سینا زارعی
«شکستن سقف شیشهای: جایگاه و تصویر زنان در مجلات معماری ایران (۱۹۴۶-۲۰۰۱)»
سینا زارعی
سینا زارعی در این مقاله، سیر دگرگونی مجلههای معماری ایران را، با تمرکز بر تغییراتی بررسی کرده است که در طی سه بازهی زمانی از ۱۹۴۶ تا ۲۰۰۱ در بازنمایی جایگاه زنان رخ داده. چنانکه متن او نشان میدهد، در ابتدای راه (از سال ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۹)، مجلات معماری فضای چندانی برای مشارکت زنان ایجاد نمیکردند، فقط به بازنمایی آنها در محدودهی نقشهای سنتی و غیرمترقی میپرداختند و گاهی نیز از ملکه ایران در جایگاه زنی موفق و تأثیرگذار سخن میگفتند.
آدریان فورتی، علیه غرق شدن در واژگان معماری
سینا زارعی
هیچ بعید نیست که عدهای در جهانِ معماری، آدریان فورتی[۱] را مجرمی خطرناک بدانند. او معمار نیست و معماری درس میدهد. تاریخنگارِ معماری است، اما کمتر درباره بناها و صورتهای معماری حرفی میزند؛ و از همه مهمتر اینکه از میان همه جایگاههای مختلف ظهورِ معماری، متنها و کلمات را برگزیده تا این فعالیت پیچیده اجتماعی را بشناسد و بشناساند. تعبیر فعالیت پیچیده اجتماعی از خود آدریان فورتی است. او که معماری و زبان را واجد دو ویژگی پیچیده بودن و اجتماعیبودن میداند، میکوشد در بستری اجتماعی، تاریخ کلماتِ معماری را بررسی کند تا از این مسیر به شناخت دقیقی از...
معماری کاغذی
سینا زارعی
تولید هر متن سبب میشود خطوطی از چهره یک موضوع نمایان شود و خطوط دیگرش در سایه مطالب ناگفته پنهان بماند. واژهها و جملههای هر مقاله و کتاب، همانقدر که رنگی از موضوع را آشکار میکنند، فرصت نمایش را از رنگهای دیگر آن موضوع میگیرند و آن را در چارچوب تعریفی خاص محدود میکنند. معماری نیز موضوعی است که -به ویژه- در چند دهه اخیر مدام در متنهای گوناگون تکرار شده و از همین رو چهرهای خاص و محدود به خود گرفته؛ چهرهای که رنگهای مسلطش به شدت تحت تأثیر فرضها و نیات پدیدآورندگان متنهاست و همواره میتوان از وجوه...
پرسشی درباره تاریخنگاری هنر ایران
سینا زارعی
از میان پژوهشگرانِ تاریخ هنر ایران، عدهای توان خود را -به جای شناخت جزئیات و دقایق آثار- بر تحلیلهای کلان متمرکز میکنند. در میان این جامعه کوچکتر نیز افرادی وجود دارند که میکوشند از ویژگیهای کلان تاریخنگاری هنر ایران به مثابه یک فعالیت پژوهش تاریخمند پرده بردارند. ویژگیهای زمانمند و برساختهای که گاه بدیهی و دائمی در نظر گرفته میشوند و رسوب زمان راه را بر تغییر و نقد آنها میبندد. یکی از پژوهشگران فعال این حوزه یوکا کادوی[۱]، تاریخنگار برجسته ژاپنی در حوزه هنر است که طی دو دهه کوشیده شکلگیری تاریخنگاری هنر اسلامی و ایرانی را از حیث...
معمارِ خوابدیده
سینا زارعی
اندکی پیش فرصتی یافتم تا با مؤسس یکی از مجلات مهم و جریانسازِ معماری ایران گفتگو کنم. او کسی بود که به علت حضور در یک جایگاه سیاسی و ارتباط با دولت توانسته بود مرکزی تأسیس کند و سبب تولید متنهای بسیاری در حوزه معماری شود. متنهایی که در چند دهه اخیر موضوعهای مختلف این حوزه را صورتبندی کردهاند و ادبیات خاصی را شکل دادهاند. با این تصور از فعالیت او و همکارانش، میخواستم بدانم که این افراد با چه هدفی به تولید متن در حوزه معماری پرداختهاند و قصدشان از نوشتن در این باب چه بوده است. پاسخی که...
معماری جای دیگری است
سینا زارعی
معماری مجموعهای از رویدادهای گوناگونِ به هم پیوسته است. دانشجوی تازهکار و کارگر روزمزد و مهندس مجرب، هریک مسیر رویدادی از این مجموعه پیچیده را تعیین میکنند و به نتیجه نهاییای چون برپایی، بهبود یا بازسازی و تزیین بنا شکل میبخشند. اما درک پیچیدگی و تنوع این رویدادها از دور دشوار به نظر میآید. چنانکه مثلاً هنگام دیدن تصویر معماری از قاب رسانه، معمولاً با پدیدهای بسیار کلی و گزیده مواجهیم. چیزی که انگار افراد کمتری در انجام آن دخیلاند و بسیار سادهتر به نتیجه میرسد. در واقع اغلب رسانهها، حتی آنها که شناخت و معرفی معماری را تخصص خود...
زمین مشترک
سینا زارعی
«تغییر بناها و فضاهای عمومی به هدف بازداشتنِ گروههای مشخص از درنگ بیهدف[۱]. این تغییرات معمولاً چنان ظریف است که عمومِ مردم[۲] متوجه آن نمیشوند.» این جملهها تعریف رایجی از عبارت معماری دفاعی[۳] عرضه میکند. شوراهای شهر، شهرداریها و برخی شهروندان طی چند دهه گذاشته از نیاز به نوعی طراحی خُرد سخن گفتهاند که هدفش رفع مزاحمت از زندگی عادی یا تأمین امنیت و آزادی عموم مردم برای استفاده از فضاهای شهری است. به تصویرهای انتهای متن نگاه کنید: نیمکتهایی که دستههای در میان آنها تعبیه شده، حائلهایی با سطح ناهموار، مانعهای فلزی روی یک سکوی صاف و میلههایی که جلوی ویترین...
درباره یک موزه
سینا زارعی
موزههای تاریخی جذاب نیستند. دست کم تجربه من همیشه چنین بوده است. هیچگاه نفهمیدهام چطور باید بین نام و سن و صورت اشیائی که آنجاست ارتباطی بیابم و چطور از این ارتباط چیزی بیاموزم. گاهی از ترس محکوم شدن به بیعلاقگی، ساعتهای زیادی را در موزهای پر از آثار کهن گذراندهام، اما فقط از شکل و رنگ اشیاء لذت بردهام و کمتر توجهم به نوشتهها و توضیحات جلب شده است و کمتر چیزی درباره گذشته آموختهام. از همین رو همیشه موزههای بهتری را در ذهم تصور میکنم، موزههایی زیباتر و هیجانانگیزتر که نوشتهها و شیشههای کمتری دارند و فرصت بیشتری...
پرویز کجاست؟ یادداشتی بر فیلم «پرویز» و جایگاه مهم «مکان» در آن
سینا زارعی
محل زندگی ما یا مکانهایی که گاهی حضور در آنها را تجربه میکنیم، چیزهایی هستند که کمابیش آنها را میشناسیم. منظورم نه شناخت دقیقِ عالمانه، که شناختی از ویژگیهای هر مکان است که تصویر کلی آن را در ذهنمان شکل میدهد. شهرکی که خانهای در آن اجاره کردهایم، اتاق کوچکی که هر روز چند ساعت در آن کار میکنیم یا خیابان کمعرضی که به خانه دوستمان ختم میشود، هرکدام چیزهایی را تداعی میکنند و معنایی در ذهنمان میسازند. در این میان بعضی معناها کلیترند؛ چنانکه میتوانیم آنها را با دیگران در میان بگذاریم و چیزهای دیگری را با توجه به...
معماری آندره گدار
سینا زارعی
گدار را باید جزو کدام دسته از معماران پهلوی بدانیم؟او چگونه گذشته را در بناهای امروزی احیا کرده است؟معماری آندره گدار سنتگرایانه است یا مدرن؟گدار تزیین بناهایش را از کدام دورهها اقتباس کرده است؟خاستگاه فرهنگی و ریشهٔ هنری بناهای او را در کجا باید جست؟ همه این پرسشها و بسیاری دیگر از سؤالهای مشابهْ ذهن پژوهشگران تاریخ معماری را به خود مشغول کرده است. پرسشهای مهم و مفیدی که پاسخهای گوناگون به آنها میتواند بخشی از تاریکی تاریخ معماری پهلوی را روشن کند. متنهایی نیز در این باب پدید آمده است؛ پر از تحلیلهای هنری و زیباییشناختی که علاوه بر...
درباره آغاز یک راه
سینا زارعی
در یادداشت دیگری نوشتم که سخن ما در حوزههای گوناگون از جمله هنر و معماری به چارچوبهای خاصی محدود است. چنانکه دستکم در مدت کوتاه نمیتونیم خود را از بند آنها رها کنیم و هرچه خواستیم بگوییم! اینکه چنین چارچوبهایی چگونه شکل میگیرند و در گذر زمان چطور تغییر میکنند، نیازمند بررسی عوامل گوناگون است. در واقع ویژگیهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی هر روزگار و دستهای پیدا و پنهان قدرت، تغییرهایی از این دست را به تدریج رقم میزنند و پس از مدتی چارچوبهای محکمی برای سخن گفتن ما میسازند؛ بنا بر این شناخت کامل هر ساز و کار...
سرزمین وسیع گذشته
سینا زارعی
چندی پیش با بنیادی به نام حاجیبابا آشنا شدم که گویا در نیویورک فعال است و اغلب به مطالعه و جمعآوری فرشهای شرقی میپردازد. تصویری که این بنیاد بر صفحه اول پایگاه اینترنتیاش گذاشته، مرا به فکر فرو برد. تصویری که در نگاهی گذرا هم آشناست و ما را به یاد بسیاری از تصویرهای مشابه و حال و هوایی خاص میاندازد. دورنمایی از مردم روزگار دور که با شترهایشان روی ریگهای بیابان نشستهاند، چادری را در گوشهای دیگر افراشتهاند و البته مقابلشان برجهای بلند، به مثابه عناصر دنیای نو خودنمایی میکنند. نشانههای آشنای تصویر را بگذارید کنارِ نوشته the hajjibaba club که انگار از...
پنجرهای پیشِ رو
سینا زارعی
هر روز با گفتارها و نوشتارهایی مواجهیم که از گذشته خبر میدهند. موضوع برخیْ هنر و معماری است و تعمق و تأمل در آنها بخشی از مسیر کار ما را شکل میدهد. اغلب چنین متنهایی را مجموعهای از خبر و نظر دربارۀ بناها و بانیان و بنّایان میدانیم که در بهترین وضع، میتوانیم شواهدی بجوییم و صدق یا کذب آنها را مشخص کنیم. مجموعهای منسجم یا پراکنده از وقایع و واقعیتهای هنر و معماری که آزمودن صحت آنها پایان مسیر تحقیق است. اما آشکار است که میتوانیم اندکی دورتر بایستیم و از چیستی و چگونگی پیدایش آن گفتار و نوشتار...