویسنده صدق برخی از فرضیههای باستانشناسان دربارهٔ شکل سردر ورودی و تعداد طبقات بنا را مورد تردید قرار داده است.
ستونها و سرستونهای موجود در خربةالمنیه ادامهٔ سنت ساخت ستونها به شکل کلاسیک است که در دوران بیزانس و روم متأخر نیز رایج بوده. بحث پیرامون جزییات ستونها و سرستونها و رابطهٔ سبکی آن با دورههای قبل موضوع فصل چهارم کتاب است. در فصل پنجم سخن از نقش برجستههای آهکی و نقوش معماریانهٔ بناست. این نقشبرجستهها مهمترین آثار بهجای مانده از خربةالمنیه است که با نقوش گیاهی آذین یافته و مشابه تزییناتی است که در خربةالمفجر و کاخ مشتّی یافت شده است. نویسنده در قسمت بعدی همین فصل به نقوش تخت موجود در بنا پرداخته و تغییرات سبکی آن را نسبت به سبک بیزانس و روم متأخر آشکار ساخته است. در قسمت پایانی نیز به کنگرههای بنا و مکانهای احتمالی قرارگیری آنها اشاره شده.
فصل ششم و هفتم به تزیینات مرمری خربةالمنیه اختصاص دارد. در این فصول یافتههای مربوط به این تزیینات به صورت منظم دستهبندی و سه منطقه برای محل قرارگیری این تزیینات مشخص شده است. همچنین ترسیماتی از صورت احتمالی کتیبههای مرمری بنا در فصل هفتم آمده. نویسنده، در فصل هشتم، اقسام کفهای موجود در بنا را از نظر جنس مصالح، موزاییک و مرمر و بازالت، مورد بررسی قرار داده و موقعیت و کارکرد هر یک را در بنا به بحث گذاشته است.
فصل نهم و دهم به تزیینات گچی دیوار و پنجرههای خربةالمنیه اختصاص دارد. نقوش این تزیینات و مقایسهٔ آن با دیگر بناهای دورهٔ امویان موضوع این بخش از کتاب است. سخن از شیشههای رنگی موجود در سایت بخشی دیگر از فصل دهم را شامل میشود که نویسنده به اقسام آنها و موقعیت قرارگیریشان در بنای اصلی اشاره دارد. او در فصل یازدهم و دوازدهم نیز دو بخش دیگر از تزیینات موجود در بنا را بررسی کرده است: شامل شبکههای مرمری و قطعات موزاییک دیوارها.
فصل پایانی به جمعبندی مطالب اختصاص دارد. نویسنده در این فصل ویژگیهای معماریانهٔ بنا و شاخصههای اصلی تزیینات آن را به بحث گذاشته است. مقایسهٔ این بنا با دیگر بناهای دورهٔ امویان حکایت از نوعی تکامل سبکی دارد که مخصوص معماری اواخر این دوره است. در ادامه نیز با توجه به منابع موجود از دورهٔ امویان و سکههای ضربشده در آن دوره، سال ساخت بخشهای مختلف بنا مورد بحث قرار گرفته است. این کتاب در ۲۸۲ صفحه منتشر شده و شامل عکسها و نقشههای مختلف از بنای خربةالمنیه است.