×

جستجو

به بهانۀ انتشار کتاب دو جلدی «تهران‌نگاری»

در سال‌های اخیر، دو کتاب با عنوان تهران‌نگاری به کوشش رضا شیرازیان به بازار آمده است. این  دو کتاب در ادامۀ تلاش چندین سالۀ رضا شیرازیان برای انتشار «اسناد اطلاعات مکانی گذشتۀ شهرها و مناطق مختلف ایران»  است. در ابتدای جلد دوم، شرحی از پروژۀ تهران‌نگاری آمده و نسبت این دو کتاب با این پروژه مشخص شده است:

تهران‌نگاری پروژه‌ای است که به هدف شناسایی، نسخه‌برداری، پژوهش و انتشار اسناد تهران قدیم تعریف و برنامه‌ریزی شده است. [...] در این مجموعه کتاب‌های مرجع قرار است بتدریج هفده نوع از اسناد مرتبط با اطلاعات مکانی قدیم تهران، گردآوری، پژوهش و بر اساس الگوی خاص این طرح مرتب و منتشر شود. هر چند این مجموعه اسناد بسیاری از تاریخ شهری و اجتماعی تهران را در خود دارد، اما رویکرد آن صرفاً تاریخی نیست. نگارنده تلاش دارد اسناد و اطلاعات را بدون گزینش موضوعی و تنها بر اساس ارزش اطلاعاتی ارائه نماید. به همین خاطر بسیاری از مشاغل و حوزه‌های تخصصی و عمومی به اطلاعات کاربردی منظم دسترسی خواهند داشت. [۱]

با توجه به  توضیح بالا، به نظر می‌رسد دغدغۀ گردآورندهْ فراهم کردن یا دست کم آسان‌تر کردن دسترسی به اسناد تاریخی تهران است. جلد اول کتاب شامل مجموعه‌ای از نقشه‌های تهران از دورۀ قاجاریه و پهلوی و جلد دوم بریده‌هایی از مطبوعات دورۀ ناصری و مظفری است که به نحوی (که جلوتر به آن خواهیم پرداخت) به تهران مربوط می‌شود.

اهمیت در دسترس بودن و امکان مطالعۀ اسناد در تحقیقات تاریخی بر کسی پوشیده نیست. همین موضوعْ وجود محققانی با دغدغۀ گردآوری و عمومی کردن اسناد را ضروری کرده است. از این نظر، مقصود و غایت گردآورنده و حامیان این کتاب‌ها و تلاشی که برای ضبط و عرضۀ نظام‌مند اسناد شده قابل تقدیر است؛ اما در این میان، می‌شود پرسشی طرح کنیم. در عصری که در آن بحث بر سر موضوعاتی چون «چرخش دیجیتال»، «انقلاب دیجیتال» داغ است، انتشار  کاغذی اسناد در قالب یک یا چند کتاب چقدر کاربردی است؟

دسترسی به اسناد از مسائل پیچیده‌ای است که هر محقق، به خصوص در حوزه‌های تاریخی، در طول پژوهشش با آن درگیر است. امروزه، همگام با پیشرفت‌های فنی در زمینۀ دیجیتال کردن اسناد، مسئولان کتابخانه‌ها، آرشیوهای ملی و خصوصی، موزه‌ها و دیگر سازمان‌ها قادرند به تناسب ملاحظات حقوقی و سیاست‌های سازمانشان، با نظارت دقیق بر انتقال تمام و کمال اسناد، همه یا بخشی از داشته‌هایشان را به نحوی عرضه کنند که کاربران از سرتاسر جهان بتوانند بدون مراجعۀ مستقیم و حضوری (گاهی با پرداخت هزینه‌ای) از آن بهره گیرند. چنین تلاش‌های در گام اول مستلزم دیجیتال کردن اسناد کاغذی به روش‌های گوناگون همچون اسکن یا بازسازی رایانه‌ای است. در جریان شکل‌گیری این تلاش‌ها، طولی نکشید که گروه‌هایی از متخصصان علوم کتابداری و اسناد و همچنین محققان حوزه‌های تخصصی (به خصوص علوم انسانی) دریافتند دیجیتال کردن اسناد و حفظ و دخیرۀ آن در رایانه به خودی خود فقط بخش کوچکی از کاری است که می‌شود و باید انجام داد.

فرض کنید روزی رسید که توانستیم همۀ اسناد و مدارک موجود را به شکل پرونده‌هایی در رایانه‌هامان ذخیره کنیم. اگر نتوانیم به نحوی کارآمد در این اسناد جستجو کنیم و داده‌های مورد نیاز را بازیابیم، این پروژۀ عظیم چه تفاوتی با دوران چاپ کاغذی اطلاعات دارد به جز اینکه حالا اسنادمان در کتابخانه‌ها در معرض آسیب‌های جسمی نیست؟ البته که این کار خود گام بزرگی در حفظ اسناد است؛ اما اگر قرار باشد این پرونده‌های رایانه‌ای هم مثل گذشته فقط در اختیار و انحصار عده‌ای خاص این‌بار نه در قفسه‌های کتابخانه‌های خانه و دفتر بلکه در کتابخانه‌های رایانه‌شان باشد، چه قدمی رو به جلو برداشته‌ایم؟ نحوۀ عرضه و اجازۀ دسترسی به اسناد دیجیتال، بسته به ملاحظات حقوق مؤلف متفاوت است. با وجود این، مشخص است عزم جدی نسبت به یافتن راهکارهایی برای قرار دادن این اسناد در اختیار کاربران با حفظ حقوق مؤلف وجود دارد.

در حالی که مسئولان آرشیوهای جهانْ درگیر دغدغه‌هایی از این دست‌اند، دو کتاب با «مشارکت اسنادی» سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی، موسسۀ مطالعات تاریخ معاصر ایران، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، مرکز دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی، سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران، مؤسسۀ جغرافیایی و کارتوگرافی سحاب، کاخ گلستان، مؤسسۀ جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی منتشر می‌شود. یک جلد «به منظور سامان دادن به اسناد اطلاعات مکانی تهران» [۲] شامل ۳۱۴ قطعه نقشه در دو بخش قاجار و پهلوی، سه پیوست و یک فهرست اعلام است و به ادعای نویسنده «در جای خود پایه و معیار مکانی مناسبی برای سازماندهی سایر اطلاعات تاریخی مربوط به تهران را پدید آورد.»[۳]، و دیگری متمرکز بر «گونه‌ای دیگر از اطلاعات تاریخی مربوط به تهران» که به ادعای نویسنده «در عین برخورداری از مؤلفۀ رسمیت (به معنای تایید از سوی منابع رسمی حکومت قاجار)، به لحاظ زمانی دارای پیوستگی است و در کل تصویری جامع از روند تحولات در جامعۀ شهری تهران را بازگو می‌کند.» [۴]

جلد اول، یعنی مجموعۀ نقشه‌ها، دنبالۀ دو کتاب دیگری از همین گردآوردنده است به نام راهنمای نقشه‌های تاریخی تهران (۱۳۹۱) و اطلس تهران قدیم (۱۳۹۴). در این دو کتاب، همچون جلد اول مجموعۀ مورد بحث، تعدادی از نقشه‌های تهران از دورۀ قاجاریه و پهلوی (هفت نقشه در کتاب راهنمای نقشه‌های تاریخی تهران و ۶۵ نقشه در کتاب اطلس تاریخی تهران) گردآوری و چاپ شده است. کافی است به اندازۀ این دو کتاب و بعد جلد اول مجموعۀ تهران‌نگاری نگاه کنیم تا ناکارآمدی چاپ کاغذی آشکار شود:

راهنمای نقشه‌های تاریخی تهران: قطع ۲۲ در ۲۲.۵

اطلس تهران قدیم: قطع ۲۴ در ۳۴

تهران‌نگاری، جلد اول: قطع ۳۹ در ۴۹

با اینکه گردآوردنده تلاش کرده در هر کتاب، تعدادی نقشه به نقشه‌های چاپ شده در کتاب قبلی اضافه کند و یا اطلاعات نقشه‌های موجود در کتاب‌های قبلی را کمی کامل‌تر کند، و پس از انتشار  دو کتاب اول، «به نظر نمی‌رسید که نیاز باشد کتاب دیگری در خصوص نقشه‌های قدیمی تهران در آیندۀ نزدیک انتشار یابد» [۵]؛ اما مشکل ناخوانایی نقشه‌ها حل نشده بود و «بهره‌برداران نیز تمایل به دسترسی به نقشه‌های بیشتر و در قطعی بزرگ‌تر را مطرح می‌نمودند.» [۶]، پس نقشه‌های قبلی به همراه نقشه‌هایی جدید این بار در کتابی عظیم‌الجثه و سنگین‌وزن (۸.۶۰۰ کیلوگرم) در قطعی بزرگ چاپ شد که اگر بخت با «بهره‌برداران» یار باشد، بخش مشخصی از نقشه‌ای که در تحقیقشان به آن نیاز دارند بزرگ‌نمایی شده و خوانا و قابل استفاده است.

سعی جدی گردآوردنده برای برقرای ارتباط با سازمان‌ها و اشخاص زیادی که این نقشه‌ها را در دست دارند و احتمالاً  توافق بر سر مسائل حقوق مؤلف کاملاً عیان و ستودنی است. هم‌چنین میسر بودن انتشار نقشه‌ها، در ابعادی که در کتاب تهران‌نگاری می‌بینیم، حاکی از آن است که نسخۀ دیجیتال این نقشه‌ها به نحوی تهیه شده و موجود و احتمالاً در اختیار گردآورنده یا ناشر است؛ این نسخه‌ها یا به دست گردآورنده تهیه شده و یا در سازمان مربوط وجود داشته. درست است که انتشار این نقشه‌ها به محققان یا کاربران سرنخی می‌دهد تا مکان نگهداری برخی نقشه‌ها یا مالک آن را بیابند؛ اما به احتمال زیاد تا زمانی که نسخۀ دیجیتالِ با کیفیت این اسناد در اختیارشان نباشد، و نتوانند خود در آن جستجو و بخش‌هایی را که به کار تحقیقشان می‌آید بزرگنمایی و بررسی کنند، داشتن نقشه روی کاغذ (حتی در ابعاد ۳۹ در ۴۹) دردی دوا نمی‌کند.

شاید گمان کنیم اصلاً مقصود انتشار این کتاب‌ها کمک به محققان و استفادۀ مستقیم از اسناد عرضه‌شده نبوده، در این صورت، نمی‌شود ادعا کرد این کتاب‌ها چیزی بیش از یک سیاهه از نقشه‌های دورۀ قاجاریه و پهلوی و اطلاعات نگاشته شده روی نقشه‌هاست. چگونه طی مسیر دشوار گردآوری انبوهی از  اسناد مهم و کاربردی، جلب اعتماد و توافق با صاحبان این اسناد، صرف نیروی انسانی و هزینه‌های گزاف مالی برای خرید یا تهیۀ نسخۀ دیجیتال اسنادْ حاصلی سودمندتر از یک کتاب کاغذی نداشته؟ آن هم در دورانی که به لطف آمیختن امکانات رایانه‌ای با حوزه‌های تخصصی علمی (از جمله علوم انسانی و علوم کتاب‌داری) روش‌ها و عرصه‌هایی متعدد برای سازمان‌دهی و ارائۀ اطلاعات در دسترس گردآورندگان و ناشران است و روش‌هایی بدیع تر برای مشارکت فعالانۀ کاربران و محققان در  توصیف و بهره‌گیری از اسناد و منابع پدید آمده است.

جلد دوم کتاب تهران‌نگاری، یعنی تهران‌نگاری: طهران در مطبوعات دورۀ قاجار (دوره‌های ناصری و مظفری) ماجرای دیگری دارد. در این کتاب، به سراغ هفت روزنامه از دورۀ قاجاریه رفته‌اند: روزنامه وقایع اتفّاقیه، روزنامه دولت علیّه ایران، روزنامه ایران، روزنامه اطّلاع، روزنامه شرف، روزنامه شرافت، روزنامه ایران سلطانی. در توجیه گردآوری این نوع از این اسناد آمده: «روزنامه‌های دولتی دورۀ قاجار منابعی غنی و پراهمیت برای آگاهی از رویدادها و سوابق مکانی شهر تهران به شمار می‌رود. در مجموعۀ روزنامه‌ها رویدادهای زندگی روزمرۀ شهری در کنار وقایع اجتماعی و سیاسی با انشاء ادبی و شیوه چاپ مختص آن دوره  در شماره‌های پی‌درپی روزنامه‌ها ثبت شده است. این ویژگی حسِّ زمان و مکان را همزمان به مخاطب ارائه می‌کند.» 

در ادامه، گردآورنده به دشواری‌های دسترسی به این اسناد و تلاش‌هایی که برای بازنشر روزنامه‌های دورۀ قاجاریه در برخی کتابخانه‌ها و سازمان‌های ملی صورت گرفته اشاره می‌کند و می‌نویسند: «با وجود این اقدامات همچنان بزرگترین چالش در بهره‌برداری از منابع روزنامه‌ها زمان‌برَ بودن جستجوی مطالب در آنهاست. چه بسا پژوهشگرانی که امکان بررسی چندین هزار صفحه روزنامه را برای موضوع پژوهشی خود ندارند. گرچه در بازنشر روزنامه‌های دوره قاجار تلاش شده است از طریق فهرست‌نویسی و بعضاً تنظیم نمایه امکان دسترسی به مواد اطّلاعات تسهیل شود، امّا ارائه این امکانات برای برآورده ساختن نیازهای پژوهشی پژوهشگران کافی نیست.» [۸] با این توضیح به نظر می‌رسد یکی از مشکلات اساسی پژوهشگران در استفاده از اسناد، که همان فراخواندن و بازیابی اطلاعات مربوط است، بر گردآوردندۀ کتاب آشکار است و او نیز همانند بسیاری از پژوهشگران، شیوۀ نمایه‌سازی سنتی را ناکارآمد می‌داند. بنا بر این، انتظار می‌رود با وجود این دغدغه‌ها، شاهد روشی کارآمد برای بازیابی اطلاعات از روزنامه‌های ذکر شده باشیم؛ اما در ادامه می‌خوانیم: «مجموعه حاضر با تمرکز بر موضوع تهران امکانِ جدیدی برای دسترسی به اطّلاعات مکانی مرتبط با شهر تهران و مناطق پیرامون آن با استناد به متن روزنامه‌ها فراهم کرده است. استخراج و ارائه تمامی مطالب حاوی اطّلاعات مکانیِ تهران از میان چندین عنوان روزنامه که در مجموع دارای هزاران صفحه هستند و ارائه آنها در قالب یک مجلدّ، این امکان را برای بهره‌برداران فراهم می‌سازد که موضوعات مختلف مرتبط با تهران را در بازه زمانی کمتر، با قلم و صفحه‌آرایی خواناتر در دسترس داشته باشند. در این راه نمایه اعَلام و واژه‌نامه ضمیمه کتاب نیز این دسترسی را تسهیل خواهد کرد.» [۹]

آنچه عملاً در این کتاب عرضه شده تعداد زیادی برگۀ تحقیقی، بدون هیچ گونه طبقه‌بندی موضوعی، ذیل عنوان کلیِ «طهران در مطبوعات دورۀ قاجار» است. همۀ توضیحی که دربارۀ مبنای گزینش مطالب عرضه‌شده در کتاب آمده چند خط است در صفحۀ «راهنمای استفاده»:

انتخاب مطالب مندرج در این مجموعه با محوریت تهران صورت گرفته است. معیار انتخاب این مطالب تمامِ گزاره‌هایی است که به نحوی حاوی اطّلاعات مرتبط با مکان یا محدوده خاصی در تهران و یا مرتبط با عنوان کلیّ شهر تهران و یا مناطق اطراف آن باشد. با وجود گستردگی دامنه اطّلاعات مندرج در این مجموعه و عمومیت قابل ملاحظه آن، تلاش شده است که حتی‌الامکان از تکرار گزارش‌ها و اطّلاعات مکرّر خودداری شود. برای نمونه رویدادها و مناسبت‌های رَسمی همچون مراسم استقبال از سفرای دول خارجی در طهران یا برگزاری مراسم سلام در دربار که هر ساله در چندین نوبت تکرار می‌شد، از آن جهت که حاوی اطّلاعاتی جدید در خصوص مکان رویداد یا حادثه ویژه‌ای نبودند، به اختصار ذکر شده یا موارد تکراری آ نها حذف شده‌اند. همچنین اخبار و آگهی‌هایی که به صورت مکرّر منتشر می‌شدند و دارای اطّلاعات تازه نبودند و نیز برخی حوادث کوچک شهری که بیانگر اطّلاعات قابل ملاحظه در موضوع تهران نیستند، در این مجموعه ثبت نشده‌اند. [۱۰]

مشخص نیست گردآورندگان بر چه اساسی عدم نیاز پژوهشگران به دسته‌ از اطلاعات را پیش‌بینی کرده‌اند که سبب شده بخشی از متن روزنامه‌ها (مثلاً «رویدادها و مناسبت‌های رَسمی» یا «برگزاری مراسم سلام در دربار»)، «حادثۀ ویژه» قلمداد نشود یا «برخی حوادث کوچک شهری»، «بیانگر اطلاعات قابل ملاحظه در موضوع تهران» نباشد. به علاوه، این گزینش با هدف پروژۀ تهران‌نگاری در تناقض است؛ زیرا خواندیم «نگارنده تلاش دارد اسناد و اطلاعات را بدون گزینش موضوعی و تنها بر اساس ارزش اطلاعاتی ارائه نماید. به همین خاطر بسیاری از مشاغل و حوزه‌های تخصصی و عمومی به اطلاعات کاربردی منظم دسترسی خواهند داشت»[۱۱]. از این نیز می‌گذریم و نظری بر نحوۀ نمایه‌نویسی کتاب می‌اندازیم.

گفتیم یکی از مسائل مهم هنگام استفاده از اسنادی با انبوه اطلاعات، جستجو در آن است. کتابخانه‌ها و مراکز اسنادی فراوانی در سرتاسر جهان [۱۲] راهکارهایی عملی برای جستجو در داده‌های فراوان مجموعه‌های گوناگون، از تصاویر گرفته تا اسناد و متون پیشنهاد کرده‌اند. پایۀ این تلاش‌ها درک این مسئله است که جستجوی کلیدواژه‌ای در انبوه داده‌ها فقط یک راه (ساده‌ترین راه) برای بازیابی داده است و این راه اصلاً کافی نیست و سبب می‌شود تعداد زیادی از داده‌های مورد نظر کاربر بر او پوشیده بماند. همین سبب شد که متخصصان علوم مرتبط با بازیابی اطلاعات از یک سو به دنبال توصیف داده‌های موجود به نحوی قابل پردازش برای رایانه باشند و از سویی دیگر الگوها و نظام‌هایی شبکه‌ای برای طبقه‌بندی داده‌ها طراحی کنند که منجر به جستجوی معنایی و بازیابی هوشمند داده‌ها شود.

نمایۀ جلد دوم کتاب تهران‌نگاری فهرستی الفبایی از حدود سی هزار عنوان از نام کسان، نام مکان‌ها، برخی مراسم، ... است. به علت کاغذی بودن کتاب، یگانه راه یافتن برگه‌های مورد نظر استفاده از نمایۀ کتاب است. به نظر می‌رسد نمایۀ کتاب هم فقط زمانی به کار می‌آید که واژه‌ای مشخص در ذهن داشته باشیم و بتوانیم آن را در فهرست الفبایی پیدا کنیم تا ما را به صفحاتی که برگۀ مربوط در آن است هدایت کند. اما در صورتی که هر برگۀ تحقیقی به نحوی کامل توصیف و برچسب‌گذاری معنایی نشده باشد، حتی این نمایۀ الفبایی نیز بی‌فایده است. این برچسب‌گذاری نیز همیشه کاری ساده نیست و غالباً نیازمند دانش و فهم عمیق از موضوع و گاهی حتی مقایسۀ چند منبع، عکس، نقشه است تا مشخص شود در این بریدۀ خاص اشاره به چه مکان یا فرد یا حادثه‌ای بوده. مثالی می‌آوریم:

در شمارۀ ۵۱۸ روزنامۀ دولت علیه به تاریخ ۳ شوال ۱۲۸۷ آمده:

«شب بیستم ماه که تحویل سال فرخنده فال بود نظر باینکه قریب به شش ساعت از شب گذشته تحویل سال بود به قاعدۀ سنوات سابقه که اغلب چاکران درباری در بیرون به سلام حاضر شده می‌ایستادند موجب زحمت و صدمتی بود مجلس تحویل را در تالاری وسیع مقرر فرموده علماء عظام و وزرا و شاهزادگان و منتسبان سلطنت و ارکان و اعیان دولت و اشخاصیکه شایستۀ بزم حضور بودند احضار فرموده در میان تالار انعقاد مجلس تحویل را به طوری خوب و خوش مقرر داشتند... بعد از تحویل سال میمون بهریک از بار یافتگان حضور همایون شاهی و اشرفی مرحمت فرموده مرخص نمودند لکن چون تا دو سه روز بعد از ایام و لیالی متبرکۀ قتل و احیا بود سلام روز را موقوف فرموده از روز بیست و چهارم قرار فرمودند عصر به عصر در خلوت مخصوص سلطنتی جلوس فرموده اشخاصی که از چاکران درباری همه ساله در سلام تحویل حاضر می‌شدند و اشرفی شاهی از دست مبارک می‌گرفتند باز دسته دسته حاضر شده و از دست مبارک شاهی و اشرفی گرفته و می‌گیرند»

به کمک مقایسۀ اطلاعاتی دیگر از برگزاری این مجلس سلام در این روز و بررسی تصویری که در این صفحۀ روزنامه ضمیمه شده، می‌شود احتمال داد تالار ذکر شده تالار معروف به طنبی یا طنابی در ارگ تهران است. [۱۳] اما آیا اگر محقق در صفحات نمایه‌شده ذیل عنوان «تالار طنبی» در پایان کتاب جستجو کند، به این برگه هدایت می‌شود؟ درست است که این مسئله دربارۀ جستجوی اطلاعات در همۀ کتاب‌های کاغذی صادق است؛ اما مسائلی از این دست است که ضرورت عرضۀ اطلاعات به نحوی کاراتر را آشکار می‌کند؛ به خصوص در کتابی [۱۴] که در آن ادعای گردآوری و نظم‌بخشی اطلاعات خام تحقیقی شده است.

این کتاب‌ها و پروژۀ تهران‌نگاری فقط نمونه‌ای از کاستی‌های نظام فعلی عرضۀ دانش در ایران است[۱۵]؛ نظامی که در آن، به رغم حمایت‌های سازمانی و اختصاص بودجه‌های دولتی یا شخصی برای گردآوری اطلاعات و انجام پژوهش‌های گوناگون، هنوز قالبی کاراتر جای کتاب‌های چاپی را نگرفته و به نظر نمی‌رسد به جز تلاش‌های پراکنده تمایلی به تغییر بنیادی این وضع وجود داشته باشد. جایگزینی عرصه‌های دیجیتال با نسخه‌های کاغذی فقط به هدف تغییر نوع عرضه یا کاستن از هزینه‌های سنگین چاپ و مصرف کاغذ نیست؛ بلکه آغازگر جریانی است که در آن می‌شود قابلیت‌های رایانه‌ در زمینۀ طبقه‌بندی، جستجو، بازیابی اطلاعات را به خدمت گرفت؛ به خصوص زمانی که اطلاعاتِ در دستْ اسنادی مهم در کار پژوهشگران است که یا دسترسی و جستجو درآن دشوار است یا به علت‌های نامعلوم در انحصار افراد یا سازمان‌هایی خاص درآمده.

 

منابع

شیرازیان، رضا.  راهنمای نقشه‌های تاریخی شهر تهران. تهران: دستان، ۱۳۹۱.

شیرازیان، رضا. ‏‫اطلس تهران قدیم. تهران: دستان، ۱۳۹۴.

شیرازیان، رضا. تهران‌نگاری: بانک نقشه‌ها و عناوین مکانی تهران قدیم. تهران: دستان، ۱۳۹۵.

شیرازیان، رضا. تهران‌نگاری: طهران در مطبوعات دوران قاجار (دوره‌های ناصری و مظفری). تهران: دستان، ۱۳۹۷.

 

۱. تهران‌نگاری، ج ۲، معرفی پروژۀ تهران‌نگاری.
۲. تهران‌نگاری، ج ۲، سخن نگارنده.
۳. همان‌جا.
۴. همان‌جا.
۵. تهران‌نگاری، ج ۱، یادداشت ابتدای کتاب.
۶. همان‌جا.
۷. تهران‌نگاری، ج ۲، سخن نگارنده.
۸. همان‌جا.
۹. همان‌جا.
۱۰. تهران‌نگاری، ج ۲، راهنمای استفاده.
۱۱. تهران‌نگاری، ج ۲، معرفی پروژۀ تهران‌نگاری.
۱۲. نمونه‌ها و روش کار این سازمان‌ها را در نوشتۀ دیگری بررسی خواهم کرد.
۱۳. این تحلیل برگرفته از تحقیق مفصل خانم صدیقه گلشن دربارۀ ارگ تهران است. ایشان با بررسی شواهد یادشده احتمال می‌دهند این تالار همان تالار معروف به طنبی باشد که در بخش خلوت شاهی مستقر است. تحقیق ایشان در جریان آماده‌سازی برای انتشار است.
۱۴. این کتاب هم به علتی نامعلوم در ابعاد ۳۹ در ۴۹ منتشر شده است.
۱۵. نمونه‌ای دیگرْ پروژه‌های انجام گرفته با حمایت سازمان زیباسازی شهر تهران، مانند مجموعۀ پنج جلدی طهران: مستندنگاری تصویری بناهای تاریخی شهر تهران از بدو پیدایش تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران (۱۳۹۴) یا کتاب‌های چاپی گروه «معماری دوران تحول» است. البته گروه «معماری دوران تحول» سازمانی خصوصی است و بر مبنای اظهار منتشر شده در سایت گروه امکان خرید اسناد آن از طریق مکاتبه با گروه ممکن است؛ اگرچه فهرست اسناد موجود در آرشیو این گروه منتشر نشده است.
 
 
 
اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
«زنان و صنعت ساختمان در بریتانیا و ایرلند عصر جرجی» | کانر لوسی
با اینکه نقش زنان، در جایگاه طراحان و/یا بانیان معماری، در سده‌ی هجدهم میلادیِ بریتانیا و ایرلند بیش از پیش شناخته شده، نقش آنها در ساخت معماری مناقشه برانگیز باقی مانده است. این موضوع، در این مقاله، با بیرون کشیدن بسیاری از منابع درجه‌ی دوم و همچنین اسناد اصناف و دیگر منابع اولیه در لندن و دوبلین، روشن می‌شود.
آیا تاریخ هنرْ جهانی است؟ | پاره‌ای دیگر از کتاب‌نگاشت توضیحی نظریه‌های تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
کتاب آیا تاریخ هنر جهانی است؟ مجلد سوم از مجموعه‌ی هفتگانه‌ای است با عنوان «هم‌اندیشی‌های هنر»، که به کوشش جیمز الکینز فراهم آمده است. هدف...
جنسیت و معماری در جهان اسلام: محدودیت‌ها، کنش‌ها و واکنش‌ها | فراخوان ارسال مقاله برای «نشریه‌ی معماری اسلامی»
فضاهای واقعی و خیالی ذاتاً بر اساس شیوه‌های زندگی غیرعادی و مردسالارانه‌ی جنسیت‌بندی می‌شوند و در نتیجه بر نحوه‌ی دسترسی، استفاده و تجربه‌ی بناها و...
بلایا و مخاصمات از دید منشور ونیز | گرامیداشت روز جهانی بناها و محوطه‌های تاریخی
منشور ونیز ۱۹۶۴؛ مفاهیم و پیوندها، و مسئله‌ی تعارضات: دکتر محمدرضا رحیم‌زاده، مهندس صدیقه دلیلی دیدار مطالعه‌ی تطبیقی نسخه‌های فرانسوی و انگلیسی منشور ونیز: دکتر...

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر