×

جستجو

درآمدی بر مفهوم کالت و نسبت آن با معماری

کالت (Cult) مفهومی است که به دایرهٔ وسیعی از مظاهر فرهنگی از جمله سینما، ادبیات، عکاسی و... اطلاق شده اما هنوز در معماری کاربردی وسیع نیافته است. در این نوشته تلاش می‌کنم حدودی کلی از معنای این واژه به دست دهم، به طوری که فتح بابی باشد برای ورود این مفهوم به معماری و نقد آن. عمدهٔ منابع موجود دربارهٔ این مفهوم مختص حوزهٔ سینما و نقد آثار هنری است؛ به این واسطه، منابع و مثال‌های متن حاضر نیز از همین حوزه‌اند. در نوشته‌های آینده سعی می‌کنم کاربردهای این مفهوم را به طور دقیق‌تر دربارهٔ آثار معماری و شیوهٔ داوری آنها از این منظر نشان دهم.

کالت در لغت به چند معناست: 

۱. به هر نوع آیین یا مذهب غیرارتدوکس یا جعلی اطلاق می‌شود که مقبول عده‌ای قرار می‌گیرد و پیروانی دارد. 

۲. تعلق خاطر بسیار زیاد ــ عمدتاً به صورت گروهی ــ به یک شخص، ایده، شیء، جنبش یا اثر (مانند یک فیلم یا کتاب)

۳. یک نظام اعتقادی به همراه سنت‌ها و آداب آن

۴. تقدیس و پرستیدن

ورای اینها، این لغت نمایندهٔ اصطلاحی است که در جامعه‌شناسی کاربرد دارد و به گروه یا جنبشی اطلاق می‌شود که به صورتی غیرقانونی، یا نامقبول از جانب جامعهٔ متمدن، رفتار می‌کنند و اصول آن جامعه را زیر سؤال می‌برند. یک جنبش کالت اصولاً با یک مکتب آنارشیستی متفاوت است، اما می‌تواند سمت و سویی آنارشیستی به خود بگیرد. با این حال عموماً این جنبش‌ها امکان همه‌گیر شدن و دعوت همگانی ندارند و به گروهی از اعضاء و هوادارانِ محدود منحصر می‌مانند. به بیان دیگر عبارت کالت به معنای «سازمانی ایدئولوژیک، گردآمده و حفظ شده پیرامون عوامل کاریزماتیک و نیازمند تعهد کامل اعضا»[۱] است.

در آثار هنری نیز کم و بیش همین قواعد صادق است. اومبرتو اکو فیلم کالت را چنین توصیف می‌کند: «چه چیزهایی لازم است تا یک کتاب یا فیلم به شیء کالت بدل شود؟ مخاطبان باید به اثر عشق بورزند اما این شرط کفایت نمی‌کند، اثر باید جهانی کامل و خودبسنده به ارمغان آورد تا طرفدارانش بتوانند شخصیت‌ها و رویدادها را همچون جنبه‌هایی از جهان شخصی و فرقه‌ای خود یادآوری و نقل کنند.»[۲] البته اشتباه است اگر تصور کنیم یک فیلم به سبب بی‌نقصی و اصولی بودنش به یک «کالت‌مووی» تبدیل می‌شود. بلکه درست برعکس، فیلم‌ها گاه از فرط غیراصولی، بد بودن یا ساختار‌شکنی‌شان‌اند که چنین لقبی دریافت می‌کنند. چنانکه خود اکو معتقد است کالت مووی حتماً باید مبتلا به معایب ساختاری باشد.

دربارهٔ کالت بودن یا نبودن یک فیلم نظر قطعی‌ای وجود ندارد و لیست‌های پرشماری سالیانه منتشر می‌شوند که فهرست فیلم‌های کالت را عرضه می‌کنند. اما منتقدان با نگاه به مشترکاتی که در این لیست‌ها وجود دارد به بیان برخی مشخصات از یک فیلم کالت پرداخته‌اند. این آثار در چهار حوزه از دیگر فیلم‌ها متمایز‌اند. اول از حیث ساختار که شامل محتوا، سبک، پرداخت، گونهٔ سینمایی و... است. مثال بارز این حوزه فیلم سگ آندلسی (Un Chien Andalou) ساختهٔ لوییس بونوئل و سالوادور دالی است که یک فیلم کالت و کاملاً متمایز، از حیث ساختاری، در تاریخ سینماست.

دوم از حیث مخاطب و شیوهٔ مصرف اثر؛ شامل مواجههٔ هواداران با فیلم، جشن‌ها و مراسم‌هایی که هواداران دربارهٔ فیلم ترتیب می‌دهند و واکنش منتقدان نسبت به فیلم. مشهورترین مثال برای یک فیلم کالت با شیوهٔ مصرف عجیب فیلمPlan 9 from outer space به کارگردانی اد وود (Ed Wood) است که به زعم بسیاری از نشریات سینمایی بدترین فیلم تاریخ سینما خوانده شده. این فیلم در زمان اکران شکست خورد و منتقدان بسیاری ادد وود را بدترین کارگردان تاریخ سینما خواندند. اما به مرور زمان فیلم هواداران بسیاری پیدا کرد و نظر منتقدان و کارگردانان را به خود جلب کرد، به نحوی که مستندها و فیلم‌های متعددی دربارهٔ اد وود و این فیلم ساخته شد و فیلم در اکران‌های مجدد، تا به امروز، فروشی چشمگیر داشته است.

سومین عامل تمایز فیلم‌های کالت تمایز اقتصادی- سیاسی آن با جریان مرسوم است که در شرایط فیزیکی و اقتصادی عرضهٔ فیلم رخ می‌نماید. برای مثال شیوهٔ تهیهٔ فیلم، انگیزهٔ تولید آن، روش‌های توزیع، زمان و مکان نمایش فیلم در این دسته قرار می‌گیرند. بسیاری از فیلم‌های خسوس فرانکوی (Jesus Franco) اسپانیایی به واسطهٔ شیوه‌های نامتعارف تولید فیلم بدل به فیلم‌های کالت شدند. عامل چهارم سیاق فرهنگی این فیلم‌هاست. فیلم‌های کالت گاه تأثیرات چشمگیری بر مخاطبان خود دارند که بروز و ظهور اجتماعی نیز می‌یابد. از این دسته می‌توان به پرتقال کوکی (Clockwork Orange) کوبریک و راننده تاکسی (Taxi Driver) اسکورسیزی و باشگاه مشت‌زنی (Fight Club) فینچر اشاره کرد.

البته برای آنکه یک فیلم کالت باشد لازم نیست در همهٔ این مشخصاتْ خاص و متمایز باشد، بلکه کافی است یکی از این عوامل به صورت پررنگی در آن وجود داشته باشد. در ادبیات نیز این مفهوم رایج است و کتاب‌هایی مانند مرشد و مارگاریتا از بولگاکف، بیگانه از آلبر کامو، جاده از کورمک مک‌کارتی در این رده قرار می‌گیرند.

 مفهوم کالت به منتقدان و پژوهشگران رشته‌های هنری و علوم انسانی کمک می‌کند آثاری را مطالعه کنند که به واسطهٔ تمایزشان با جریان رایج و اصول همه‌فهم یک رشته مورد توجه عموم قرار گرفته‌اند. آثاری که عمدتاً با این صفات از جانب طبقات فرادست مورد توجه و گاه ملامت واقع می‌شوند: نوآوری بی‌اندازه، ضعف‌‌های تکنیکی، عصیان از وضع موجود، عامه‌پسند و سطحی، نوستالژی‌زده، انقلابی، سلیقه‌ای، بی‌قاعده و نازل.

بر این باورم که این مفهوم به خوبی می‌تواند در حوزهٔ نقد معماری، دسته‌بندی آثار معماری و حتی فهم معماری و سلیقهٔ رایج در آن کارا باشد؛ چنانکه استفاده از این مفهوم امروزه در مطالعهٔ فرهنگ توده و سلیقهٔ عامه رایج است. معماری مانند سینما اثری است متشکل از ارکانی که در پدید آمدن آن نقش دارند. تقریباً بر همهٔ این ارکان هم اصول و قواعد همه‌پذیری رایج است. حال پرسش‌هایی سر برمی‌آورد: کدام بناها در معماری ایران کالت تلقی می‌شود؟ چه عواملی موجب می‌شود در جامعهٔ ایران یک اثر معماری بدل به یک بنای کالت شود؟ کالت شدن یک بنا یا سبک یا سلیقهٔ معماریانه محصول چه عواملی است و چه آسیب‌ها و فوایدی دارد؟ کدام گونه از بناها بیشتر می‌توانند کالت شوند؟ نقش رسانه‌ها در کالت شدن یک اثر معماری چیست؟ نسبت بناهای کالت با معماری نخبه‌گرا چیست؟ و پرسش‌هایی از این دست.

پی‌نوشت:

 [1] Zablocki B., “Cults: Theory and Treatment Issues” (paper presented to a conference, May 31, 1997, in Philadelphia, Pennsylvania, as cited in Russell H. Bradshaw: What is a cult? Defenitional Preface, ICSA.

[2] Eco, Umberto. “Cult Movies and Intertextual Collage”. in SubStance, Vol. 14, No. 2, Issue 47: In Search of Eco’s Roses (1985).

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر