×

جستجو

خانه و کودکان قدیم!

«هنوز هم گاهی فکر می‌کنم که اگر مادرم نرسیده بود و با کَشه [1] (چنگک) پرِ لباسم را نگرفته بود و من را، که دیگر نفس برایم نمانده بود، از میانهٔ حوض بیرون نکشیده بود، چه مرگ وحشتناکی داشتم (با خنده‌ای تلخ)».


«(...) یک بار که با برادرم شوخی می‌کردم و باعث شد به دو از اتاق ارسی بیرون بزنم، از روی بامچه [2] افتادم کف حیاط! خدا رحم کرد، فقط دست و پایم شکست»!


«جای بازی که نداشتیم. اغلب موقع نظافت خانه حتی وسط زمستان خدا، باید توی حیاط یا کوچه وقت می‌گذراندیم. خیلی بهمان لطف می‌کردند، توی ایوان بازی می‌کردیم، آن هم به شرطی که نطقمان در نمی‌آمد! آن زمان بچه اصلاً اعتباری نداشت»!


«بیشتر توی دالانچه‌ها، صندوق‌خانه‌ها و هر جای دنج و کوچک که پیدا می‌کردیم، بساط بازی را پهن می‌کردیم. اما به شرطی که وقت نظافت نبود یا مهمانی نداشتیم. نه، جایی برای بازی نبود».


از پرسش‌هایی که اغلب – به فراخور شرایط – از اهالی می‌پرسم این است که کودکی‌شان در خانه‌های قدیم چگونه بوده است؛ کجا وقت می‌گذراندند و جای و جایگاه آن‌ها در خانه کجا و چگونه بوده است. اگر تا پیش از این سؤال، هر چه حرف بود از زیبایی و خوبی معماری قدیم بود، صحبت به این جا که می‌رسید پر می‌شد از گلایه و وحشت؛ افتادن از ایوان و مهتابی، غرق شدن در حوض و خزینه، گماشته شدن به کارهای سخت مانند آوردن یخ از یخچال‌ها، ترس از تاریکیِ اتاق‌ها، حمام‌ها و صندوق‌خانه‌ها، و به تبع آن گلایه از بی‌اعتباری کودک در مناسبات خانوادگی و اجتماعی و ضعف و بی‌پناهی او در مقابل اقسام خطرات. شاید یگانه مزیّت آن خانه‌ها را بتوان وجود برخی فضاهای کوچک و دنج در آن دانست، برای بازی‌های اغلب دخترانه؛ البته آن هم چیزی نبود که پیش‌تر دربارهٔ آن اندیشه‌ای شده باشد. خاصیت خانه‌های قدیم این بود. حالا این پرسش پیش می‌آید: چرا گذشتگان ما که این‌چنین خردمندانه و مدبرانه کالبد خانه را متناسب با اقسام نیازهای مادی و معنوی می‌پرداخته‌اند، به کودکی و کودکان بی‌توجه بوده‌اند؟ (یا دست‌کم این طور به نظر می‌آید).


با پژوهش‌هایی که این روزها پیرامون تاریخ کودکی [3] در ایران انجام شده است، به نظر می‌رسد که کودک و کودکی در ایران، به عنوان ماهیتی مستقل و معتبر که شایستهٔ توجه و تأمل است – دست‌کم به شکل و سیاق امروزیِ آن- عمری پیش‌تر از دورهٔ مشروطه ندارد و توأم است با آشنایی با دیدگاه غربی در این باره. این که تجربهٔ زیستن در خانه‌های قدیم برای کودکان، گاه همراه با پیشامدهای تلخ و گاهی توأم با مرگ بوده است، ناشی از تفکر سنتی است که کودکان را فقط بزرگسالانی نارس و ناقص می‌پنداشته است [4]. شاید تأثیر این دیدگاه مانع شده است تا در کالبد خانه‌های پیش از مدرن، کمتر تدبیری برای ضعف کودکان اندیشیده شود.


در این باره می‌توان به پژوهشی عمیق و دقیق دست زد: آیا می‌توان رد پای کودکان را در معماری خانه‌های پیشامدرن یافت؟ چه تدابیری در این گونه خانه‌ها ممکن است برای کودکان اندیشیده شده باشد؟، آیا می‌توان رد پایی یافت؟ در گذار از دیدگاه سنتی به دیدگاه امروزی به کودک، چه تغییری در کالبد خانه متناسب با این تغییر رویکرد پدیدار شده است؟ آیا این تغییرات آگاهانه بوده است؟ آیا ما در معماری امروز به کودکان می‌اندیشیم؟


پی‌نوشت‌ها:


(1). میلهٔ بلند فلزی که با آن اشیاء (و بعضاً بچه‌های) غرق شده را از کف حوض بیرون می‌آوردند.


(2). در گویش بروجردی مهتابی را گویند.


(3). توجه به مسئلهٔ کودک و کودکی را در مصاحبه‌ها دربارهٔ معماری قدیم، مدیون آشنایی با کتاب تاریخ کودکی در ایران (از آغاز عصر ناصری تا پایان حکومت رضاشاه) نوشتهٔ دکتر زهرا حاتمی هستم. هم‌چنین تمامی اطلاعات این یادداشت، برداشتی از مطالعهٔ کتاب مزبور و مقالهٔ «کودکی و تجدد در دورهٔ رضا شاه» نوشتهٔ دکتر داریوش رحمانیان و دکتر زهرا حاتمی است.


(4). رحمانیان، داریوش. حاتمی، زهرا. (1393). کودکی و تجدد در دورهٔ رضا شاه. مطالعات تاریخ فرهنگی؛ پژوهش‌نامهٔ انجمن ایرانی تاریخ 5 (20): 61-84.


(5). لینک عکس:


https://iiif.lib.harvard.edu/manifests/view/ids:422605273


(6). برای دسترسی به توصیفی دقیق و تأثیرگذار از اتفاقات و حوادث کودکی در خانه‌های قدیم، کتاب سال‌های ابری نوشتهٔ علی‌اشرف درویشیان را بخوانید. یادش گرامی.

 

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
«مسجد سنجیده‌ی قزوین: کارکرد و زمان ساخت» | لیلا قاسمی، زهره تفضلی
در محله‌ی کهن راه‌ری در شهر قزوین، بنایی تاریخی با نام «مسجد سنجیده» وجود دارد. تاریخِ ساختِ این بنا و بانی آن نامشخص است. با در نظر گرفتن برخی شواهد کالبدی در بنا و برخی شواهد در گزارش‌های مرمتیِ بنا و نظر به اینکه برخی محققان پیشین با توجه به شباهت فرم بنا به مقابر، احتمال تغییر کارکرد این بنا را مطرح کرده‌اند، به نظر می‌رسد کارکرد اصیل بنا چیزی غیر از مسجد بوده و در دوره‌ای کارکرد آن تغییر یافته است. درباره‌ی کارکرد اصیل آن نظراتِ مختلفی وجود دارد.
اسطوره و اسطوره‌شناسی نزد ژرژ فردریش کروزر | نخستین نشست از سلسله نشست‌های سهراب
برگزارکننده: گروه پژوهشی میت‌اوخته، موسسه‌ی فرهنگی هنری کتاب‌آرایی ایرانی میزبان: نگارخانه‌ی لاجورد
ایران‌شناسی در قلمرو زبان آلمانی (دو گزارش تاریخی) | رودیگر اشمیت، مانفرد لورنتس
ایران‌شناسی در آلمان سنّتی غنی است و سابقه‌ای چندصدساله دارد. به‌واقع هیچ‌یک از حوزه‌های گوناگون پژوهش در تاریخ و فرهنگ ایران کهن، اعمّ از باستان‌شناسی،...
تاریخ هنر و نهادهایش: بنیادهای یک رشته (۱) | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
الیزابت منسفیلد، استاد تاریخ هنر در دانشگاه ساوت در سوانی امریکا، در این کتاب، مقالاتی را بر محور موضوع بررسی رشته‌ی تاریخ هنر را از...

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر