امید شمس
شهرهای بیابانزا
امید شمس
بیابان با کویر فرق دارد. بیابان جایی است پهناور که میانگین سالانهی بارش آن از ۵۰ میلیمتر کمتر است. در بیابان گاه تا چند سال باران نمیبارد؛ اما یکباره طی چند ساعت آسمان همهی دلش را خالی میکند. در عوض، بیابان حدود ۱۰۰ برابر بارش سالانه تبخیر و تعرق دارد. بیابان بسیار کمآب و کمگیاه است یا بهکلی آب و گیاه ندارد. در مقابل، کویر یا همان که نمکزارش مینامیم، پستترین جای بیابان است. آب در کویر بخار میشود و چنان نمک بر جای میگذارد که دیگر فقط به گونههای گیاهانی غیر زراعی مجال روییدن میدهد.
آیا ممکن است مطالعۀ اقسام خاصی از «تحقیق» توانایی «طراحی» معمار را افزایش دهد؟
امید شمس
پاسخ کوتاه دانلد شون (۱۹۳۰-۱۹۹۷) به این پرسش این است: بله، «تحقیقهای رفلکتیو (تأملی)»! دربارۀ اینکه معمار (و نیز اهل عمل) در روند عمل از چه نوع معرفتی بهره میبرد، بحث و گفتگو همچنان ادامه دارد؛ اما یکی از پیشگامان این موضوع دانلد شون، استاد دانشگاه امآیتی، است. او در کتاب مشهور خود، «پیشهورز متأمل» (۱۹۸۳)، میپرسد که اهل عمل هنگام عمل چگونه فکر میکنند و بر مبنای چه معرفتهایی عمل میکند؟ شون در مقابل مدل معرفتشناختی مسلط وقت که آن را «خِرَد فنبنیاد»[1] مینامد، مدل معرفتشناختی جدیدی برای عمل پیشهورز عرضه میکند و آن را نظریۀ «عمل تأملی»[2] مینامد....
درنگهای کوتاه: آیا ناگزیریم معمار (یا از معماران) باشیم تا معماران را بشناسیم؟ (بخش نخست)
امید شمس
حتماً عباراتی نظیر این را شنیدهاید که میگویند تا زن نباشی نمیتوانی حال زنی را بفهمی که در جامعهای مردسالار زندگی میکند؛ تا در فلان جا نبوده باشی نمیتوانی بفهمی که من چه حالی داشتم وقتی آنجا بودم؛ اگر در زمان انقلاب ایران بودی میفهمیدی که چرا ما آن روزها انقلاب کردیم. بر همین سیاق کمابیش در دانشکدههای معماری گاهی همین سخنها را میشنویم: فقط باید معماری کرده باشی تا بتوانی دربارۀ معماری سخن بگویی (فکر کنی)؛ تا عملاً معماری نکرده باشی، از تماشای بناهای گذشته چیزی دستگیرت نمیشود؛ تا توی کارگاه ساختمانی کار نکرده باشی، نمیتوانی بفهمی که ساختن...
درنگهای کوتاه: آیا ممکن است معماری دارای تاریخ باشد؟
امید شمس
آیا ممکن است معماریْ تاریخی داشته باشد؟ پاسخ چیست و روش یافتن پاسخ این پرسش چگونه است؟ آیا صرف اینکه کتابهایی با عنوان «تاریخ معماری» وجود دارد یا کسانی به تدریس و تألیف دربارۀ این امر اشتغال دارند و برای آن درس و بحث راهانداختهاند کافی است که بپذیریم که تاریخ معماری عقلاً امکانپذیر است. اگر همۀ اینها توهم باشد یا منظور از تاریخ معماری مثلاً توصیف بناها و مکانهای مصنوع گذشته و تعیین نمونههای شاخص، حدیث نفس اشخاص دخیل در معماری، یا حتی نوعی اندیشه یا روش اندیشیدن دربارۀ معماری گذشته که بهعمد یا بهاشتباه نامش را تاریخ نهاده...
درنگهای کوتاه: مورخ و صناعتدانیِ نظری و عملیِ او
امید شمس
ابنخلدون در کتاب ارزشمند و بدیعالزمانِ خود (مقدمۀ ابن خلدون) خطاب به مورخان، از طبیعت اجتماع بشری سخن میگوید؛ اینکه زیستن مدنی آدمی چه مقتضات و قواعد و اصولی دارد. در میان بحثهای گستردهای که در این باب میکند، در بحث از طبیعت صناعت (نظیر بنایی و خیاطی و نجاری و موسیقی و فلاحت و بسیاری دیگر)، ابن خلدون صناعت را امری ملکهمدار توصیف میکند و بهصراحت صنعتدانی نظری را از صناعتدانی عملی تفکیک میکند میکند و چنین مینویسد: «{کسی که} یکی از صنایع را به طور علمی و نظری میداند ولی عملاً در آن مهارت ندارد، مانند کسی {است}...
درنگهای روزانه: پا در کفش شهرشناسان، یا در چیستی گوهر «مَستِر پلَن»ها
امید شمس
شاید برنامه (پلن) را، به یک اعتبار، بتوان «شیوه» یا «طریق» رسیدن به هدفی دانست. بدین معنا، در زندگی عادی، برنامههای جورواجوری داریم؛ برنامۀ درس خواندن، برنامۀ سفر، برنامۀ ورزش کردن، برنامۀ پیادهروی و ... . از ما بهترانِ مدیرسِمَت هم با برنامه بسیار سروکار دارند این کلمۀ شریف، از زبانشان نمیافتد: برنامۀ کاهش مصرف انرژی، برنامۀ مدیریت بحران آب، برنامۀ تأمین داروهای بیماران دیابتی، برنامۀ سازماندهی نظام بانکی و ... . در این میان، شهرشناسان ــ اعم از شهرسازان و برنامهریزان شهری و هر تخصصی که سری در شهرشناسی دارد ــ برای شهرها «پِلَن» (برنامه) دارند. برنامۀ کاهش آلودگی...
پرسش شایستۀ تحقیق: برای آنکه معماریِ تاریخی در نظر عموم مردم ارزشمند باشد، چه باید کرد؟
امید شمس
خانۀ نائل را خراب کردند. پیمانکاری قصوری کرد، مدیری کمکاری کرد، گزارشی به موقع نوشته نشد، یگانی مسئولیتناشناسی کرد، نهادی منفعتی را بیش از مصلحتی طلبید و ... . چون نیک بنگریم، شاید مالک و مرمتگر و نهادها و سازمانهای ادارهکنندۀ شهر نیز در این تخریب بیتقصیر نباشند. در مقابل، معمولاً برای آنکه زود قائله را فیصله دهیم میگوییم باید فرهنگسازی کنیم؛ پیمانکار و مدیر و گزارشنویس و یگان و سازمان مسئول را به پای میز محاکمه بیاوریم و داوری کنیم که کدامیک در وظیفۀ خود کمکاری کردهاند. همۀ اینها درست و بجاست. اما اگر خانۀ نائل و بسیاری از...
مورخ چون عکاس
امید شمس
بعضی از عکسها روایت دارند. لازم نیست عکاس حرفهای یا عکسبینِ مادرزاد باشیم تا تصدیق کنیم که بعضی از عکسها روایت دارند و برخی نه. تا که نگاهشان کنی، سخن میگویند؛ مینشانندت و زبان باز میکنند. فرقی نمیکند که قدیمی باشند یا جدید، بزرگ باشند یا کوچک، سیاهوسفید باشند یا رنگی، چاپی باشند یا پردهای؛ کافیست قصد تماشا داشته باشی تا داستانشان را برایت بگویند. به این جور عکسها که نظر میکنی، شروع میکنی به خواندن، یا شاید هم شنیدن؛ کسی را میبینی که دارد از آن طرف باعجله دور میشود و حواسش نیست که دنیا با اوست، آن طرفتر...
معماری در مقام «موضوع» تاریخ
امید شمس
- عالَم معماری گذشته علاقمندان فراوانی دارد. کسانی همچون اهل تفنن، هنردوستان، معماران غیردانشگاهی که در گذشته غور میکنند، نویسندگان حرفهای همچون اهل مطبوعات و سفرنامهنویسان و زندگینامهنویسان، راهنمانویسان گردشگری، باستانشناسان، پژوهشگران مربوط به امور اجرایی مرمت و حفاظت آثار و محوطههای تاریخی و مانند اینها، هر یک به گونهای اخبار عالم معماری گذشته را از خلال نوشتهها، مدارک تصویری، بناها و مکانهای مصنوع باقیمانده دنبال میکنند. - علاوه بر اینها، معماری برای مورخان نیز اهمیت فراوانی دارد. همۀ اقسام آثار معماری بالقوه در حکم شاهد مسائل تاریخی است. ممکن است مورخ تاریخ اندیشه، تاریخ اجتماعی، تاریخ جمعیت، تاریخ فرهنگی،...
دوباره «معماری چون مظهر فرهنگ»
امید شمس
با فرض اینکه فرهنگ (کالچر/ کولتور) اصلاً وجود داشته باشد؛فرهنگ افزودۀ انسان بر طبیعت است.فرهنگ امری انتزاعی است و دستِ فهم انسانها به خودِ فرهنگ نمیرسد؛آنچه از فرهنگ به فهم ما درمیآید، مظاهر فرهنگ است؛پس، فرهنگ یعنی مشترکات یا روحِ «مظاهر فرهنگ»؛از طریق این مظاهر است که به فهم فرهنگ پی میبریم. فرهنگ مظاهر یا «جلوهگاههای» گوناگونی دارد؛ مادی و غیرمادی،مثلاً جامه، خانه، خوراک، زبان، خط، هنر، آدابورسوم و آیین؛معماری هم یکی از مظاهر فرهنگ است؛فهم معماری بدون توجه به مظاهر دیگر فرهنگ ناممکن است. معماری به «طرز» ویژهای مظهر فرهنگ است؛این طرز با طرزِ مظهریت مظاهر دیگر...
دربارۀ صورتِ اثر معماری ـ ۱
امید شمس
از تنوع مبادی و مسیرهای خلق آثار معماری که بگذریم، بهتسامح میتوانیم چنین تصور کنیم که همۀ معماران ــ از دانشجویان معماری و مبتدیان گرفته تا اهل حرفۀ معماری ــ در جایی از مسیر طراحی خیالهایی دربارۀ مکان میپروند، آن مکانها را در ذهن تصور میکنند و سپس آنها را صورت عینی میبخشند. معمار معمولاً آنقدر این مسیر را میپیماید تا بتواند صورتِ مکان مطلوبش را بیابد. به سخن دیگر، او از میان همۀ خیالها، تصورها و صور عینی، یکی یا چندی را بر دیگری ترجیح میدهد و در این کار بهناگزیر دست به گزینش میزند. اما معماران بنا بر...
«فرهنگ» چگونه در آثار معماری ظهور مییابد؟
امید شمس
بنا بر یکی از اولین تعریفهایی که از مفهوم «فرهنگ» ـ در معنای امروزی آن ـ عرضه شده است، فرهنگ «کلیت درهم تافتهای ست شامل دانش، هنر، دین، قانون، اخلاقیات، آداب و رسوم، و هر گونه توانایی و عادتی که آدمی همچون هموندی (عضوی) از جامعه به دست میآورد.» (آشوری، ص ۴۷) بناها و مجموعهها و شهرها به منزله نتیجهی «کار» معماری به اراده کنندگان و پیشکاران (عاملان) معماری، اعم از معمار، بنا، عمله، حامی، بانی و مانند آنها به وجود میآیند. از آنجا که ایشان هموندی از جامعه خویش هستند کردارهای ذهنی (اندیشیدن درباره معماری) و عینی (رفتارهای ناشی...
تکنگاشتی ارزشمند دربارۀ «مقبرۀ سامانیان»
امید شمس
مقبرۀ سامانیان در بخارا، که تا چند دهه پیش، دانشورانْ آن را مقبرۀ امیر اسماعیل سامانی، بنیادگذار سلسلۀ سامانیان، میدانستند و هنوز هم در نوشتههای عامهپسند و گردشگرانه آن را بهنادرست به همین نام میخوانند، از مهمترین بناهای تاریخ معماری اسلامی و از اولین مقبرههای سدههای نخست هجری است. بنای مقبره در بخش غربی شهر بخارای امروزی، مرکز حکومت سامانیان در سدههای سوم/ نهم و چهارم/ دهم، قرار دارد. بنای مقبره گنبدخانه یا چهارطاقیای گنبدین، با ابعاد نسبتاً کوچک و در عین حال استوار و شاهانه، سراسر از آجر و با دیوارهایی پوشیده از نقوش متنوع آجری است که در...