مهرداد قیومی بیدهندی
تاریخ هنر و نهادهایش: بنیادهای یک رشته (۱) | پارهای دیگر از کتابنگاشت توضیحی نظریههای تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
الیزابت منسفیلد، استاد تاریخ هنر در دانشگاه ساوت در سوانی امریکا، در این کتاب، مقالاتی را بر محور موضوع بررسی رشتهی تاریخ هنر را از طریق نهادهایش گرد آورده است. او معتقد است نهادها و مؤسسات مربوط به تاریخ هنرند که معیارهای متداول در تاریخ هنر را بهوجود میآورند. پرسش اصلی این کتاب نیز پرسش از چیستی تاریخ هنر است؛ اما به طرزی متفاوت با دیگر کتابها. این پرسش صرفاً پرسشی فلسفی یا روشی نیست؛ بلکه پرسشی معطوف به متن عالم حرفهی تاریخ هنر است.
نظریه برای تاریخ هنر | پارهای دیگر از کتابنگاشت توضیحی نظریههای تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
این کتاب مقدمهای است بر نظریهی انتقادی با تکیه بر چرایی و چگونگی اثر آن در تاریخ هنر. در دهههای اخیر، نظریههای متنوعی در تاریخ هنر مطرح شده است. برخی از نظریهها، از جمله نظریههای زبان و جنسیت، به مباحثی اساسی در تاریخ هنر تبدیل شده است. امیرلینگ، استاد هنرهای معاصر در دانشگاه کارولینای شمالی، در ابتدای کتاب اجمالاً به رویکردهای متفاوت تاریخ هنر پرداخته؛ سپس نظریهی انتقادی را، که با زبانشناسی و پدیدارشناسی قرابت دارد، به منزلهی یکی از مباحث مطرح در حوزهی زیباییشناسی، معرفی کرده است.
تاریخ هنر در برابر زیباییشناسی | پارهای دیگر از کتابنگاشت توضیحی نظریههای تاریخ معماری و هنر
مهرداد قیومی بیدهندی
این کتاب مجلد نخست از مجموعهی هفتگانهای است با عنوان «هماندیشیهای هنر»، که به کوشش جیمز الکینز فراهم آمده است. هدف اصلی از این دوره عرضهی آخرین نظرها دربارهی حوزههای نظری گوناگون هنر است. کار تهیهی هر مجلد با میزگردی آغاز شده است که متن تحریرشدهاش را در انتهای مجلد ذیربط عرضه کردهاند. هر مجلد با مقدمهای دربارهی کلیت و اصول و فروع موضوع آن مجلد آغاز میشود. در پی آن، فصل یا فصولی دربارهی «مبادی» آن مبحث میآید.
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی، قسمت هشتم (پایانی)
مهرداد قیومی بیدهندی
اییِن بوردِن، جین رِندِل| ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی قسمت اول یادداشت قسمت دوم یادداشت قسمت سوم یادداشت قسمت چهارم یادداشت قسمت پنجم یادداشت قسمت ششم یادداشت قسمت هفتم یادداشت مواجههی نهم: پراکسیس[۹۱] تاریخ همواره با تحول شهر و معماری آن سروکار داشته است؛ پیوندی که از سدهی نوزدهم به بعد پیوسته پیچیدهتر و خردتر شده است.[۹۲] پس در این حالت، میدانیم که هرچه مورخانِ معماری بنویسند بهنحوی در معماری تغییر ایجاد میکند. این یعنی مورخان باید به پیامدهای بالقوهی اندیشهها و کنشهایشان توجه داشته و مسئولیتش را بپذیرند. مورخان نهتنها باید به «چیزی» توجه کنند که میخواهند جهان آنچنان باشد؛ بلکه باید به زمینههایی هم توجه کنند...
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی، قسمت هفتم
مهرداد قیومی بیدهندی
اییِن بوردِن، جین رِندِل| ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی قسمت اول یادداشت قسمت دوم یادداشت قسمت سوم یادداشت قسمت چهارم یادداشت قسمت پنجم یادداشت قسمت ششم یادداشت مواجههی هشتم: بهکارگیریِ دوبارهی نظریه چنانکه از آخرین قول منقول [از تافوری] برمیآید، فقط تاریخ معماری نیست که باید در آن از طریق مواجهه با نظریهی انتقادی بازنگری کرد. نظریهی انتقادی فقط عرصهای دیگر برای تفکر دربارهی معماری نیست و صِرف نوشتن یا خواندن متنهایی در این مرتبه از انتزاع کافی نیست. یکی از رویکردهای متداول در تاریخِ نظریهمدارِ معماری پیروی از ژیل دلوز[۷۳] است که نظریه را «درست مانند جعبهابزار» میشمارد.[۷۴] خوب، این هم درست است و هم نادرست....
ذکر سیدباقر شیرازی
مهرداد قیومی بیدهندی
در روزگار ما خُرد و کلان و سَره و ناسَره بههم درآمیختهاند. از همینروست که دیگر، سخن گفتن خُردان و کممایگان دربارهی بزرگان را زشت نمی شمارند. اگر چنین نبود، همچو منی گستاخی نمی کرد که از کسی چون دکتر شیرازی، ولو در مدح و رَثا و فِراق او، سخن بگوید. اما راستی این است که اگر بنا باشد دربارهی شیرازی تنها کسانی سخن بگویند که دستکم همپایهی او باشند، همه باید لب فروبندند و سکوت پیشه کنند. باری، درازگویی دربارهی شیرازی را بر خود روا نمیدارم؛ به بیان چند نکتهی خاطرهگونه بسنده میکنم که شاید جوانها را بهکار آید...
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی، قسمت ششم
مهرداد قیومی بیدهندی
اییِن بوردِن، جین رِندِل| ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی قسمت اول یادداشت قسمت دوم یادداشت قسمت سوم یادداشت قسمت چهارم یادداشت قسمت پنجم یادداشت مواجههی هفتم: خودبازنگری[۶۶] هفتم، نظریهی انتقادیْ خودِ مورخان را از آنچه میکنند آگاه میسازد و نیز آنان را قادر میکند که نهتنها به موضوع رسمی مطالعه، بلکه به تحول حوزهی انتقادیای هم توجه کنند که بدان موضوع معطوف است و به پدید آمدن آن کمک میکند. چنانکه آنری لوفِوْر[۶۷] و رولان بارت هردو میگویند، ضروری است که هر اقدام اندیشمندانه ناقدِ خود باشد تا چنانکه باید و شاید زنده بماند. وجود هیچ فلسفهای بدون نقد فلسفه و با امتناع از «فلسفهورزی» ممکن...
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی، قسمت پنجم
مهرداد قیومی بیدهندی
اییِن بوردِن، جین رِندِل| ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی قسمت اول یادداشت قسمت دوم یادداشت قسمت سوم یادداشت قسمت چهارم یادداشت مواجههی پنجم: مباحثات میانرشتهای مخاطبان یا خوانندگان تاریخ معماری را نیز میتوان دگرگون کرد. در بسیاری از موارد، تاریخ معماری یا معطوف است به مخاطبانی که قرار است منحصراً معمار باشند؛ و/یا معطوف به «گردشگران» معماریای است که بیشتر دلبستهی دیدن سادهی ساختههایند تا فهم معماری مطابق دامنهی کامل استعدادهای تفسیریاش. در اینجا، وظیفه انتقال معناست؛ فهماندن ربط معماری به کسانی که یا بیش از حد غرقه در فرهنگ معماریاند، یا چنانکه بایست بدان آغشته نیستند. راه انجام دادن این کار این نیست...
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی، قسمت چهارم
مهرداد قیومی بیدهندی
اییِن بوردِن، جین رِندِل| ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی قسمت اول یادداشت قسمت دوم یادداشت قسمت سوم یادداشت مواجههی اول: نظریه چون موضوع مطالعه نظریه ممکن است موضوع مطالعهی تاریخهای معماری باشد. چهبسا چنین مطالعهای یک گفتمان تاریخی دربارهی نظریههایی خاص باشد؛ محتوا و تحول آن نظریهها را توضیح دهد و ارتباطشان را با معماری روشن کند. در اینجا، ناقدان و مورخانْ کانون اولیهی تمرکزشان را از معماری به نظریه میگردانند و معمولاً از معماری چون راهی برای رسیدن به نظریه استفاده میکنند. حالت دیگر این است که مورخان شیوههایی را مطالعه کنند که معماران نظریه را به میدان آوردهاند تا عمل طراحیشان...
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی، قسمت سوم: «نُه مواجهه»
مهرداد قیومی بیدهندی
اییِن بوردِن، جین رِندِل| ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی قسمت اول این یادداشت قسمت دوم با اینکه مورخانی عتیقهشناس چون دبورا هاوِرد [۱] معتقدند که «تاریخ خوب نیازی به روش ندارد»،[۲] این عقیده که تاریخ را میتوان یا باید «بدون روش» یا «بدون نظریه» نوشت مهمل است. پرداختن به تاریخ با استفاده از اندیشهها و ذهنهای کهنهی درگذشتگان مُحال است. «از نظریه گزیری نیست. با نظریه است که جهان را معنادار میکنیم.»[۳] تاریخ را از چه طریق میتوانیم بسازیم بهجز علایق روزگار خودمان؟ چگونه میخواهیم آن علایق را به پرسشهای تفسیریای برگردانیم که قرار است آنها را به تاریخ عرضه کنیم؟ همچنین...
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی*، قسمت دوم
مهرداد قیومی بیدهندی
اییِن بوردِن، جین رِندِل| ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی قسمت اول این یادداشت در هر حوزهی تاریخی یا انتقادی ــ چه مربوط به تفسیر معماری باشد، چه تاریخ شهرسازی، رویدادهای اجتماعی، هنر، پزشکی، و مانند اینها ــ این خطر هست که روشِ دانشوری که مشغول پژوهش است با موضوعهای ظاهری تحقیق درآمیزد یا یکی شود. در نتیجه، تفسیر به جای اینکه خط سیر انتقادی مستقلی در پیش بگیرد، صورت کاوِشی میگیرد که فقط چیزی را میتواند بازگو کند که از زیرِ زمین بیرون میآورَد؛ چیزی را میتواند بگوید که گفتنش مجاز باشد [بیآنکه تفکر انتقادی محقق در آن نقشی داشته باشد]. شاید این...
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی، قسمت اول
مهرداد قیومی بیدهندی
دشواریها و گرایشهای معرفتشناختی در تقاطعِ تاریخهای معماری و نظریههای انتقادی[۱] اییِن بوردِن، جین رِندِل ترجمهی مهرداد قیومی بیدهندی در تابستان سال ۱۹۸۵ [در روزگار دانشجوییام]، بر ساحلی در کرِت[۲] دراز کشیده بودم و میکوشیدم متنی را بخوانم که انگاری صفحات و کلماتش در برابر اینکه معنایی به من بدهند مدام مقاومت میکردند. این کتاب، یعنی مارکسیسم و ادبیات، نوشتهی ریموند ویلیامز،[۳] در زمرهی «منابع پیشنهادی برای مطالعه»ی درسی دربارهی تاریخ معماری بود که قرار بود آن را در سپتامبرِ پیشِ رو در لندن شروع کنم. به چند علت با آن کشمکش داشتم. نخستین علت، که شاید بتوان پذیرفتش،...
بنیادهای فهم تاریخ معماری: درسنامهای میانرشتهای
مهرداد قیومی بیدهندی
هدف اصلی کتاب این است که دانشجو و پژوهشگر جوان با لازمههای اصلی فهم تاریخ معماری، و بایستههای فهم معماری، آشنا شود. هدف این نیست که مجموعهای از نظریهها و روشها و اصطلاحات و نامهای اشخاص را بر سر خواننده آوار کنیم و او را بار دیگر در میان غباری غلیظ از اندیشههای نیندیشیده سرگشته کنیم؛ بلکه برعکس، هدف این است که در فضای آشفتهی اندیشه و تاریخ معماری، سررشتهای بهدست او بدهیم تا خود پیش برود؛ تا خود بتواند دربارهی معماری و تاریخ آن فکر کند، بپرسد، و تحقیق کند. هدف این است که با مفاهیم و موضوعاتی آشنا...
بائوباب و خَرّوب
مهرداد قیومی بیدهندی
شازده کوچولو، کتاب معروف آنتوان دو سنت اگزوپری، بارها به فارسی ترجمه شده است. ترجمهها را نشمردهام؛ اما به گمانم از ده تا تجاوز میکند. دستکم سه نفر از بزرگان زبان و ادبیات فارسی، محمد قاضی و ابوالحسن نجفی و احمد شاملو، در زمرهی این مترجماناند. یکی از این ترجمهها، که در ایران کمتر شناخته شده، ترجمهای است با عنوان پرنس کوچک، از «دیپلوم انجنیر غلام سخی (غیرت)» (مهندس غلام سخی)، که حکومت کمونیستی افغانستان (جمهوری دموکراتیک افغانستان)، گویا در اواخر دولت مستعجلش، در حدود سال ۱۳۶۶ش، منتشر کرده است. در میان آنهمه ترجمه، این یکی هم لطفی خاص خود دارد....
ساز زدن بر شیروانی
مهرداد قیومی بیدهندی
(تقدیم به زهرا اهری) «ویولنزنی بر بام! انگار عجیب است؛ نه؟ اما توی اینجا، توی دهِ کوچک آناتِوکا، میشود گفت هر کدام از ما ویولنزنی روی بام است که سعی میکند هم آهنگی زیبا و ساده بزند و هم از بام هم نیفتد. آسان نیست. لابد میگویید: حالا که ماندن در آن ده اینقدر خطرناک است، چرا از آنجا نمیروید؟ خوب، اینجا میمانیم چون خانهمان است.» ــ یوزف استِین، ویولنزن روی بام (فیلمنامه)(Josef Stein, Fiddler on the Roof, 1964.). زندگی انسان در این جهان، چه پارهای از سفری دراز باشد و چه به خود ختم شود، پر از درد و رنج...
رانتِ تاریخ و میراث فرهنگی
مهرداد قیومی بیدهندی
(تقدیم به فرهاد نظری)رانت در علمِ اقتصاد تعاریفی گوناگون و مباحثی پردامنه دارد که پرداختن به آنها نه در دایرهی دانشِ نگارنده است و نه در حوصلهی این یادداشت. در اینجا بر همین معنای متداول تکیه میکنیم که رانت (ارزش مازاد یا ویژهبهر) عبارت است از درآمدی افزون بر مزدِ کار یا سودِ سرمایه که از طریقِ قدرت، روابط، اطلاعاتِ ویژه، و مانند اینها بهدست آید. اگر مهندسی به جهت روابط نامتعارف با سیاستمداران موفق به گرفتن پروژههای معماری بزرگتری بشود، بهنحوی که مهندسانِ لایقتر از او از چنان پروژههایی محروم باشند، رانتخواری کرده است. اگر کسی به سببِ روابط...
گذشته سرزمینی بیگانه است
مهرداد قیومی بیدهندی
«رمان میانجی (The Go-Between)، نوشتهی ال. پی. هارتلی (L. P. Hartley)، با این جملات آغاز میشود: «گذشته سرزمینی بیگانه است. اهل آنجا طوری دیگر رفتار میکنند». این که گذشتگان واقعاً طور دیگری عمل میکردهاند دیدگاهی کاملاً جدید است. در طی بیشترِ تاریخ، انسانها حال را از گذشته بهسختی جدا میکردند؛ حتی از رویدادهای دور طوری سخن میگفتند که انگار همانوقت در حال روی دادن است. تا سدهی نوزدهم، کسانی که تصوری از گذشتهی تاریخی داشتند آن را بسیار شبیه حال میشمردند. داستان تاریخ را با تغییرات زیاد در زندگی و مکان نقل میکردند؛ اما سرشت انسان را ثابت میانگاشتند. در چشم ایشان،...
شر: چیزی در همین دور و بر
مهرداد قیومی بیدهندی
پدری دخترِ خود را سر میبرد و وقتی که میشنویم او مردی معمولی و زحمتکش است و بدخواه نیست، باور نمیکنیم. چرا باور نمیکنیم که روستاییای سادهدل بتواند سرِ دخترش را ببرد؟ چون خیال میکنیم قتل و ظلم کارهایی سترگ است و دست زدن به آنها پلیدی و شرارتی ذاتی میخواهد که در آدمهای معمولی و «خاکی» پیدا نمیشود. میپنداریم اگر کسی چنان جنایتهای بزرگی بکند لابد در بقیهی زندگیاش هم پلید است؛ لابد همیشه و همهجا زورگو و متجاوز و بدخواه و متکبر و دروغگوست. اما این پندار ناشی از ساده گرفتنِ سازوکار روانِ آدمی و روانِ جامعهی انسانی...
خارج از قبیله
مهرداد قیومی بیدهندی
دربارهی روحیهی قبیلهایِ عربها زیاد شنیدهایم. یکی از آموختنیترین چیزهایی که در این باره، برای فهمِ تاریخِ صدرِ اسلام، خواندهام کتابِ ارزندهی مرحومْ دکتر عباسِ زریابِ خویی است: سیرهی رسولالله. همچنین است پس از پنجاه سال مرحومْ دکتر سیدجعفرِ شهیدی. ذکرِ این روحیه در فقرهی جالبی از سفرنامهی ناصرِ خسرو هم خواندنی است:«این فَلْج در میانِ بادیه است. ناحیتی بزرگ بوده است؛ ولیکن بهتعصب خراب شده است. [...] و این مردمْ عظیمْ درویش و بدبخت باشند. با همهی درویشی، همهروزه جنگ و عداوت و خون کنند. [...] و هیچ چیز از دنیاوی با من نبود، الا دو سَلّه کتاب. و...
حرف اضافه (۱)
مهرداد قیومی بیدهندی
حرفِ اضافه واقعاً «اضافه»، به معنای «زیادی»، نیست. حرفِ اضافه خیلی کار میکند؛ امکاناتِ بسیاری به ما میدهد؛ کمک میکند که مقصودمان را درست و روشن بگوییم. زبانِ فارسی از حیثِ حرفِ اضافه و تأثیر در روشنیِ کلام و استواریِ آن و نیز تأثیر در تنوعِ معانیِ واژهها بسیار کارامد است. در گذشته، مثلاً در نثرِ روان و شیوای فارسیِ پیش از سلجوقیان، این توانایی بیشتر بود. امروز، با غلبهی زبانِ تلویزیون و مخبران بر زبانِ ما، این توانایی افول کرده است؛ چه در زبانِ نوشتار و چه گفتار. باید مراقب باشیم که ما در این افول مشارکت نکنیم. به...
اسفند ۶۲
مهرداد قیومی بیدهندی
نیمهشب، تنهای مطلق، در جاده میراندم؛ در وانتی گلمالیده، با چراغهایی که روشن کردنِشان ممکن بود به قیمتِ جان تمام شود، در نورِ ماهی که به ربع رسیده بود، در دشتی صاف و پهناور. تنهاییِ محض در دلِ جهان، در دلِ بیابان، در دلِ سیاهیای از کران تا به کران که گهگاه با نور انفجارها در افقِ طلائیه شکسته میشد. میراندم؛ در زیرِ سقفی پرچراغ که گنبدین بودنش بهآسانی احساس میشد: رأس گنبد در بالای سرم، و پاطاقش در افقی ۳۶۰درجه. ماهی که از پنجره میدیدمش همهجا با من میدوید و نمیشد پشت سرش گذاشت. رأسِ گنبد هم با من...
نظر به دردِ دیگران
مهرداد قیومی بیدهندی
سوزان زونتاک (Susan Sontag) (سانتاگ، ۱۹۳۳- ۲۰۰۴)، نویسنده و اندیشمند و فعالِ سیاسیِ لهستانیتبارِ امریکایی، مجموعه جستاری با عنوانِ نظر به درد دیگران (Regarding the Pain of Others) نوشت که در سالِ ۲۰۰۳، یک سال پیش از مرگش، منتشر شد. محورِ سخن او در این کتاب عکاسی از فجایع و مصایبِ انسانها، بهویژه جنگ، است و اینکه چگونه به واسطهی اینگونه عکسها با مصایبِ دیگران مواجه میشویم. جنگ امری ناگزیر است. هرقدر امروزه صلح میخواهیم و صلح را اصل و جنگ را عارضی میشماریم، تاریخِ انسان خلافِ آن را نشان میدهد. تاریخ گواه است که جنگ و خشونت همواره بوده...
مردهی محبوبِ من
مهرداد قیومی بیدهندی
فرهادِ احمدی درگذشت و این روزها میشنویم که در اینجا و آنجا، در خانهی هنرمندان و دانشکدهی معماری و ...، برگزاری مراسم مجازی در بزرگداشت او در جریان است. همهی ما قوت و ضعف، فایده و ضرر، داریم. خوشا به حالِ آنان که فایدهشان برای انسانها بیش از ضررِشان است؛ و فرهادِ احمدی از آنها بود. قصدم از این نوشته زاری کردن بر او نیست. دیدم که برای او بزرگداشت میگیرند. دستشان مریزاد؛ چه خوب میکنند. اما همینها مرا به یادِ این انداخت که او چقدر از دانشکدهاش رنجیده بود. اگر بهقدرِ همین بزرگداشتهای احمدیِ مرده، احمدیِ زنده را بزرگ...
مقامِ ساختن و مقام خواندن
مهرداد قیومی بیدهندی
کوزهگری را تصور کنید که آسوده در کارگاه کوزهگریاش به کار مشغول است؛ بیآنکه به عوامل مؤثر در مسیر یا در نتیجۀ کار خود اعتنایی داشته باشد. کوزهای که او میسازد از سلیقۀ او، از پسند مردم و بازار، از ذوق و خواست سفارشدهنده، از ویژگیهای روانی او، از جنس خاک، چرخ کوزهگری، فناوری موجود، و بسیاری عوامل مادی و معنوی دیگر متأثر است. تأثیر این عوامل به توجه او به این عوامل وابسته نیست؛ چه او به آن عوامل توجه داشته باشد و چه نداشته باشد، آن عوامل، هرکدام بهاندازهای، در کار او اثر میکنند. حال تصور کنید که...
با همین دیدگان اشکآلود ...
مهرداد قیومی بیدهندی
معمولاً نخستین چیزی که در بسترِ بحرانها به دلِ آدم میآید نومیدی است. در دلِ بحران، انسان طبعاً به این میاندیشد که آنچه میکند چه ربطی به حلِ بحران دارد. گویی دردْ داشتن و غمِ خود و دیگران را خوردن با کارْ راست نمیآید. ما معطل ماندن و غصه خوردن را همراهی با دردمندان میشماریم و سر به کارِ خویش داشتن را معادلِ بیدردی و فراغت از دیگران. چارهجوییهای عاجل را فروگذاشتن و دل به کارهای بلند سپردن را نمونۀ بیعاری و آسوده خفتن میانگاریم و مصداق آب در هاون کوفتن. در بحرانِ کنونی، اگر دستمان نمیرسد که در کنار...
مالکیت مکان و ارزش افزودۀ تاریخ
مهرداد قیومی بیدهندی
تصور کنید که بنده بنایی را در کنار کوچهای به قیمت متعارف در بازار خریدهام و مثلاً این قیمت ۱۰۰ واحد است. بنا بر مصالح شهری، تصمیم میگیرند که آن کوچه را به خیابانی در مقیاس شهری تبدیل کنند. در نتیجۀ این تصمیم، قیمت آن بنا ۴۰۰ واحد میشود. من برای این ۳۰۰ واحدِ افزوده چه کردهام؟ این ۳۰۰ واحدْ «رانت» یا «ارزش افزودۀ» ساختنِ خیابانی است که هزینههای مادی و معنویاش را اهالی شهر دادهاند، که من فقط یکی از آنانم. اگر نظام قوانین شهری عادلانه باشد، بیشترِ این ۳۰۰ واحدْ سهمِ اهالی شهر است و سهم من از...
دو یادداشت دربارۀ معرفت معماری و تاریخ معماری (۱)
مهرداد قیومی بیدهندی
آنچه در پی میآید، دو یادداشت است که در سال ۹۳ در پاسخ یکی از دوستان نوشتم. امیدوارم خالی از فایده نباشد.۱. به نظر بنده، هر کاری که انسان در این جهان میکند به نحوی در خدمت معرفت است و نتیجهاش طوری از معرفت است. معرفت چه از طریق قوای مدرک باشد و چه از طریق دست بردن در جهان، معرفت است؛ ولو در اطوار مختلف. اطوار معرفت با هم نسبت دارند؛ زیرا «جنس» آنها یکی است.۲. بین اطوار معرفت شکاف قاطع نیست؛ بلکه طیفی است که از معرفت نظری محض آغاز میشود و به معرفت منتج از عمل میرسد....
طرح ضربتی اسلامی کردن تهران
مهرداد قیومی بیدهندی
ما تهرانیان دوست داریم شهرمان اسلامی بشود. ایرانیان دوست دارند مرکز کشورشان اسلامی بشود. مسلمانان دوست دارند امالقرای عالم اسلامْ اسلامی بشود. همۀ جهانیان دوست دارند مرکز تشعشع نور در جهانْ اسلامی بشود. چرا باید مرکز تشعشع نور و مرکز توزیع طهارت در جهان جلوهای غیراسلامی داشته باشد؟ چرا باید چهرۀ تهران غربی باشد؟ چرا باید در چهرۀ تهران تشبّه به کفّار عیان باشد؟ چرا معماران و شهرسازان به اسلامی کردن تهران اهتمام نمیکنند؟ آیا از این بابت نیست که همۀ معماران و شهرسازان ما در دانشگاههای غربزده درس خواندهاند؟ آیا در بین آنان رشید و غیرتمندی یافت نمیشود که...
یادداشتی دربارۀ کتیبۀ لوح معماری موزۀ ملک
مهرداد قیومی بیدهندی
بهاتفاق نوشاد رکنی در حاشیۀ دور تا دور لوح معماریای که در پیش رو دارید، کتیبهای به خط شکسته نستعلیق خفی درج شده است. بررسی فنی کارشناسان موزۀ ملک نشان میدهد که این کتیبه را بعداً به لوح نیفزودهاند و از آغاز جزوی از آن بوده است. در یادداشت حاضر، متن کتیبه را خواهیم خواند و آن را توضیح خواهیم داد. پیش از آن، لازم است توجه خواننده را به نکاتی جلب کنیم که فهم این کتیبه و محل آن را آسانتر میکند. در جهانی که امروز در آن بهسر میبریم، چه جهان بیرونی و آفاقی و چه جهانهای درونی...
پارک ژوراسیک
مهرداد قیومی بیدهندی
اگر خاطرتان باشد، در اصفهان، در نبش خیابانهای سپه و استانداری، در نزدیکی باغ چهلستون، بنایی کهن است به نام «تالار تیموری»، که آن را به دورۀ تیموریان منسوب میکنند. اگر بخواهید این تالار را ببینید، باید از جلو تندیس دایناسورهایی در جلوخان این بنا بگذرید. لابد به یادتان آمد که اگر جذب ایوان مقرنس زیبای آن بشوید، از پسِ گردن یکی از دایناسورها، بر سینۀ ایوانْ تابلو «موزۀ تاریخ طبیعی اصفهان» را میبینید. باید بلیت بخرید و به داخل بروید تا بتوانید از پشت خرطوم تندیس ماموتی زیبا، رسمیبندیهای طاق آن را تماشا و از بین پاهای او در...
دو یادداشت دربارۀ معرفت معماری و تاریخ معماری (۲)
مهرداد قیومی بیدهندی
این یادداشت هم در پی یادداشت پیشین، سال ۱۳۹۳، و در پاسخ همان دوست نوشته شده است.معرفت بیرونی به معماری با معرفت درونی به آن از زمین تا آسمان تفاوت دارد. معرفت بیرونی به هر چیزی با معرفت درونی به آن فرق فارق دارد. اما آیا این تفاوت فاحش ما را از معرفتهای بیرونی بینیاز میکند؟ تجربۀ انسان، تاریخ تجربۀ انسان، و حتی تاریخ کوتاه عمر من و شما هم نشان میدهد که چنین نیست. همۀ معرفتهای درونی وقتی که از حد تجربههای کوچک فردی بیرون میروند نیازمند معرفتهای بیرونی میشوند. لزوم تبادل تجربهها، یعنی لزوم تبادل معرفتهای درونی، خودْ...
دو یادگار از استاد ایرج افشار
مهرداد قیومی بیدهندی
امروز، ۱۸ اسفند ۹۵، ششمین سالگرد وفات استاد ایرج افشار بود. یاد دو یادگار از او افتادم و گفتم شاید انتشارشان خالی از لطف و فایدهای نباشد.اولی نامهای است مورخ ۱۲ مرداد ۱۳۷۷ دربارۀ رسالۀ معماریه، که چاپ اولش در آن سال درآمده بود و آن را برای آن بزرگوار فرستاده بودم. دومی نامهای است مورخ ۲۵ اسفند ۱۳۸۰؛ یعنی زمانی که اینجانب عضو هیئت تحریریۀ مجلۀ موزهها بودم و آخرین شمارۀ مجله را برای ایشان فرستادم.
سردرِ پنجاهتومنی
مهرداد قیومی بیدهندی
۱. سالها پیش، تصویری از سردرِ معروفِ دانشگاهِ تهران را، لابد به نشانهی تکریمِ دانشگاه، در پشتِ اسکناسهای پانصدریالی چاپ کردند. پس یکی از اسکناسهایی که خیلی در دستِ مردم بود و هرروزه آن را میدیدند به تصویرِ بنایی معروف مزین شد. قاعدتاً اینطور توقع میرفت که مردم آن اسکناس را به آن تصویر بشناسند و آن را مثلاً «اسکناس سردری» یا «اسکناس دانشگاهی» بخوانند. اما در عمل، عکسِ این رخ داد و مردم، به طعنه و طنز، این سردر را به نامِ آن اسکناس خواندند: «سردرِ پنجاهتومنی»! سردرِ پنجاهتومنی یعنی همان سردری که عکسش رویِ آن اسکناس است؛ یا...
واژههای معماری و معماری جاری
مهرداد قیومی بیدهندی
زبانهای گوناگون که در نزد انسانهاست وسایطی است که انسانها در طی زمان پدید آوردهاند تا با آنها به چیزهایی غیر از آن وسایط دلالت کنند. اگر انسانها میتوانستند به جای واژههای سنگ و درخت و آسمان و خوبی و میروم و بیا و مانند اینها خود سنگ و درخت و ... را پیش خود احضار یا به دیگری منتقل کنند، آیا نیازی به زبان میافتاد و زبانی پیدا میشد؟ برای زبان هر شأنی قایل باشیم و خاستگاه و سیر تکوّن آن را هرچه بدانیم، حتی اگر دسترس انسان به جهان را جز از طریق زبان ندانیم و جهان را...
پارههایی از کتاب تاریخ معماری چیست اندرو لیچ- ۴
مهرداد قیومی بیدهندی
مجادله در دامنه و شواهد تاریخ معماریاندرو لیچ بر سر بسیاری موضوعات دیگر [مربوط به چیستی تاریخ معماری] هم اختلاف نظر شدید است، که اینها نمونههایی اندک از آنهاست: مجموعه بناهای اصلی برای آموزش تاریخی معمار چیست؟ دانش معماریِ مورخ هنر چیست؟ مطالعۀ انسانشناس در جوامع سنتی [در ربط با معماری] چگونه است؟ دانش مورخ نظامی دربارۀ قلعههای جنگی چیست؟ مورخ اقتصادی چه درکی از این دارد که بنا و برنامهریزی شهری و بازرگانی با هم چگونه تعامل میکنند؟ یا مورخ کلیسا دربارۀ چگونگی بیان معماریِ مناسک دینی یا واکنش به اوامر سنای روم چه فهمی دارد؟ هیچ موضعی ذاتاً...
پارههایی از کتاب تاریخ معماری چیست اندرو لیچ- ۲
مهرداد قیومی بیدهندی
امروزه تاریخ معماری چیست؟اندرو لیچ نظریهپرداز امریکاییِ معماری، مایکل هیز Michael Hays، اخیراً دربارۀ چیستی تاریخ معماری نوشته است:«نقش مورخ اصولاً شرح بناها یا معماران و نوشتن زندگینامهها و تبیینها و تفسیرهای تخصصی نیست ــ گرچه این کارها را هم میکنیم ــ بلکه نقش مورخ اعتنا به اوضاعواحوال گستردهتری است که معرفت معماری و عمل معماری در آنها ممکن شده است: عاملهای فراوان فرهنگ در صورتهای ایدئولوژیک و تاریخی و مادیشان.» Andrew Leach. What Is Architectural History? Cambridge: Polity, 2010, p. 8.
پارههایی از کتاب تاریخ معماری چیست اندرو لیچ- ۱
مهرداد قیومی بیدهندی
چند نوشتۀ مهم دربارۀ تاریخ معماریاندرو لیچ گرایش سالیان اخیر به کشف احوال فکریِ مورخان معماری به بینشهای مهمی دربارۀ ابزارهایی انجامیده است که مورخان معماری به وسیلۀ آنها در حوزۀ تاریخ معماری مساهمت کردهاند. رِنِر بَنِم Banham، سر جان سامرسن Summerson، هنری راسل هیچکاک Hitchcock، پفسنر Pevsner، زوی Zevi، کالین رو Rowe، مانفردو تافوری Tafuri و دیگران پس از مرگشان موضوع تحلیلهایی دربارۀ ارتباط تألیفاتشان با عمل معماران و نظریهپردازان و مورخان معماری روزگار خود بودهاند. کتاب پانایوتیس تونیکیوتیس Panayotis Tounikiotis به نام تاریخنگاشتِ معماری مدرن (۱۹۹۹) The Historiography of Modern Architecture تحقیقی اساسی دربارۀ تاریخنگاشتِ مدرنیسمِ معماری است....
دشواریهای بازشناسی کارکرد و نهاد و کالبد در تاریخ معماری
مهرداد قیومی بیدهندی
فرض کنید میخواهیم به تاریخِ یک گونهبنا بپردازیم؛ مثلاً میخواهیم تاریخ مدرسه را در شیراز زندیان وارسی کنیم. در منابع به این برمیخوریم که فلان کس در خانهاش مدرسهای دایر کرد؛ به این نحو که در اوقاتی از روز و هفته مجالس درسی در خانهاش برگزار میکرد و طالبان علم به آنجا رفتوآمد میکردند. بیشک این در زمرۀ شواهد «تاریخ مدرسه» هست؛ اما آیا جزو شواهد «تاریخ معماری مدرسه» هم شمرده میشود؟ مثالی دیگر: نوعی از ظرف «کاسه» نام دارد و به آنچه در آن ظرف میریزیم «آش» میگوییم. اگر بخواهیم تاریخ کاسه را مطالعه کنیم، ناگزیر باید به تاریخ...
پارههایی از کتاب تاریخ معماری چیست اندرو لیچ- ۳
مهرداد قیومی بیدهندی
دامنه و روشها و ابزارهای تاریخ معماریاندرو لیچ عتیقهشناسان و مورخان و معماران و باستانشناسان مدتهاست که دربارۀ معماری گذشته تحقیق کردهاند. نظر کردن به معماری به معنای نظر کردن به بناها و شهرها، ساختهها و بقایای آثار، یادمانهای تاریخی و تندیسهای یادمانی است و حدس زدن اینکه چگونه چنان شدهاند که اکنون هستند. معماری آینۀ دیرپای انسانها نیز هست؛ کسانی که به ساختن این آثار فرمودند، کسانی که آنها را ساختند، کسانی که در درون و پیرامون آثار زیستند. اگر پیشاپیش و بر مبنای دیگر منابع، چیزی دربارۀ اثری بدانیم، فهم اینکه چگونه و چرا آن را ساختند، دانش...
سه رسالۀ کهن فارسی دربارۀ معماری
مهرداد قیومی بیدهندی
چند سال پیش، به گمانم در سال ۸۸ یا ۸۹، از پژوهشکدۀ فرهنگ و هنر اسلامی (حوزۀ هنری) پیشنویس کتابی را برایم فرستادند که دربارۀ نشر آن داوری کنم. کتاب حاوی متن تصحیحشدۀ سه نسخۀ خطی متعلق به دورۀ عثمانیان بود؛ به زبان فارسی و دربارۀ معماری! آن را با ولع تمام خواندم. چون خیال میکردم کتاب بهزودی منتشر خواهد شد، یادداشتبرداری از آن را روا نشمردم. حالا که با گذشت هشت سال، خبری از انتشار آن نیست و گویا در حبس افتاده است، گفتم بهتر است این چند سطر را از روی حافظه بنویسم.مصحح کتاب را نمیشناختم؛ شخصی بود...
مورخان معماری در زمانۀ عسرت به چه کار میآیند؟
مهرداد قیومی بیدهندی
مغولان در اوایل سدۀ هفتم هجری به سرزمین ایران حمله کردند. آنان از ویرانی و هلاک کردن حرث و نسل و از بین بردن نشانههای آبادانی باکی نداشتند؛ ابایی نداشتند که این سرزمین همانند بیابانهای ورارود و غرب چین شود و هیچ سقفی در آن نمانَد. جانداران را از دم تیغ گذراندند؛ نظامهای آب را متلاشی کردند؛ بناها را ویران کردند و بر بستر ویرانۀ کلانشهرها بذر افشاندند و کشت کردند. مردم را خوار کردند و آیینها و قانونهای آنان را به هیچ گرفتند. پیداست که در این گیرودار، شیرازۀ معماری و دیگر صنایع نیز از هم گسست و اندک...
چند نکته خطاب به دانشجویان سال اول معماری
مهرداد قیومی بیدهندی
نامه به نشریۀ تالار، ۱۳۹۱، در پاسخ به خواست گردانندگانِ مجله عزیزان هیئت تحریریۀ نشریۀ دانشجویی تالارسلامپیرو نامۀ شما، برای دانشجویان معماری در نخستین ماههای تحصیل چند نکتۀ کوچک به نظرم میرسد، که آنها را در قالب چند جمله و چند پرسش ساده بیان میکنم. به لطف خدا، در سنین میانسالی و پیری همچنان دانشجویم. بنا بر این، اینها دردها و پرسشهای خود بنده نیز هست: ۱. عزیزان، به همۀ کارها در این دنیا میشود به دو نحو پرداخت: یکی اینکه آنها را ابزار یا «راه» فهم بشماریم؛ دیگر اینکه آنها را ابزار یا راه فهم نشماریم.۲. به این فکر...
ضرورتِ ساختنِ هستانشناسیهای معماری
مهرداد قیومی بیدهندی
بسیاری از آنچه انسان از حضور در مکانِ ساخته، از عمل معماری، یا از نظر کردن به معماری درمییابد معرفت درونی است. این معرفت درونی گاهی از قبیل چیزهایی است که آدم بهدل درمییابد؛ مانند آنچه بر اثر حضور در فضایی در دل و جان انسان موج و شور ایجاد میکند. چنین معرفتی را بهدشواری میتوان به زبان علمی بیان کرد. اینگونه دریافتهای دل را (که امروزه به آن فهم پدیدارشناسانه میگویند) ناگزیر باید در قالب هنر و شعر ریخت. گاهی هم این معرفت درونی از قبیل مهارت و دانش حین عمل است. فقط لایههایی از چنین معرفتی را میتوان...
نگاهی به تاریخچۀ تأسیس دورۀ مطالعات معماری ایران
مهرداد قیومی بیدهندی
مصاحبهکننده: فاطمه باقری از تأسیس دورۀ کارشناسی مطالعات معماری ایران در حدود دوازده سال میگذرد. این دوره حالا در چند دانشگاه کشور، از دولتی و خصوصی، دانشجو میگیرد و شاید نزدیک به دویست دانشآموخته داشته باشد. حالا شاید وقت آن باشد که وضع این دوره را بررسی و نقد کنیم. اما نقد منابعی میخواهد. بخشی از این منابع خود دانشجوها و دانشآموختگان و استاداناند، چه در درون دانشکده و چه در بیرون از آن؛ بخشی هم آثار ایشان است، از مقاله و پایاننامه تا کتاب؛ اما اطلاع دیگری هم لازم است. این دوره چگونه تأسیس شد؟ با چه انگیزهها و...
تعدّیِ استعارههای معماری
مهرداد قیومی بیدهندی
ما برای فهم و تفهیم و تفاهم بهتر به تشبیه و تمثیل و استعاره دست میزنیم. دانشوران نشان دادهاند که بهرهگیری از استعاره نه تنها تفاهم را تسهیل میکند؛ بلکه بر گستره و عمق فهم ما میافزاید. معماری هم از این قاعده برکنار نیست. در سخن گفتن دربارۀ معماری، آگاهانه و ناآگاهانه از استعارهها بهره میبریم. استفاده نکردن از استعارهها در معماری، اگر ممکن باشد، فهم ما را محدود و سخن گفتنمان را دشوار و گاهی سطحی میکند. اما استفاده از تشبیهها و استعارهها قیود و آدابی دارد که اگر آنها را مراعات نکنیم، استعاره از خاصیت میافتد و به...
آیا «نوشته» دادِ خود را از «نقشه» در تاریخ بازخواهد ستاند؟
مهرداد قیومی بیدهندی
روزگاری میپنداشتیم که در گذشته، تا پیش از دوران جدید، معماران خط نمیکشیدند، نقشه نمیکشیدند؛ یا اگر میکشیدند، بر زمین گچ و زغال و پنبهدانه میریختند. بعداً از شواهد متعدد، از منابع نوشتاری و سندهای تصویری، دانستیم که معماران نامدرن هم خط میکشیدند. در بیهقی، خواندیم که مسعود غزنوی «خطها کشید به دست عالی خویش» و در طبری خواندیم که انوشیروان فرمود نقشۀ انطاکیه را بر پوست کشیدند و رومیه را مطابق آن بنا کردند. با این حال، خوب میدانیم که تا پیش از دگرگونی آموزش و حرفۀ معماری در روزگار جدید، خط کشیدن بر همۀ کاروبار معماری مسلط نبود....
لزوم پرداختن به تاریخ اعتنای ایرانیان به معماری و معماران مغربزمین
مهرداد قیومی بیدهندی
تصور رایج این است که ایرانیان تا پیش از روزگار جدید اعتنایی به معماری و معماران مغربزمین نداشتهاند. میگویند با شکست ایران در جنگهای ایران و روس بود که ایرانیان به ضعف خود در برابر سرزمینهای واقع در بیرون دارالاسلام ــ بیشتر در «غرب» ایران ــ واقف شدند و به آموختن فنون نظامی و مهندسی استحکامات روی آوردند؛ و همین مبدأ روی کردن به معماری اروپا/ فرنگ شد. اما از منابع نوشتاریای که پیش از این روزگار پدید آمده است چیز دیگری برمیآید. نظامی در حکایت معروف ساختن کاخ خَوَرنَق، میگوید نُعمان در پی معماری برجسته برآمد که کاخی بیتا...
ساختن و آفریدن و حق داشتن ــ ۴
مهرداد قیومی بیدهندی
در پارههای پیشینِ این یادداشت، گفتیم که وقتی پا از دایرۀ خصوصیمان بیرون گذاشتیم، مکان آکنده از حقوق انسانهای دیگر است. معماران مدام با حقوق انسانها درگیرند و اگر به این حقوق توجه نکنند، ناگزیر برخی از آنها را زیر پا میگذارند. یکی از حقوق انسانها این است که بناها و مکانهایی که برای آنان میسازیم وظیفه/ کارکردی را که قرار بوده است برآورند بهدرستی برآورند؛ دیگری این است که سقف بر سر آنان خراب نشود؛ و مانند اینها. گفتیم که بیشترِ این «وظیفه»های بنا را میشود با انواع «صورت»ها برآورد. اما کدامیک از این انواع صورتها و هیئتهاست که...
ساختن و آفریدن و حق داشتن- ۳
مهرداد قیومی بیدهندی
در دو پارۀ نخست این نوشته، در قالب مثالهایی، از تفاوتِ این دو حالت گفتیم: نخست اینکه تابلو نقاشیای بکشم و بر دیوار خانهام بیاویزم یا در نگارخانهای بگذارم تا کسی آن را بخرد و به خانهاش ببرد؛ دوم اینکه همان نقش را در ابعادی بزرگتر بر دیوار خانهام در خیابان بکشم. در اولی، کسانی که پای «حق افراد»ی در میان است که اهل خانه یا میهمان مناند. در دومی، پای حق «همۀ انسانها»یی در میان است که ممکن است از آن خیابان بگذرند. پیداست که در خصوص معماری، موضوع حقوق انسانها خیلی پیچیدهتر و دشوارتر است؛ زیرا این حقوق...
نکتههایی دربارۀ «ده حکایت معماری»
مهرداد قیومی بیدهندی
برخی از دوستان نکات و پرسشهایی دربارۀ کتابچۀ اینجانب با عنوان ده حکایت معماری مطرح کردهاند. در اینجا توضیح مختصری دربارۀ برخی از جوانب و پرسشها عرضه میکنم: ۱. همۀ ما احوال و ساحتهای مختلفی داریم. شما ممکن است روز در دانشکده درس بخوانید یا درس بدهید و شب ساز بزنید یا نقاشی کنید. بعد هم شاید وقتی پیش بیاید که نتیجۀ آن نواختنها و کشیدنها را منتشر کنید و در اختیار دیگران بگذارید. البته هم درس دادن و هم غذا پختن و هم ساز زدنِ ما از یک نفر، از خود ما، برمیخیزد و اینها ناگزیر به هم پیوند دارند؛ اما...
ساختن و آفریدن و حق داشتن- ۲
مهرداد قیومی بیدهندی
پارۀ قبلیِ این یادداشت با این سخن به پایان رسید که هرکسی حق دارد هرچه دلش خواست روی دیوار اتاق خصوصی خود نقاشی کند. به همین نحو، چون او مالک دیوارِ خانۀ خود در خیابان نیز هست، پس میتواند هرچه دلش خواست روی دیوار خانۀ خود در خیابان هم بکشد. گفتیم که کمابیش همۀ ما با شنیدن این جمله برمیآشوبیم و با آن مخالفت میکنیم. این کار را روا نمیشماریم و میگوییم کسی حق ندارد روی دیوار خانۀ خود در خیابان تصویری بکشد که مایۀ آزار رهگذران بشود. بزرگی میگفت: یکی از دوستان قدیمم که نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر است...
ساختن و آفریدن و حق داشتن- ۱
مهرداد قیومی بیدهندی
درست است که هیچ کار آدمی نیست که به حیطۀ خود او محدود بماند و عمل او هرقدر هم که خصوصی و محدود باشد، خواهینخواهی و کم یا بیش، در بیرون از دایرۀ امور خصوصی او اثر میگذارد. با این حال، میشود بر سر این توافق کرد که دامنۀ اثر برخی از رفتارهای هر کس بیشتر به قلمرو خصوصی او مربوط است و کمتر به قلمرو انسانهای دیگر وارد میشود. من میتوانم در خانهام شعر بگویم و خط بنویسم و ساز بزنم و آواز بخوانم. مادام که صدای ساز و آوازم را دیگران نشنوند و مجبور به شنیدن آن نباشند،...