در مجموعهها و موزههای ایران و البته سراسر جهان تزیینات نقاشی بسیاری که از بناهای تاریخی ایران جدا شدهاند، وجود دارند. بهانههای متعددی برای این جدایی وجود داشته است و سرگذشت اغلب آثار جداشده مبهم و پیچیده بوده است. گاهی بنایی که دیوارنگاره متعلق به آن بوده از میان رفته و گاه بنا باقی مانده اما نمیدانیم دیوارنگارههای آن کجاست. در این میان گاه دیوارنگارهها بعد از سالیان از صندوقها و انبارها بیرون آمده و به نمایش گذاشته شدهاند و گاه دیوارنگاره بودن آنها فراموش شده و همچون پردههای نقاشی منقول اینجا و آنجا جابجا شدهاند. گاهی مدارک باقیمانده از دورۀ انتقال اثر جایی پیدا شده و میدانیم که آن اثر کجاست و سرنوشتش چه شده و گاه نه میدانیم اثر چگونه جابجا شده و نه میدانیم اکنون کجاست.
دیوارنگارۀ معروف به صف سلام که امروز بیشتر بخشهای آن در باغ موزۀ نگارستان به نمایش گذاشته شده و در اصل مربوط به خانۀ فتحعلیشاه در قم بوده مشهورترین نمونۀ چنین انتقالی در ایران است. نقاشی دیواری بزرگ به سال ۱۳۳۳ شمسی به سعی محمدتقی مصطفوی و با اجرای دو مرمتگر موزۀ ایران باستان (محسن و موسی پیرامون) در پنجاه و چند قطعه از بدنۀ بنا جدا شده و نخست به موزۀ آستانۀ مقدسۀ قم و سپس به تهران منتقل شده است. این نقاشیها مدتها در جعبه نگهداری میشدند و سالیانی گذشت تا بخت چنین رقم زد که امروز پنجاهوسه قطعه از نقاشیها در نگارستان تهران و یک قطعه در قم به نمایش گذاشته شده است. در این مورد اگرچه بنای اصلی وجود ندارد، مستندات پیرامون آن تا حد زیادی از میان رفته اما نقاشیها باقی ماندهاند.
تصویر ۳. یکی از دیوارنگاره های نارنجستان خانۀ داوید اصفهان (به نقل از قازاریان، مانیا، ۱۳۶۳، هنر نقاشی جلفای نو، هویک ادگاریان)
سرنوشت دیوارنگارههای قاجاری نارنجستان خانۀ داوید اصفهان اما به گونهای دیگر رقم خورده و خانه و جای دیوارنگارهها وجود دارد، اما خود نقاشیها در جایی نامعلوم هستند. امروزه تصویرهایی پراکنده از آنها بر جای اصلی باقیمانده است و به یاری این تصویرها فقط میتوان دید که یکی از نقاشیها تاریخ ۱۲۵۱ قمری داشته و البته میتوان محل اصلی هر نقاشی را تعیین کرد. از بخت بد از میان نه دیوارنگاره تنها هفت نقاشی را میشناسیم و از دو نقاشی حتی تصویر نیز باقی نمانده است. از نحوه و دلیل انتقال این آثار و حتی زمان دقیق انتقال چیزی نمیدانیم و مستندات این انتقال یا پنهان و یا گم شدهاند.
سرنوشت دیوارنگارههای گمشدۀ سردر قیصریه اما ابهام و پیچیدگی بیشتری دارد. تنها اثر باقیمانده از دو دیوارنگارۀ سردر قیصریه چند تصویر محو سیاهوسفید از آغاز قرن بیستم هستند. در این تصاویر فقط میتوان تشخیص داد که مابین دو پنجرۀ قدی سردر دو دیوارنگارۀ باریک و دراز احتمالاً صفوی وجود داشته که معلوم نیست چه زمانی، چه کسی، به چه دلیل آنها را از جای خود برداشته (یا از بین برده؟!) است. نکتۀ متفاوت در این داستان آن است که برداشتن این دو نقاشی نیاز به داربست و امکانات متفاوتی داشته و کاری نبوده که بتوان در سردر بازار شهر پنهانی انجام داد و همین موضوع قضیه را پیچیدهتر میکند.
تصویر ۴. دیوارنگاره های مفقود شدۀ سردر قیصریه در عکسی از سال ۱۳۰۳ شمسی بین سه پنجرۀ میانی دیده می شوند (Rijksmuseum, Moskee van de Sjah (Masjed-e Shah) in Isfahan, Perzië A.G.A. van Eeldec. 1925)
اتصال دوبارۀ این بخش های جدا شدۀ تاریخ هنر و معماری ایران به هم اگر ناممکن نباشد، کاری بسیار مشکل است. نگارنده البته از اهل فن و متخصصانی که خوانندۀ آسمانه هستند، می خواهد که اگر خبری از آثار این دو مجموعۀ آخر دارند، او را با خبر کنند.
تصویر ۱ (بالا). دیوارنگارۀ صف سلامدر محل فعلی نمایش آن در باغ موزۀ نگارستان