×

جستجو

باز‌اندیشی در تاریخ‌گذاری و کارکرد سازه‌های آبی شوشتر: پل بند شادروان

شاهنشاهی ساسانی جایگاهی خاص در تاریخ آبیاری و مهندسی آبی دارد. سازه‌های آبی بسیاری از جمله پل‌ها و بندها و کانال‌ها و آبگیرها در جوار رودخانه‌های دائمی عراق و خوزستان و فارس، به دورۀ‌ ساسانی و به خصوص به شاهان قدرتمند این امپراطوری، شاپور اول، اردشیر اول و دوم، و خسرو اول نسبت داده می‌شوند. برخی از این سازه‌ها توسط نویسندگان مسلمان سده‌های میانه به دورۀ ساسانی نسبت داده شده‌اند. برخی دیگر را نخستین بار سیاحان اروپایی به ساسانیان منتسب کرده‌اند. به تبع از این روند، تاکنون نیز هرجا اثری از سازۀ آبی کهنی بوده است که تاریخ‌گذاری آن ناممکن بوده است، عموماً ساسانی دانسته شده است. در اینکه در دورۀ‌ ساسانی سرمایه‌گذاری‌های قابل توجهی در برپایی و بهبود زیرساخت‌های آبیاری و کشاورزی صورت گرفته است شکی نیست.۱ اما انتساب بسیاری از سازه‌های آبی به دورۀ ساسانی، برپایه‌های نامطمئن یا حتی بدون ‌پایه است. گاه حتی کارکردهای این سازه‌ها نیز برما روشن نیست و اطلاق عناوینی چون پل و بند به برخی بقایای معماری در رودخانه‌ها افواهی است. در خلال پژوهش دکتری که دربارۀ تاریخ آبیاری در دشت میاناب شوشتر انجام دادم، براساس منابع متنی و باستان‌شناسی و دورسنجی، تاریخ‌گذاری و کارکرد برخی از سازه‌های تاریخی آبی شوشتر را بازنگری کردم. روش پژوهش به طور خلاصه براین اساس بود که با مستندسازی دقیق تمام شبکۀ آبیاری دشت میاناب براساس تصاویر هوایی و ماهواره‌ای، از منبع تا پایانه‌های انتهایی کانال‌ها، و با بررسی کدهای ارتفاعی دشت، درک بهتری از ساختار شبکۀ‌ آبیاری و مراحل تکامل آن و اجزای کارکردی هر مرحله به دست داده شود. براساس این فهم کلی، آنگاه منابع متنی و شواهد معماری و تصویری نیز به خدمت گرفته شدند تا در مورد تاریخچه و کارکرد سازه‌های آبی نیز تعمق شود. در این نوشتار به شرح مختصر یافته‌هایم دربارۀ یکی از مهم‌ترین بناهای شوشتر و یکی از مشهورترین آثار منتسب به ساسانیان، یعنی پل‌ـ‌بند شادروان شوشتر می‌پردازم.  


پل-بند شادروان، آنگونه که از نامش پیداست از دو بخش، بند و پل، تشکیل شده است. هیچ‌کدام از این دو ساختار تاکنون به روش قابل اتکایی تاریخ‌گذاری نشده‌اند. «شادروان تستر» را متون تاریخی و جغرافیایی اسلامی به عنوان یکی از آثار معظم شاهان ساسانی به کرات یادکرده و گاه آن را از عجایب روزگار دانسته‌اند. کارکرد بند شادروان به نظر روشن می‌آید زیرا دهانۀ ورودی کانال داریون که دشت میاناب را آبیاری می‌کند پشت آن قرار دارد. معلوم است که هدف از ایجاد بند افزایش تراز آب در سردهانۀ‌ داریون بوده‌است. به دلایل مختلف، به خصوص به این دلیل که کانال داریون دست کم از صدر اسلام به روزگار دارا، از پادشاهان پیش از ساسانی، منتسب بوده، برخی پژوهشگران محتمل دانسته‌اند که بند شادروان حتی پیش از ساسانیان وجود داشته است. پژوهشهای نگارنده تأیید می‌کند که پیش از دوران ساسانی نیز، محل اصلی آبگیری برای دشت میاناب حوالی سردهانۀ کنونی داریون بوده است بنابراین احتمال وجود سازه‌ای متقدم‌تر در این محل وجود دارد. احتمال قوی‌تر این است که گردۀ سنگی در این محل، از نوعی که در بالادست رودخانه‌های خوزستان فراوان است، به طور طبیعی آب را در این محل بالا می‌آورده است و در دورۀ ساسانی با ساخت بندی، آبگیری در این محل را بهتر کرده باشند.


اما تاریخ‌گذاری پل شادروان به دورۀ ساسانی است که محل تردید نگارنده است. بنایی که متون صدر اسلام به آن اشاره کرده‌اند تنها «شادروان» خوانده شده است و معلوم نیست که شامل چه ساختارهایی بوده است. اتفاقاً معنی واژۀ شادروان وساختارهای وابسته به آن موضوع پژوهشهای مختلفی بوده است.۲ تنها پژوهشگری که مشکل تاریخ‌گذاری پل شادروان را، مجزا از بند، مورد بررسی قرار داده است، فن کیندرن بوده است. مشکل ذکرنشدن پل شادروان در متون صدر اسلام را از طریق توضیح تخریب بنا بلافاصله در صدر اسلام و تعمیری در همان صدر اسلام که در تواریخ نیامده است، و تخریب آن در سده‌های بعدی توضیح داده‌است.۳ کرزن اولین کسی است که به تخریب این پل در صدر اسلام اشاره کرده است. او تخریب پل را به حجاج بن یوسف نسبت داده است بدون اینکه منبع این ادعا را بنویسد. ۴ به احتمال قوی، منبع او یکی از دو تاریخ محلی شوشتر، تذکرۀ شوشتر یا تحفة العالم، بوده است. اما ماجرای نبرد حجاج با شبیب در شوشتر، مثل اغلب دیگر داستان‌های این دو کتاب آمیخته با افسانه است و صحت تاریخی ندارد. نبرد حجاج با شبیب نیز اساساً در اهواز رخ داد.۵ به عقیدۀ نگارنده، توضیح محتمل‌تر آن است که در صدر اسلام پلی روی این بند نبوده است. پل شادروان بنایی عظیم و عجیب است به طوری که هر سیاحتگری که در اوایل دوران مدرن از این محل عبور کرده است شرحی از آن داده و از مهندسی آن ابراز شگفتی کرده‌است. جای تعجب است که هیچ کدام از سیاحتگران، تاریخ‌نویسان یا جفرافی‌دانان صدر اسلام اشاره‌ای به خرابه‌های آن که می‌بایست اتفاقاً در زمانی نزدیک به ساسانی سالم‌تر و تأثیرگذارتر بوده باشد نکرده‌اند. از متون اولیۀ اسلامی، تنها تاریخ یعقوبی، در گذاره‌ای منفک، که در توصیف واقعه‌ای نیست، می‌نویسد که اسرای رومی برای شاپور پلی روی نهر تستر پلی ساختند. حتی معلوم نیست که منظور یعقوبی پلی در محل فعلی شادروان بوده باشد زیرا بالادست رود کارون در بسیاری از متون اولیۀ اسلامی نهر تستر خوانده شده است. یعقوبی در ذکر مشابهی درمورد شوشتر، رود مسرقان و رود کارون را با یکدیگر اشتباه می‌گیرد که صحت گزارۀ بالا را بیشتر موردتردید قرار می‌دهد. اتفاقاً با دقت به شواهد متنی، دلایل بیشتری برای اینکه پلی روی بند نبوده است می‌یابیم. دینوری در شرح وقایع سال ۳۹ هجری به تعقیب خوارج روی جسر (پل قایقی) شوشتر اشاره می‌کند. ابن مسکویه نیز به محاصرۀ شوشتر در سال ۳۱۹ هجری اشاره می‌کند که در خلال آن جسر شوشتر را قطع کردند. مقدسی و ابن بطوطه نیز که دیدارشان از شوشتر را، به ترتیب در سده‌های چهارم و ششم هجری، به تفصیل شرح داده‌اند از روی جسری که در نزدیکی شادروان به سمت دزفول بسته بودند گذر کردند ولی اشاره‌ای به خرابه‌های پلی نکرده‌اند. اگر فرض کنیم که این پل ساسانی در تمام این قرون تخریب شده بوده است، با درنظر گرفتن جریان خروشان کارون که پیش از بستن سدهای مدرن حتی شدیدتر بوده است، محتمل نیست که چیزی از این سازه باقی مانده باشد که با تعمیری بعد از سدۀ ششم هجری قابل تبدیل به پل فعلی بوده باشد. مطالعۀ تصاویر تخریب سریع پل شادروان در دهه‌های اخیر به خوبی نشان می‌دهد که ظرف یکی دو سده نمی‌بایست چیزی از ساختار پل باقی می‌ماند.


براین اساس به نظر می‌رسد پلی که امروز روی بند شادروان قرار دارد بین قرن ششم هجری (چهاردهم میلادی) و قرن هفدهم میلادی وقتی که از وجود آن مطلع می‌شویم ساخته شده است. حتی فن روگن، مهندس بلژیکی‌ای که به خاطر مطالعاتش روی سازه‌های آبی خوزستان مشهور است، از تفاوت ساختار میان بند ساسانی شوشتر و بند ساسانی دزفول ابراز تعجب می‌کند. او حدس می‌زند که این دو بنا سازندگان مختلفی داشته‌اند.۶ برای بسیاری از ایرانیان، حتی پژوهشگران، پذیرش اینکه سازۀ آبی مهمی خارج از دوران اقتدار پادشاهی‌های مهم ساخته شده باشد دشوار است. بسیاری، به شک در تاریخ‌گذاری بناهای منتسب به ساسانیان حساسیت بیشتری دارند زیرا شکوه و عظمت ایران در دورۀ ساسانی جنبه‌ای هویتی و ملی‌گرایانه نیز پیدا کرده است. مطالعات باستان‌شناسی قابل توجهی، در مورد پل‌ها به خصوص روی رودخانه‌های اروپا انجام شده‌است که نشان می‌دهد همان‌اندازه تابع تغییرات رژیم و بستر رودخانه‌ها در طول زمان است که تابع شرایط سیاسی و اجتماعی.۷ فهم سازه‌های آبی به دلیل عمر طولانی آنها، تغییرات مکرر، و نداشتن کتیبه و اسناد تاریخی مثل مساجد و مدرسه‌ها و آب‌انبارها، بسیار دشوار است و لازم است هنگام مواجهه با بناهای تاریخی آبی، از هرنوع پیش‌داوری پرهیز شود و هرفرض و گزاره به دقت راستی‌آزمایی شود.

۱. اگرچه مقیاس این اقدامات، اهداف آن و نقش دولت مرکزی قابل بحث است که در این مجال نمی‌گنجد.
۲. نک، خضرایی، عماد، «پل‌بند شادروان و دشواری‌های مطالعات تاریخی شوشتر»، گلستان هنر ۱۳، پاییز ۱۳۷۸.
  • 3. Verkinderen, P. (2009). Tigris, Euphrates, Kārūn, Karkheh, Jarrahi, Tracking the Traces of Five Rivers in Lower Iraq and Khūzistān in the Early Islam Period. Universiteit Gent, p. 274.
  • 4. Curzon, G. N. C. (1892). Persia and the Persian question. London: Longmans, Green. v2, p. 374.
  • 5. Yāqūt al-Ḥamawī. (1955). Mu’jam al-buldān. Beirut: Dār Ṣādir. v2, p.443. Ḫalīfa b. Ḫayyāt. (1995). Tārīḫ Ḫalīfa b. Ḫayyāt. (H. G. Fawwaz & M. N. Fawwaz, Eds.). Beirut: Dār al-Kutub al-ʻIlmīyah. p.172.
  • 6. Graadt Van Roggen, D. L. (1906). Notice Sur Les Anciens Travaux Hydrauliques Susiane. In Mémoires de la Délégation en Perse. Paris: E. Leroux.
  • 7. Edgeworth, M., & Christie, N. (2011). The archaeology of crossing places. In Archäologie der Brücken: Vorgeschichte, Antike, Mittelalter, Neuzeit. Regensburg: Verlag Friedrich Pustet.

    Courtney, P. (2009). Crossing the Trent: the Hemington bridges in local and regional context. In S. Ripper & L. P. Cooper (Eds.), Hemington bridges: the excavation of three medieval bridges at Hemington Quarry, near Castle Donington, Leicestershire. Leicester: School of Archaeology & Ancient History, University of Leicester.


    Cooper, A. (2006). Bridges, Law and Power in Medieval England, 700-1400. Boydell and Brewer.


    Harrison, D. (2010). The bridges of medieval England transport and society 400 - 1800. Oxford: Oxford University Press

اشتراک مطلب
لینک کوتاه
مطالب مرتبط
جستار چهارم از پنج جستار در باب نقش معماری و شهر در رمان یوسف‌آباد، خیابان سی‌وسوم، نوشته‌ی سینا دادخواه [۴] | نازنین عارف‌کیا
آخرین راوی رمان، دختری بیست‌­ساله به اسم نداست که نام او نیز مانند سه شخصیت دیگر، از بخش اول تا چهارم بارها تکرار شده و در تمام بخش‌­های دیگر حضور دارد. تجربه‌­ی ندا در مواجهه با شهر و بناها قدری متفاوت با بقیه­‌ی راویان است؛ چرا که مسیر زندگی او نیز تفاوت­‌های زیادی با باقی شخصیت­‌ها دارد. او که دوران نوجوانی خود را، مانند سامان، در شهرک اکباتان گذرانده، زمانی ناچار به کوچ همراه خانواده­‌اش شده و به بندرعباس می‌­رود.
احیای «شهر اسلامی» در قرون ۲۰ و ۲۱ | میزگرد
«شهر اسلامی» به‌عنوان یک مفهوم و موضوع تاریخی مبهم از قرن نوزدهم در تخیل اروپایی ابداع شده است. با این حال، نقد شرق‌شناسی این انتظار را که تجدید حیات عقاید و سیاست‌های اسلامی آغازگر مرحله جدیدی از شهرسازی اسلامی باشد، به‌ویژه در حکومت‌های دین‌سالاری مسلمان مانند ایران و همچنین ترکیه و خلیج‌فارس، فرونشانده است.
نظم بصری تفرجگاه؛ چهارباغ اصفهان صفوی و تجربه‌های حسی‌اش | برگزاری رویداد
فرشید امامی بر اساس کتاب اخیر خود با عنوان اصفهان: معماری و تجربه شهری در ایران اولیه (انتشارات دانشگاه ایالتی پن، 2024) که به تازگی...
«تأملی بر اسطوره‌ی شیخ بهایی در معماری» | جعفر طاهری
اندیشه‌ی اسطوره‌ای بهاء‌الدین عاملی (شیخ بهایی)، بیش از چهار سده حاکم بر قلمروهای گوناگون علوم و فنون، بویژه معماری بوده است. مقاله‌ی حاضر تأملی تاریخی در آثار و لایه‌های پنهان زندگی شیخ بهایی و ارتباط او با قلمرو معماری است؛ و تلاش می‌کند با استناد به مدارک تاریخی اندیشه‌ی دیرپای توانایی و حضور برجسته‌ی شیخ در قلمرو معماری را مورد تحلیل قرار دهد.

وبگاه تاریخ‌پژوهی و نظریه‌پژوهی معماری و هنر