
محمدعلی بدری
ناکارآمدی شیوههای فهم عِلّی در میراث فرهنگی ایستا (با نگاه...
محمدعلی بدری
چغازنبیل اگرچه میراثی ایستا[1]ست، این اقبال را داشته است که علاوه بر صورتِ[2] پدیدهها، محتواهای متنیِ مربوط به زمان احداث شهر را -در قالب آجرنوشتهها و گِلنوشتهها- در خود داشته باشد. اما آجرنوشتهها و گِلنوشتههای «بهدستآمده» از چغازنیبل اطلاعی دقیق از «چیستی مکانِ» شهرِ اونتاش[3] و بناها و معبدهای فرعی و معبد اصلی آن، چنان که بودهاند، به محققان عصر ما نمیدهد؛ زیرا جز چند نام از بناها و معبدهای فرعی و برخی مصالح بهکاررفته در بنای ذیقورات[4] و اطلاعاتی مانند اینها در کتیبههای ایلامی چغازنبیل اطلاعی نمیتوان یافت که مربوط به معماری و مکان این اثر باشد. تأکید...
معماری و آیندۀ هراسآور سکوهای خالی
محمدعلی بدری
جهانگیری ویروس کرونا ورزشگاهها را نیز، به عنوان یکی از بزرگترین مکانهای رویداد که اغلب حاضران آن صرفا برای تماشای رویداد حاضر میشوند به تعطیلی کشانده است. کسی نمیداند که وضعیت قرنطینه و فاصلهگذاری اجتماعی ناشی از شیوع کرونا کی تمام میشود. تصور کنیم این وضعیت طولانی شود، در این صورت بناهایی عمومی مانند ورزشگاهها که میزبان جمعیتهای همگرای بزرگند، آیا کارکرد خود را از دست خواهند داد؟ اهمیت این پرسش در وظیفهای است که ورزشگاهها به عنوان گونهای از معماری بناهای عمومی بر عهده دارند. ورزشگاهها به ویژه زمینهای بزرگ و کوچک فوتبال علاوه بر وظیفهای که در سلامت و...
«فاصله»ای که همۀ «رابطه»ها را نجات میدهد
محمدعلی بدری
برای انسان امروز که میتواند ساعتها گوشی را در دست بگیرد و به این پهلو و آن پهلو غلت بزند، فاصلهگذاری و یا دوریگزینی اجتماعی نباید مفهومی غریب و کاری دشوار باشد. آنچه ویروس جدید کرونا این روزها به ما و اغلب مردم جهان تحمیل میکند، مثل اغلب بیماریها شبیه رفتارهای انسانی است که صورتی فرگشته به خود گرفته است. این رفتارها را میتوان در نقشه نیازهای معاصر انسان و اختراعها و ابداعهای او برای پاسخ به این نیازها ردیابی کرد. صحنه جمع شدن در مقابل تلویزیون و تماشای جمعی فیلم در چند دهه به صحنهای از افراد پراکنده در...
کلافگی انسانِ همیشهگریزان در دورانِ قرنطینه
محمدعلی بدری
در روزهای قرنطینۀ اجباری و یا اختیاری، در روزگار جهانگیری کرونا، در ممنوعیت گذراندن وقت در مراکز عمومی، حتی با وجود ارتباطات مجازی، استفادﮤ بیش از حد از خانه عوارض رفتاری و روانی به بار میآورد. مسأله این نیست که مراکز عمومی خیلی از خانه بهتر هستند. مسأله گریز دایمی ما از یکی به دیگری است، در عصری که خانه نیز مأوای نهایی و نقطۀ پایانی گریزها نیست، بلکه یکی از مکانها برای مصرف کوتاهمدت است که اکنون در آن گیر افتادهایم.
آیا کرونا میتواند معماری را دگرگون کند؟
محمدعلی بدری
ایدﮤ آپارتمان با راهپله مرکزی که نسخهای برای آلمانِ پس از جنگ جهانی اول بود، اکنون چنان فراگیر شده است که هر شهروند ایرانی به محض این که به نوسازی خانه قدیمی خود فکر میکند، در حالتی از بیاختیاری، صورت دیگری جز این الگوی ساخت به ذهنش نمیرسد. شاید صد سال دیگر نویسندهای دربارﮤ این موضوع بنویسد که صورت خانههای سال ۱۵۰۰ خورشیدی چگونه تحت تأثیر شیوع جهانی ویروس کرونا به عنوان صورتی (فرمی) بدیهی شمرده میشوند. بر اساس اعلام منابع درمانی، همهگیری کرونا با روشهای مقابلۀ کنونی تنها در اروپا دستکم دوسال ادامه خواهد داشت. از سوی دیگر کرونا...
«خانه» کجاست که مردم نمیخواهند در آن بمانند؟
محمدعلی بدری
اضطراری جلوه دادن دایم شرایط، سواری بر مرکب هیاهوی اتفاقات مهیب و مدام، و نگه داشتن بیش از حد مردم در «شرایط حساس کنونی»، نوعی بیحسی نسبت به هرگونه هشدار و اعلام وضعیت خطر در برخی مردم ایجاد کرده است. آنها به تجربه و با آزمون و خطا دانستهاند که «این طورها هم که میگویند نیست!». این بیحسی نیز مانند واژگان نو، در بزنگاههایی متولد شده و رشد یافته است که میتوانستهاند یک باور عمومی در میان مردم پدید آورند، یا اعتقاد و اعتمادی را درون مردم فروریزند. همین روزها که شاخ بشر زیر بار کرونا خم شده است و...
دو روایت کاملا متفاوت از آنچه درک میکنیم، میکشیم و...
محمدعلی بدری
۱. تقریبا عموی دو برادرم که برادر کوچکتر چند وقتی از دوساله شدنش گذشته است. تفریح عمده ما از روزهایی که برادر کوچکتر هنوز راه نمیرفت، «تاب تاب عباسی» بود؛ یعنی از زیر دو بازویش میگرفتم و کمی بالاتر از سطح زمین تابش میدادم و بر اساس همان شعر معروف از زبان او میخواستم که خدا او را نیاندازد. بعدها متوجه شدم که هرچیزی را در حال نوسان ببیند، با خود میخواند: «... اباشی ...» یعنی تاب تاب عباسی. چند وقت پیش که مشغول قلم و کاغذی بود، یک دایره بسیار کوچک کشید و گفت: «توپ». از من هم خواست...
«کتابت» در مقام حفاظت
محمدعلی بدری
آسانی ایجاد فرآوردههای فرهنگی در عصر ما سبب شده است که فاصله بین تصمیم ایجاد تا خروجی اثر بسیار کوتاه شود. این علت و اسباب دیگری چون فراموشی مبانی نظری و معرفتی صناعت، از فرآوردههای «صناعت» و به تعبیر امروزی آثار «هنری» چیزی باقی نگذاشتهاند جز کالبدی اگرچه پویا اما بیجان، که خود نه فرزند خرد زیست مردمان پیش از خود است و نه قوه زایایی فرزندی بر اساس آن خرد را دارد. در جهان و جهانبینی مشرقزمینی هیچ پدیدهای خالی از حکمت و دستکم خالی از علت نیست؛ به ویژه در دورانهایی که تولید آثار فرهنگی (که امروز به...
وبگاه تاریخپژوهی و نظریهپژوهی معماری و هنر
