مهدی صحراگرد
«شمال آفریقا یا مرکز ایران؟ جستجویی در بازشناسی محل تولید پارهقرآنی در موزهی گتی»
مهدی صحراگرد
یافتههای ما در باب قلم کوفی اولیه، قلم رسمی کتابت قرآن در سه سدهی نخست هجری، بسیار ناچیز است. اکنون به لطف طبقهبندی نسخهشناس فرانسوی، فرانسوا دروش هفت سبک اصلی در کتابت این قلم شناسایی شده که برخی از آنها به زیرگروههای فرعی تقسیم میشود. با این همه، محل گسترش هیچیک از این سبکها شناسایی نشده است. علت این امر پراکنده شدن برگها و از بین رفتن انسجام نسخههای اولیه است. جابهجا شدن نسخهها در طی تاریخ نیز عامل دیگری است که موجب شده نتوان محل وقف یا کشف نسخه را با محل تولید آن یکسان دانست.
اوراق بازیافته: قرآن وقفی کشواد بن املاس، کهنترین قرآن کاغذی
مهدی صحراگرد
در سال ۱۳۴۸ش از میان دو سقف دارالسلام حرم امام رضا (ع) چند کیسه حاوی نسخ قدیمی کشف شد که شرح مختصر آن را احمد گلچین معانی در مقدمه مقالهای با عنوان «شاهکارهای شگفتانگیز قرن پنجم هجری و سرگذشت حیرتآور آن» بیان کرد. یکی از این نسخهها پارهای از قرآنی چهارده پارۀ کاغذی است که مطابق با یادداشت آغازینش در سال ۳۲۷ق کتابت شده است. از میان محققانِ آن زمان صرفا حبیبالله فضایلی بود که در یک سطر این نسخه را به منزلۀ یکی از قرآنهای کهن کوفی شرقی معرفی کرد و تصاویر و اطلاعاتی عمومی از آن نیز اخیرا...
قطعاتی دیگر از کتیبهٔ مدرسهٔ نظامیه
مهدی صحراگرد
بقایای مدرسه نظامیهٔ خرگرد آواری از خشت فروریخته بود که هرتسفلد و گدار طرح و نقشهٔ اولیهاش با حدسیاتی نسبتا استوار استخراج کردند. گدار در ضمن بررسی بقایای بنا بخشی از کتیبهٔ احداثیهٔ را سرهم کرد و بازخواند. شیلا بلر متن این کتیبه را از نظر تاریخی تحلیل و نکاتی ارزنده در خصوص جایگاه نظام الملک، وزیر مشهور ملکشاه، و مباشر بنا ابوالمعالی سدیدالملک مفضل بن عبدالرزاق اصفهانی و ارتباطشان با بنا عرضه کرد. بخش آغازین کتیبه پیش از تخریب کامل بنا به موزهٔ ملی ایران منتقل شد. در مخزن موزهٔ بزرگ خراسان قطعاتی پراکنده از کتیبهای آجری است که...
خبر از در گمشدهٔ امامزاده هفتتن آمل
مهدی صحراگرد
در مخزن موزهٔ بزرگ خراسان شمار زیادی شیء پراکنده نگهداری میشود که کمی پیشتر متعلق به موزهٔ ملی ایران بوده است. بیشتر این اشیا توقیفی است که عموما از قاچاقچیان آثار باستانی به دست آمده و تقریبا از محل کشف هیچ یک اطلاعی روشنی در دست نیست. در میان این اشیا دو لنکه در چوبی هست که دو لوح کتیبه، در بالا و پایین منبت کاری شده و حاوی اطلاعاتی است که محل کشف آن را روشن میکند. این کتیبهٔ ثلث به علت مغلوط بودن متن و رعایت نکردن ترتیب کلمات و همچنین تداخل واژگان فارسی در متنی عربی به...
هنر ایران در موزههای جهان| یک پاره از تفسیر «معانی کتاب الله و تفسیره المنیر»
مهدی صحراگرد
- غزنه، ۴۸۴ق- کاتب و مذهب: عثمان بن حسین وراق غزنوی- حامی: ابراهیم بن مسعود غزنوی- محل نگهداری: استانبول، کتابخانۀ کاخ توپقاپی، ش ۲۰۹- ۲۳۹ برگ، ۷+۷ سطر، آیه ۶۰ کهف (۱۸) تا پایان حج (۲۲) پارهٔ هشتم از یک تفسیر چهارده پارهٔ فارسی به نام معانی کتاب الله و تفسیره المنیر از ابونصر محمدبن احمد بن حمدان بن محمد حدادی در کتابخانه کاخ توپقاپوسرای استانبول نگهداری میشود که عثمان بن حسین وراق غزنوی در ۴۸۴ق کتابت و تذهیب کرده است. تفسیر حدادی پس از تفسیر طبری در ردیف تاجالتراجم ابوالمظفر شاهفور اسفراینی (۴۷۱ق) و تفسیرالتفاسیر ابوبکر عتیق سورآبادی (۴۹۴ق) از...
نقشه شهر مشهد در عصر ناصری
مهدی صحراگرد
در مرکز اسناد آستان قدس رضوی (ش ۲۰۴۸) نقشهای از شهر مشهد نگهداری میشود که «کلنل جولیس دالمج» در سال ۱۲۸۶ق تهیه کرده است. دالمج در این نقشه جزییات زیادی از اماکن و عمارات مشهد را ثبت کرده که در شناخت اماکن تاریخی گمنام بهجا مانده و آگاهی از وضع اجتماعی و جمعیتی مشهد در میانهٔ عصر ناصری بسیار مفید است. مثلا بر مبنای این نقشه درمییابیم مشهد در این زمان بیش از پنجاه تکیه، نُه قبرستان، سی حمام، ۲۶ قراولخانه، و سیزده مدرسه داشته است. همچنین مرز دقیق محلات، موقعیت دقیق حصار و دورازههای شهر، نام حمامها و تکیهها...
تاریخ سبکشناسی در مغربزمین - ۴ (سدۀ نوزدهم)
مهدی صحراگرد
از زمان انتشار کتاب فرهنگ رنسانس در ایتالیا (۱۸۶۰) اثر یاکوب بورکهارت سبکهای تاریخی گسترشی چشمگیر یافت و برای تفسیرِ نه فقط تاریخ هنر که تاریخ اروپا به کار رفت. از این زمان است که سبکها به طور گسترده پایهٔ دورهبندی در تاریخ اروپا را تشکیل دادند. (پیشتر این کار فقط برای عصر کلاسیک و قرون وسطی انجام شده بود). در طرح جامعی که بورکهارت از نقشهٔ معنوی و حوزههای مادی ترتیب داد هنرهای بصری محور اصلی خصوصیات تعیینکننده دورههاست. [۱]بورکهارت دربارهٔ دو خصوصیت اساسی سبک چنین نتیجه گرفت: نخست اینکه او تشخیص داد سبک فرآیندی فعال است که به...
تاریخ سبک شناسی در مغرب زمین - ۳ (سبک در سدۀ هجدهم)
مهدی صحراگرد
درک مورخان سدۀ هفدهم و اوایل سدۀ هجدهم از سبک متفاوت از امروز بود و عمدتا سبک را کم و بیش با معنایی مشابه وازاری در کتاب تاریخ هنرمندان به کار میبردند. اندکی پس از نیمۀ سدۀ هجدهم بود که یوهان وینکلمان در کتاب تاریخ هنر باستان (۱۷۶۴) سبک را بازتعریف و به طور گسترده به کار گرفت. وینکلمان در مطالعاتش روش وازاری در تاریخنگاری هنر را کنار گذاشت. او به جای نوشتن از هنرمندان به خصوصیات مشترک آثار توجه کرد و نخستین دگرگونی در تاریخ هنرنگاری اروپا را رقم زد. او صراحتاً در کتابش تذکار میدهد که قصد دارد...
تاریخ سبک شناسی در مغرب زمین - ۲
مهدی صحراگرد
وازاری در کتاب تاریخ هنرمندان واژۀ سبک را به کار برد. او سبک را حاصل رونگاری مکرر از زیباترین اشیا یا ترکیب ظریفترین و دلکشترین اندامها میداند چه این اندامها دست و سر باشد چه تن و پا چراکه نتیجۀ این همه پیکری کامل خواهد بود. میبینیم در این قول مفهوم سبک متفاوت از مفهوم امروزین آن است. بنابراین استفاده از مفهوم سبک با معنای مورد نظر مورخان امروز در عصر رنسانس رایج نبوده است. با این حال نگاه سبکشناسانه کم و بیش در کار وازاری وجود دارد. گومبریش معتقد است وازاری هنرهای عصر خویش را از مراحل آغازین به...
تاریخ سبکشناسی در مغربزمین - ۱ (مفهوم سبک)
مهدی صحراگرد
سبک طیف وسیعی از معانی را در بر دارد. این واژه اصالتاً یونانی است و از «stylus» گرفته شده است که زمانی بر نوشتۀ دستساخته (کتیبه) دلالت میکرد. گومبریش آن را مشتق از «stilus» میداند که واژهای رومی است و ابزاری است برای نوشتن و از سیسرو جملهای نقل کرده که از کاربرد اولیۀ آن در ادبیات حکایت میکند: «آن [سبک] میتواند برای سجیهپردازی روش نوشتن یک نویسنده به کار رود». بنابراین کاربرد اولیه سبک در ادبیات آن هم برای توصیف سبک فردی بوده و بعداً در هنر به کار رفته است. هر کس سبک را جوری تعریف کرده است....