معماری بومی ایران سرشار از الگوهای متنوع زیستی و بهتبع آن گونههای متنوع معماری است و شناخت جامع معماری ایران، جز با شناخت کامل این الگوها و گونهها محقق نخواهد شد؛ لذا معتقدم بخشی از رسالت پژوهشگران حوزه مطالعات معماری ایران جستجوی میدانی و معرفی گونههای متنوع معماری بومی، اعم از مسکونی و غیرمسکونی، و تلاش برای تعریف پروژههای مطالعاتی هدفمند در راستای مستندنگاری و شناخت عناصر و اجزای معماری بومی است. در سفرهای گاهبهگاهی که به مناطق مختلف ایران داشتهام، خواه سفر کاری و پژوهشی خواه سفر تفریحی، همواره سعی کردهام معماری هر منطقه را از این منظر نیز ببینم و گاه یافتههایی را نیز، در قالب یادداشت نوشتاری یا بصری، ثبت کردهام. متاسفانه تا کنون موفق نشدم چنین یافتههایی را به گونهای سامانمند نظم و از حاصل آن نوشتاری مدون فراهم آورم، اما بد ندیدم گهگاه بخشی از این یافتهها را بهانة یادداشتی در آسمانه سازم. به این منظور در این یادداشت، با استفاده از مشاهدات یکی از سفرهایم، گونهای کمتر شناخته -حداقل براساس مطالعات انتشاریافته در حوزة مطالعات معماری ایران- از معماری مسکونی جزیره قشم را معرفی خواهم کرد.
گونه مورد بحث در این یادداشت، آنگونه که محلیها و از جمله راهنمای محلی و خونگرم ما آقای عبدالله ایرانی مینامید، «خانة مُغ» نام دارد. وجه تسمیه این نامگذاری برای ایشان و چند ساکن محلی دیگر که بنده پرسیدم، چندان روشن نبود اما کاربرد این خانه برای اقامت تابستانه و مکان آن در حاشیة نخلستانهای ساحل جزیره است. در یکی از معدود منابع مطالعه معماری قشم به این خانهها تحت عنوان «بافت پراکنده (مُغ)» در مقابل بافت متراکم (شهر) اشاره شده و در تعریف آن چنین آمده: «این بخش محل زندگی روستائیان در فصل گرم سال است که به دلیل فصل برداشت خرما و خنک بودن نسبی [در مقایسه با بافت متراکم]، در مواقع گرم سال مورد استفاده قرار میگیرد. در این بخش که در پاییندست شیب روستا قرار گرفته است بافت خانههای روستایی عموماً با فاصله از هم ساخته شده و بین آنها باغها و نخلستانها قرار گرفتهاند» ((نگهبان و جمادی،۱۳۹۱، ۱۴). براساس این تعریف و مشاهدهای که حقیر داشتهام بهگمانم نام این بافت و خانهها، به علت قرارگیری آنها در پاییندست شیب روستاها، در اصل «مَغ» به معنای گود و ژرف و عمیق بوده و در طول زمان به مُغ تبدّل یافته است؛ خاصه آنکه تبدیل ـَ به ـُ در گویشهای جنوب ایران تبدیلی رایج است. (بهعنوان مثال اغلب افعال اولشخص که در گویش عموم فارسیزبانان به اَم ختم میشود در اغلب گویشهای جنوبی به اُم ختم میشود)
فارغ از نامگذاری سیر تحول این گونهها نیز جالب است. در اغلب روستاهای جزیره این خانهها بناهایی مکعبی و ساده متشکل از یک یا چند اتاق چسبیده به هم از مصالح بومی (سنگ و گل برای دیوارها و چوب نخل برای سقف) است. اما در روستای طبل (در مرکز جزیره) این خانهها دارای الگویی توسعهیافته است. امروز به دلیل خشکسالیهای پیاپی و دسترسی اغلب روستاها به برق خانههای مغ به حالت متروک درآمده اما این خانهها، خصوصا در روستای طبل، دارای ارزشهایی است که احیاء آنها را برای پاسخ به نیازهای جدید، اعم از نیازهای روزمره روستاییان چون مدرسه و درمانگاه یا نیازهای گردشگران چون اقامتگاههای بومگردی، ضروری میسازد. در ادامه به معرفی دو نمونه از این خانهها در روستای طبل که جابجایی جمعیت از بافت متراکم به بافت مغ تا همین اواخر نیز در آن ادامه داشته میپردازم.
هر دو نمونه مورد بحث در این یادداشت از الگویی واحد تبعیت میکنند (تصویر ۱). این الگو شامل یک هسته سکونتی قدیمی در حاشیه نخلستان و یک هسته سکوتنی جدید U شکلِ نامتقارن در بالای هستة قدیمی است. در هر دو نمونه در مرکز هسته U شکل یک آبانبار وجود دارد. هستة قدیمی در هر دو نمونه شامل سه اتاق به هم چسبیده است، در نمونه اول (که مخروبهتر است) اتاقها تقریبا مشابه و هم ارزش است (تصویر ۲). نمونه دوم نسبتا سالم است (تصویر ۳) و در آن هر اتاق یک ویژگی دارد. اتاق اول در هر سه جبهة آزاد دارای بازشوهایی است که یکی برای ورود و سایرین به صورت پنجرة مشبک برای تهویه است. بازشوها در جبهههای مقابل هم دقیقا در برابر یکدیگر تعبیه شده تا کوران هوا به حداکثر برسد و این از آگاهی معماران بومی بر اصول اقلیمی معماری دلالت میکند. این اتاق را به سبب وجود پنجره فراوان میتوان نوعی اتاق کَرَخی دانست (کَرَخ در گویش محلی به معنای پنجره است). درون اتاق دارای یک تخت (با چوب درخت نخل است) که در ارتفاعی بالاتر از زمین به دیوار محکم شده و بازشوهای دو طرف آن کوران هوا را بر سطح تخت امکانپذیر میسازد (تصویر ۴). این امر علاوه برآنکه کاربری اتاق (استراحت) را مشخص میسازد، گونه خاصی از طراحی مبلمان را نیز به نمایش میگذارد که در نوع خود منحصر به فرد است. چنین رویکردی را در فضاهای خدماتی هسته جدید (چون مطبخ و آبریزگاه) نیز میتوان یافت و میتواند ما را با زوایایی جدید از معماری بومی آشنا سازد. اتاق دوم وسیعتر است و دیوار جلوی آن الحاقی به نظر میرسد (تصویر ۳) این اتاق میتوانسته از نظر الگوی فضایی نوعی ایوان و نشیمن عمومی باشد. سرانجام سومین اتاق اتاقی نسبتا بسته است که در جبهه اصلی تنها ورودی و روزنی بالای آن دارد. البته این اتاق نیز در جبهه مقابل ورودی دارای بازشو است. احتمالا کاربرد این اتاق خدماتی یا (با توجه به محرمیت نسبی آن) برای بانوان بوده است.
تصویر ۱- الگوی کلی خانههای بافت مغ در روستای طبل، جزیره قشم
تصویر ۲- خانه قدیم در بافت مغ روستای طبل (نمونه ۱)
تصویر ۳- خانه قدیم در بافت مغ روستای طبل (نمونه ۲)
تصویر ۴- فضای داخلی اتاق کَرَخی در خانه قدیم در بافت مغ روستای طبل
هسته جدید در هر دو نمونه از لگوی واحدی تبعیت میکند اما تعدد اجزاء و گاه مکان آنها در هر نمونه متفاوت است. در هر دو نمونه یک سکوی ورودی برای دسترسی به حیاطی که در میان سه جبهة اصلی بنای U شکل قرار گرفته تعبیه شده است (تصویر ۵) و در کنار سکو نیز فضایی برای قرار دادن کوزه آب و آبراهی برای شستشوی دستوصورت به هنگام ورود پیشبینی شده است. بنا از مجموعهای اتاقهای گوناگون شامل اتاق بادگیر (در جبهه میانی)، اتاق مَیلس (مجلس، نشیمن) یا کَرَخی و اتاقهای خدماتی تشکیل یافته که دهلیزهایی در فضاهای میان آنها برای هدایت کوران هوا و تامین دسترسیها پیشبینی شده است. در نمای بیرونی این دهلیزها باعث تقسیم فرم بیرونی بنا گردیده (تصویر ۶ و ۷) اما در نمای دورنی همگی بهواسطه ایوان ستوندار چوبی، که در لفظ محلی ساباد نامیده میشود یکپارچه شده است. (تصویر ۸ و ۹). وظیفه اصلی ساباد، آنگونه که از نام آن نیز بر میآید، ایجاد سایه و متعادل نگه داشتن دماست.
تصویر ۵- سکوی ورودی در خانه جدید در بافت مغ روستای طبل (نمونه ۱)
تصویر ۶- نمای بیرونی خانه جدید در بافت مغ روستای طبل (نمونه ۱)
تصویر ۷- نمای بیرونی خانه جدید در بافت مغ روستای طبل (نمونه ۲)
در میان اتاقها اتاق بادگیر، هم در فرم و هم در کاربرد، با توجه به فصل بهرهبرداری از بنا، مهمترین است. این اتاق دارای در و پنجرههایی برای ورود و خروج باد است تا از فشار بادی که در اثر کانالیزه شدن جریان هوا پدید میآید، بر دیوارها کاسته شود. اتاق میلس (مجلس) دیگر اتاق مهم در میان اتاقهای هسته جدید است. این اتاق دارای پنجره زیاد برای تهویه هواست و به این جهت به اتاق کَرَخی نیز مشهور است (تصویر ۱۰). جز اتاقهای بادگیر و میلس که مهمترین اتاقهای سکونتی در هسته جدید خانههای مغ است شماری اتاقهای خدماتی نیز در این فضا وجود دارد. این اتاقها دارای گونهای مبلمان بومی با توجه به کاربری هر فضاست. بهعنوان مثال در اتاق مطبخ فضا به چهاربه بخش تقسیم شده، در سه قسمت سکوهایی برآمده برای قراردادن دیگها و سایر وسایل آشپزی پیشبینی شده و در قسمت چهارم تنوری در کف پیشبینی شده که البته در نمونههای موجود پر شده است. در فضای آبریزگاه نیز نوعی مبلمان داخلی وجود دارد که در نوع خود جالب است. سرانجام آخرین عنصر قابلذکر آبانبار است. نحوه جمعآوری و فضاهای نگهداری آب در جزیره قشم موضوعی جالب و در خور پژوهش است. فضاهای نگهداری آب در این جزیره از تنوع زیادی برخوردار است. در خانهها نیز، به دلیل نبود آب لولهکشی، معمولا دو نوع اب انبار دیده میشود. یکی زیرزمینی و دیگری بر روی سطح زمین مانند یک چهاردیواری. در دو نمونه مورد بررسی آبانبار از نوع زیر زمینی است. برای ساخت این نوع آب انبار معمولا سطح موردنیاز گود میشود، سپس در اطرف آن دیوارههای سنگچینشده اجرا میشود و سرانجام سطح آب انبار، عموما، بهطور مسطح، همسطح زمین یا کف ساختمان، پوشانده میشود. معمولا برای برداشت آب بر روی این آب انبارها دریچهای تعبیه میشود. در هر دو نمونه مورد بررسی این دریچه به صورت برجکی با تنوره چاه مانند تعبیه شده؛ نکته جالب توجه آن است که در هر دو نمونه این برج در امتداد برج بادگیر در فضای باز پیشبینی شده و گویی طراح قصد داشته با اینکار عناصر عمودی بنا را بهگونهای ساماندهی کند (تصویر ۸ و ۹).
تصویر ۸- نمای حیاط داخلی خانه جدید در بافت مغ روستای طبل (نمونه ۱)
تصویر ۹- نمای حیاط داخلی خانه جدید در بافت مغ روستای طبل (نمونه ۲)
تصویر ۱۰. اتاق مَیلس (مجلس) در خانههای بافت مغ
این معرفی مختصر با هدف توصیف یکی از گونههای کمترشناخته سکونتی در معماری بومی ایران انجام گرفت. بیتردید، فراتر از توصیف، تحلیل چنین نمونههایی میتواند درسهای ارزشمندی از ظرفیتهای معماری بومی، اعم از ظرفیتهای طراحی، اجرا، عناصر معماری و جزئیات فنی، برای دانشجویان و علاقهمندان به همراه داشته باشد. علاوه بر آن قرار دادن چنین گونههایی در یک بستر مطالعاتی وسیعتر و مقایسه آن با سایر گونههای سکونتگاهی در قالب یک مطالعه تطبیقی میتواند درک ما را از پدیده مسکن و تنوعات و تحولات آن در معماری ایرانی غنیتر سازد.
کتابنامه
نگهبان، محمد و عارف جمادی. ۱۳۹۱. معماری قشم. از مجموعه کتابخانه دانش بومی و میراث فرهنگی و طبیعی جزیره قشم به کوشش سید محمدهاشم داخته و محمدشریف رنجبر. تهران: نشر ماهوما.