×

جستجو

یافته‌هایی نو در باب هویت شهری اهواز (۱): قلعه حشمت‌الدوله، نخستین سربازخانه اهواز در دوره قاجار

تاریخ شهری اهواز نوین تاریخی کمترشناخته و در عین حال، به‌باور من، بسیار جذاب و آموزنده است. نخستین بار در سال‌های آغازین ۱۳۸۰ (سال‌های پایانی تحصیل در دورۀ ارشد معماری) علاقۀ کار بر این تاریخ ناشناخته و جذاب در وجودم زبانه کشید و این بخت را یافتم که زیر نظر یکی از برجسته‌ترین چهره‌های تاریخ‌نگاری معماری و مرمت شهری این سرزمین، زنده‌یاد باقر آیت‌الله‌زاده شیرازی (ره) و با همراهی یکی از بهترین دوستان و همکاران حرفه‌ای ام، خانم دکتر زهرا نام‌آور، این علاقه را در قالب کار بر رسالۀ کارشناسی ارشد معماری‌ام دنبال کنم. دو سالی که زیر نظر مرحوم دکتر شیرازی به این مهم پرداختم، بی‌تردید از پربرکت‌ترین سالیان عمرم بود و امیدوارم روزی از عهدۀ بیان جزئی‌تر درس‌های بی‌شمار آن سالیان، خصوصاً جلسات طولانی و آموزندۀ مباحثات درسی (کرکسیون‌های) آن ایام، برآیم. حاصل آن سال‌ها کمی بعدتر به تدوین کتاب در جستجوی هویت شهری اهواز انجامید که ابتدا در قالب طرحی پژوهشی برای دفتر تحقیقات معماری و طراحی وزارت مسکن و شهرسازی سابق، در سال ۱۳۸۸، انجام شد و چند سال بعدتر (۱۳۹۴) از سوی همان دفتر به چاپ رسید. در جستجوی هویت شهری اهواز نخستین و، تا به امروز، تنها تک‌نگاری مستقلِ معمارانه درباب شهر اهواز است و البته چون هر اثر آغازین دیگر در عین استفاده از مزیت پیشگامی نمی‌تواند از نواقصی که عمدتاً ناشی از کمبود اطلاعات و ضعف پیشینۀ تحقیقات است، مبرا باشد.

در یکسال اخیر این فرصت دست داد تا به مناسبت کاری تازه بر بافت تاریخی شهر اهواز به مرور مجدد یافته‌های پیشین بپردازم. این مرور با اتکاء به منابع تازه‌ای که در زمان تدوین کتاب در جستجوی هویت شهری در دسترس یا مورد توجه نویسندگان نبود، انجام شد، منابعی چون نقشه‌های نجم‌الملک -که در آن زمان علی‌رغم تلاش نویسندگان دستیابی به نسخه‌ای با کیفیت از آن میسر نشد- سفرنامۀ دوم نجم‌الملک، اسناد آزادشدۀ کتابخانۀ ملی قطر (در ایام پاندمی کرونا) و برخی اسناد نویافتۀ دیگر. حاصل تحقیقات اخیر به تدقیق یا تجدیدنظر در برخی یافته‌های کتاب پیشین انجامید. بر آن شدم تا بخشی از این یافته‌ها را که عمدتاً به توضیحاتی درباب بناها یا تجدیدنظر در پاره‌ای یافته‌های پیشین مربوط است، جهت اطلاع به روز تر و آسان‌تر علاقه‌مندان، از طریق سلسله یادداشت‌هایی در وبگاه آسمانه منتشر سازم و بخشی دیگر راکه عمدتاً به ساختار شهر کهن و فرایند توسعۀ شهر نوین بازمی‌گردد، ان‌شاالله، به زودی در قالب مقالاتی جهت انتشار به داوری صاحب‌نظران و اهل فنّ بسپارم. یادداشت حاضر اولین یادداشت از سلسله یادداشت‌های پیش‌گفته است.

یکی از بناهایی که در کتاب در جستجوی هویت شهری اهواز از آن نام برده شده اما اطلاعاتی درباب آن به دست داده نشده، سربازخانه‌ای است که میرزا تقی‌خان سرتیپ کاشانی، فرستادۀ ظل‌السلطان جهت بازدید از خوزستان، به سال ۱۲۹۹ق، از آن نام برده و می‌نویسد: « سربازخانه در کنار اهواز و رود کارون نزدیک سد ساخته شده و سی ودو اتاق برای توقف سرباز دارد و این سربازخانه تازه‌ساز و بی‌عیب است و تقریبا دویست نفر سرباز می‌تواند در آنجا ساخلو بماند» (کاشانی، ۱۳۷۰، ۱۸۲). در زمان نگارش کتاب در جستجوی هویت شهری ابهام در موقعیت و زمان ساخت و نیز ارتباط آن با سربازخانه‌ای که نظام‌السطنه چند سال بعدتر (۰۷-۱۳۰۶ قمری) در اهواز ساخت، باعث شد نویسندگان درباب این بنا اظهارنظری نکنند. ضرورت ساخت سربازخانه در اهواز، آنگونه که کسروی در تاریخ ۵۰۰ ساله نقل می‌کند، پس از جنگ ایران و انگلیس در خوزستان در سال ۱۲۷۴ قمری، در اوائل حکومت ناصرالدین‌شاه، شکل گرفت و کسروی تاریخ ساخت سربازخانه را نیز در همان زمان ذکر می‌کند (کسروی، ۱۳۸۴، ۲۱۹). اما قول میرزا تقی‌خان کاشانی که سربازخانه را تازه ساز معرفی می‌کند احتمال خطای کسروی در این فقره را مطرح می‌سازد. نجم‌الملک نیز در سفر اول خود به اهواز، که تقریباً همزمان با میراز تقی خان است، در این سربازخانه اقامت و آن را به‌گونه‌ای ضمنی بنایی نوساز توصیف می‌کند: «در قلعه‌ای که حشمت‌الدوله به اسم سربازخانه ساخته وارد شد[م]، مخارج کلی برای آنجا به خرج دیوان رفته ولی ناقص است و بی‌درب و کثیف. این بنده سطح بام آنجا را به مخارج جزوی اندود خوبی نمود» (نجم‌الملک، ۱۳۶۲، ص ۳۴). علی‌رغم در دسترس بودن این اطلاعات، در آن زمان نویسندگان اطلاعی از مکان و سرنوشت این سربازخانه یا قلعه نیافتند. حدس اولیه آن بود که احتمالاً بنای این سربازخانه با فاصله از شهر اهواز و در مکانی که بعدها بندر ناصری ایجاد شد، ساخته شده و همان را نظام‌السلطنه نوسازی و به نام سربازخانه ناصری در خاطرات خود نام برده است، اما چون شاهد متقنی برای آن نبود در نهایت از اظهارنظر درباب این بنا صرف‌نظر شد. امروز با دسترسی به نقشه‌های نجم‌الملک، انتشار خاطرات سفر دوم وی و نیز کروکی‌ای از عوارض رودخانه کارون در اهواز، متعلق به یکی از افسران نیروی دریایی بریتانیا، از مکان، فرم تقریبی و سرنوشت قلعه یا سربازخانه اطلاع بیشتری داریم.

براساس این اطلاعات سربازخانه نه خارج از اهواز قدیم  بلکه چسبیده به آن (در محلۀ عامری کنونی) و در فاصلۀ چندصدمتری شمال خانه و قلعۀ شیخ نبهان، در پایین کمر سنگی‌ای که بالاتر از سد اهواز از رودخانه می‌گذشت و امروز نیز بقایای آن بالاتر از پل هفتم اهواز قابل مشاهده است، قرار داشته است. نجم‌الملک در نقشه‌های خود این قلعه را به صورت مستطیلی با کشیدگی طولی در راستای شرقی-غربی و حیاط مرکزی به نمایش گذاشته است (تصویر ۱). در نقشه‌ای که یکی از افسران نیروی دریایی بریتانیا از عوارض کارون در حدود شهر اهواز به تاریخ ۱۸۸۱ (همزمان با نقشه نجم‌الملک) تهیه کرده قلعه به شکل مربعی با چهار برج در گوشه‌های آن، در همان مکانی که نجم‌الملک نمایش داده، نشان داده شده (تصویر ۲)؛ البته لازم به ذکر است که فرم قلعه براساس بقایای به جامانده با ترسیم نجم‌الملک شباهت بیشتری نشان می‌دهد. امروزه در مکانی که در نقشه‌های فوق‌الذکر نشان داده شده، ویرانه‌ای محصور با تناسبات مستطیلی کشیده در راستای شرقی-غربی به جا مانده که قاعدتاً بقایای همان قلعه یا سرباخانه حشمت‌الدوله است (تصاویر ۳ و ۴ و ۵).

دربارة اینکه قلعه چه زمانی از بین رفته اطلاع دقیقی در دست نیست، اما آنگونه که از خاطرات نجم‌الملک و میرزا تقی‌خان کاشانی برمی‌آید از همان سال‌های آغازین نیز بنا به درستی مورد بهره‌برداری قرار نمی‌گرفته و به دلیل عدم اسکان ثابت قشون در آن اغلب چون آغل و محل نگهداری احشام مورد استفادۀ ساکنان محلی قرار داشته است. احتمالاً با شکل‌گیری ناصری و تأسیس سربازخانه‌ای جدید در آن فرایند ویرانی قلعه رو به سرعت گذاشته؛ نجم‌الملک در سفرنامۀ دوم خود که همزمان با طرح‌ریزی بندر ناصری (۱۳۰۶ ق.) انجام گرفته، می‌نویسد: « قلعۀ حشمت‌الدوله که در سفر قبل چاکر صحیح بود و خرابی نداشت جز اندود بام‌ها که خود متحمل شدم، امسال از بابت بی‌اعتنایی مباشرین و اهالیِ اهواز خرابی زیاد به هم رسانیده و حقیر برآورد نمود که در جمع بناها تعمیر شود» (نجم‌الدوله، ۱۳۸۶، ۷۷). بعد از این تاریخ در گزارش‌های سایر سیاحان و مأموران حکومتی که به اهواز سفر می‌کنند، خبری از قلعۀ حشمت‌الدوله نمی‌یابیم. احتمالاً تحت تأثیر همین بی‌اعتنایی است که به تدریج نه تنها قلعه ویران می‌گردد بلکه امروزه کمتر کسی حتی از موقعیت و نام ویرانۀ آن در مرکز کهن‌ترین قسمت از بافت تاریخی شهر اهواز اطلاع دارد.

یادداشت‌‌ها
  • 1-بنا به گفتۀ کسروی حشمت الدوله لقب عموی ناصرالدین شاه بود که از سال 1267 تا 1305 قمری بر خوزستان و لرستان حکمفرمایی می کرد.
اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
پل کماکان معلق؛ متن گفتار در نشست «پل سفید از قاب تاریخ و هویت شهری»
روح‌الله مجتهدزاده
از دوست و همکار خوبم جناب دکتر بحرانی‌پور تشکر می‌کنم که دعوت ما را پذیرفتند و در آخرین نشست از مجموعه نشست‌های نمایشگاه «پل سفید؛...

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر