تاریخنامههای معماری گوناگوناند. این گوناگونی تا اندازهای از «دیدگاه» مورخ معماری سرچشمه میگیرد. مورخ معماری از ناکجا به معماری نظر نمیکند، بلکه همواره بهناگزیر از زاویهای خاص به معماری مینگرد. اگرچه دیدگاه مورخ در مسئلهها، پرسشها، میدان جستجوی شواهد و نیز تفسیر آنها اثر میگذارد، بیش و پیش از اینها جنبه یا لایههایی از معماری را در چشم مورخ میآورد و همزمان جنبههای دیگر را از چشم او میاندازد. موضوع مقالۀ حاضر بررسی جنبهای از معماری است که تاریخنامۀ معماری از دیدگاه خود بر آن نظر میکند. به این منظور در این مقاله چهار تاریخنامۀ مشهور معماری مغربزمین که از حیث دیدگاه تفاوتهای آشکاری دارند، برگزیده شده است و پس از معرفی اجمالی تاریخنامه و دیدگاه آن، با ترکیبی از راهبردهای توصیفی و تفسیری نحوۀ نظر کردن مورخ بر معماری کلیسای گوتیک و نیز یکی از نمونههای شاخص آن، کلیسای شارتْر فرانسه، شرح داده شده است. این تاریخنامهها و کانونهای توجه آنها چنیناند: ۱) تاریخ معماری به روش تطبیقی معماری را چون چارهجویی هنرمندانه برای حل مشکلات ساختمانی میپندارد و کلیسای گوتیک را از حیث اینکه راهحلهای مشکلات ساختمانی و سازهای چگونه «تطور» یافته است شرح میدهد. ۲) داستان معماری غرب که نظریهای مارکسیستی دربارۀ تاریخ دارد، معماری را محصول جایگاه طراح در نظام تقسیم کار اجتماعی میداند و در شرح کلیسای گوتیک به «شیوۀ تولید» آن نظر میکند. ۳) در تاریخ معماری: صحنهها و آیینها معماری سرشتی فرهنگی ـ اجتماعی دارد و ازاینرو کلیسای گوتیک را از حیث اینکه چگونه جلوۀ آیینهای اجتماعی است برمیرسد. ۴) معماری از پیشاتاریخ تا پسامدرنیسم از منظری صورتگرایانه و فضامدار به معماری مینگرد. در این تاریخنامه معماری هنری فضایی ـ بصری و محصول آن بنایی یادمانی است. در هر بنای یادمانی، از جمله کلیسای گوتیک، ویژگیهای صوری (فرمال) و کیفیتهای بصری فضا و نیز تأثیر روانشناختی است که شایستۀ ذکر در تاریخ است.
– اطلاعات بیشتر و دریافت مقاله: